محمدرضا نوروزپور
عراق در کنار انقلاب های عربی تحولات خاص خود را تجربه می کند. برخی معتقدند تظاهرات هایی که در این کشور در خلال یک ماه گذشته برگزار شد نوعی همگرایی با این انقلاب ها بوده است اما سید عبدالکریم جاسم البصری رئیس کمیته جوانان و ورزش شورای استان بغداد و رئیس کمیته اصلاح وطنی این کشور در ائتلاف ملی در مجلس بغداد با این تحلیل مخالف است. این شخصیت سیاسی عراقی که مهمان کافه خبر بود علاوه بر بررسی تازه ترین وضعیت سیاسی عراق درباره وضعیت گروهک منافقین در کشورش نیز ابراز تاسف کرد. به گفته البصری منافقین برای همه یک دردسر شده اند و هیچکس نیز حتی کشورهایی که ادعای دفاع از آنها را می کنند حاضر به پذیرش آنها نیستند.
جناب آقای البصری عراق سرانجام صاحب دولت شد. اکنون وضعیت سیاسی کشورتان را چگونه ارزیابی می کنید؟
الان فکر میکنم شرایط کلی عراق بسیار خوب است. ما توانستیم سرانجام با وجود همه اختلاف ها به تفاهم برسیم و دولتی که اکنون تشکیل شده ماحصل یک توافق ملی بر اساس اصول عقلی و سیاسی است که همه از آن نفع می برند.
شما خاستگاه انقلاب ها در کشورهای عربی را در چه می بینید؟ سیاست، اقتصاد، مذهب یا توطئه های خارجی؟
آنچه در کشورهای عربی الان رخ می دهد مانند لیبی بحرین و تونس ناشی از شعله گرفتن اتش آزادی است اما جرقه های آن از انقلاب ایران زده شده است. من حتی می خواهم بگویم که بعد از ایران عراق الهام بخش این کشورها بوده است. دموکراسی کنونی حاکم در عراق که پس از سقوط صدام به دست آمد برای عمده کشورهای عربی الهام بخش بوده است. هیچکس نمی تواند منکر شود که آنچه در سال 2003 در عراق روی داد یک تغییر بزرگ بود. مردم احساس اطمینان و اعتماد به نفس کردند و به پای صندوق ها امدند و نمایندگان پارلمان انتخاب کردند و از دل آن دولتی دموکرات بیرون آمد. مردم کشورهای عربی دیگر با خود می گویند چطور عراقی ها برغم اشعال شدن کشورشان و وجود تروریست ها توانستند خود را بازیابند و در چنین شرایطی عراقی ها توانستند بر اوضاع خود مسلط شوند، پس ماهم می توانیم.
شما معتقدید که الان در عراق یک دموکراسی کامل وجوددارد و این مایه حسرت سایر کشورهای عربی شده است؟
بله. چرا که نه. البته من ادعا نمی کنم که همه چیز ایده آل است اما شما قیاس کنید که ما چه داشتیم و حالا چه داریم. همه مردم احساس اعتماد به نفس کردند و روز به روز این اعتماد به نفس انها بیشتر می شود. ما یک دیکتاتور خونریز داشتیم که همه تصمیم گیری ها با او بود اما حالا مردم در صحنه اند این مردم هستند که انتخاب می کنند.
اما ما اخیرا شاهد بودیم که مردم عراق هم مانند سایر کشورهای عربی در خیابان ها دست به راهپیمایی زدند.
بله مردم راهپیمایی کردند. در همه جای دنیا مردم راهپیمایی می کنند اعتراض می کنند. این حق آنها است ما باید مطالبات انها را نگاه کنیم. عراقی ها راهپیمایی کردند چون می خواهند به حق کامل خود برسند. ما نگران هیچ چیز نیستیم. برای اینکه کشورما دیگر مثل سابق متکی به فرد نیست. مگر نهایت خواسته مردم چیست؟ بگذار بگویند ما این را نمی خواهیم، آن را می خواهیم.خوب ما دوباره رای می گیریم و نظر مردم اعمال می شود. ما که از برگزاری انتخابات ترسی نداریم . در هیمن چند سال کلی تجربه کسب کردیم.
