به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، فیلم مستند «خط باریک قرمز» از ان دسته از مستندهایی است که نقش مهمی در نشان دادن فضای کانون اصلاح و تربیت نوجوانان داشته