یعنی شما معتقدید راهپیمایی مردم عراق برای تغییر دولت یا شخص خاصی نبوده است؟
بگذارید من راحت به شما بگویم. ما اصولی داریم. اسلام، دموکراسی، شادی و رضایت مردم. این ها اصل هستند. فکر کنید که اصلا مردم خواستند دولت عوض شود. خوب ما راهکار داریم. پارلمان داریم . انتخابات داریم. ما اصل را بر افراد نگذاشته ایم که از راهپیمایی مردم بترسیم. این سه اصول ما است هر انتخاباتی می تواند دوباره برگزار شود. ما تنها در هفت سال گذشته سه تا پارلمان داشتیم و همه آنها در چنین فرایندی کار می کرده اند. در عراق ما توانستیم یک چیز را جا بیندازیم و آن منافع ملی بر اساس این اصول است. حالا من به شما می گویم که مردم عراق اما اصلا به دنبال تغییر دولت یا شخص هم نیستند. آنها می خواهند زودتر به آنچه که تصور می کردند در دوران دموکراسی به آن دست خواهند یافت دست یابند. به همین خاطر است که دولت به اعضای کابینه خود مهلت داده است تا خواسته های مردم را برآورده کنند.
شما می گویید ایران و عراق الگویی برای کشورهای دیگر عربی بوده اند که انقلاب کنند. درباره ایران می دانیم که آنها خودشان شاه را ساقط کردند و حکومت مردمی تشکیل دادند اما در عراق ما دیدیم که صدام را آمریکا ساقط کرد.
این ظاهر قضیه است. نخست اینکه شما نمی توانید مبارزات دست کم سه دهه گذشته سیاستمداران عراقی در تبعید و حتی در داخل عراق با صدام را نادیده انگارید. آمریکا زمانی به صدام حمله کرد که او در ضعیف ترین حالت ممکن به سر می برد. عراقی ها و سیاستمداران در تمام سه دهه گذشته زحمت کشیدند و با صدام مبارزه کردند. دوم اینکه چطور ارتش عراق و مردم عراق برای صدام نجنگیدند و تفنگ ها را زمین انداختندو رفتند. این خود یک نوع مبارزه است. اگر آنها در مبارزه با صدام نبودند حتما با دشمن خارجی می جنگیدند اما آنها حتی یک گلوله به نفع صدام شلیک نکردند. من شما را به انتفضه شعبانیه ارجاع می دهم . در 1991 انتفاضه الشعبانیه برعلیه صدام در استان های شیعه نشین شکل گرفت و صدام می رفت تا سرنگون شود اما توسل او به خشونتی غیرقابل توسل انتفاضه را به صورت موقت خاموش کرد. گارد ریاست جمهوری صدام در آن مقطع سه هزار نفر را از بین بردند. از سوی دیگر درگیری همیشگی کردها با صدام را به یاد بیاورید که سبب شد در حمله شیمیایی علیه کردها چندهزار نفر کشته شوند. آیا این ها مبارزه نیست.
با این همه آمریکا تیرخلاص را به صدام زد و حالا برای زدن این تیر خلاص و به بهانه اینکه کلید قدرت را از او گرفته و به دست مردم داده است اهداف و نیت هایی دارد.
در اینکه آمریکا اهدافی دارد، شکی نیست. اما ما هم اهدافی را دنبال می کنیم و اهداف ما اکنون این است که جای آمریکا را در عراق بگیرم و این کار را خواهیم کرد. این دولت با یک جهت گیری جدید در فرایند سیاسی عراق به دست آمده است و ما به آن اجازه نمی دهیم منافع ملی ما را فدای اهداف آمریکا کند.
شما یعنی پارلمان؟
بله ما یعنی نمایندگان پارلمان، مردم ، نمایندگان شوراهای استانی، خود مردم و همه عراق
قدرت شما بیشتر است یا دولت؟
احزاب بزرگ در پارلمان که ائتلاف اتحاد ملی یعنی التحالف الوطنی را تشکیل دادند مکانیزمی را تشکیل دادند که تمرکز بر روی حزب باشد نه دولت برآمده از حزب. از این رو شما باید بدانید که در عراق این التحالفت الوطنی یا اتحاد ملی است که خط مشی حرکت دولت را تعیین می کند. برای ما این ائتلاف و اتحاد بزرگ معنی دارد بعد از آن دولت است که مطرح می شود. برای اینکه دولت در برنامه کار خود دچار اشتباه نشود 70 کارشناس نشستند و التحالف الوطنی با کمک آنها چشم اندازجامعی را ترسیم کرده و در اختیار دولت قرار داده است. ما کتابی داریم با فصولی که فرایند ساسی ما را در همه زمینه ها مشخص می کند.
اما خود این التحالف الوطنی هم خیلی دیر تشکیل شد و مخالفانی دارد.
وجود اختلاف و تغییر یکی از بنیان های دموکراسی است. عراق خالی از اشخاص و شخصیت ها نیست. گروه های سیاسی ممکن است با هم حتی نزاع هم داشته باشند اما همه درعراق هستند و عراقی حساب می شوند. همه گروه ها تجربیات خوبی دارند برخی از وزرا در پارلمان هستند و برخی پارلمانی ها وزیر شده اند. روسای احزاب الان در پارلمان هستند. مخالفت هایی در پارلمان هست اما الان همهگی در حال ایجاد توافق هستند . آنچه که شما باید بدانید این است که در عراق آنقدر به شخصیت ها تکیه نمی کنند برای ما مهم این است که نخست وزیر عراق شیعه باشد حالا اینکه این شخصیت شیعه از کدام لیست باشد مهم نیست. یا اینکه رئیس جمهور باید از اکراد باشد اینکه که باشد مهم نیست و یا درباره رئیس مجلس هم اینکه باید سنی باشد.
شما می گویید اشخاص برایتان مهم نیستند اما ما می بینم که شخصی مثل ایت الله سیستانی بسیار تاثیر گذار عمل میکنند و همه گروه ها نظراتشان را با ایشان چک می کنند یا نظرات ایشان را در کمترین حد مد نظر قرار می دهند.
قعطا همینطور است. ایت الله سیستانی مرجع تقلید بزرگ شیعیان عراق است و از احترام و جایگاه خاصی برخوردار است. عرض من درباره شخصیت های سیاسی حاضر در ساختار سیاسی قدرت است. ایشان به این معنا جزو ساختار سیاسی قدرت نیستند و هرگز تمایلی به ورود در این حوزه از خود نشان نداده اند. آیت الله سیستانی در برخی از شرایط بسیار نقش تعیین کننده ای داشته و دارند . وقتی ایشان می گوید سرنوشت اعضای بعث را به قانون بسپارید یعنی اینکه از ریخته شدن خون های زیاد جلوگیری می کند. بالاتر از آن بیشتر رهبران سیاسی دستورات و نظرات او را دنبال می کنند. او مانند یک پدر با همه گروه های سیاسی برخورد می کند نه به عنوان یکی از آنها . نه درباره اشخاص حرف می زند و نه درباره احزاب و فقط درباره کلیات سخن می گوید ومنافع کشور برایش از منافع اشخاص مهمتر است. اتفاقا این موضع گیری ایشان موید حرف من است که برای ایشان هم شخصیت ها مهم نیستند بلکه منافع کشور مهم است که در پایبندی به قانون به دست می اید. وقتی شما درباره اساس و بنیاد ها هماهنگ باشید آنگاه مشکلات حل می شود. باید بر سراصول به توافق رسید.
یکی از چالش های جدی دولت مالکی چه در حال و چه در گذشته بحث امنیت بوده است. مالکی چگونه می تواند بر این چالش برای همیشه فائق آید؟
امنیت عراق یک موضوع منطقه ای است نه یک موضوع محلی و بهبود آن منوط به بهبود روابط ما با همه همسایگان است. حتی از همین راستاست که روابط با ایران برای ما از اهمیت ویژه ای برخودار است. روابط بهتر با ایران و سایر همسایگان یعنی امنیت منطقه و امنیت عراق و ما می خواهیم روابط اقتصادی خوبی با ایران و حتی سایر همسایگان داشته باشیم . ترکیه ، سوریه، سعودی اردن و کویت همه از همسایگان ما محسوب می شوند که ما باید روابطمان را با آنها به حد اعلا برسانیم. ترکیه و ایران بزرگترین کشورهای منطقه هستند که در صنعت و اقتصاد از ما بهتر هستند. وقتی این دو کشور می بینند منافع خوبی در عراق دارند سعی می کنند ان را نجات دهند و در حفظ امنیت آن بکوشند، نه اینکه ان را به هم بریزند. از سوی دیگر ما باید هم به خود و هم به برادران عرب دیگرمان در اردن و سوریه کمک کنیم چرا که این دوکشور برخلاف عراق و ایران از منابع نفتی برخوردار نیستند و فقیر به حساب می آیند. عربستان محصولات خوبی در پتروشیمی دارد . آنها تجربیات خوبی در گاز دارند . ترکیه صنعت بسیار گسترده ای دارد.
برنامه دولت و التحالف الوطنی شما درباره منافقین چیست؟ نهایتا می خواهید با آنها چه کنید؟
ببینید این منافقین واقعا برای همه به یک دردسر جدی تبدیل شده اند. هیچکس حاضر به پذیرش این گروه تروریستی نیست. ما نیز دیگر حاضر به پذیرش آنها در عراق نیستیم. دست آنها نه تنها به خون مردم ایران بلکه به خون ملت عراق نیز الوده است. مشکل اصلی آنها تروریست بودن و بی هویت بودنشان است. انها هیچ هدف و برنامه و فلسفه وجودی ندارند چرا که در جامعه ایران ریشه ندارند. مقبولیت ندارند لذا هرکسی از راه می رسد از آنها استفاده ابزاری می کند.
آینده آنها در عراق را چگونه پیشبینی می کنید؟
فقط می توانم بگویم هیچ آینده ای برای ساکنان اشرف متصور نیست. آنها هیچ آینده ای ندارند. 46
نظر شما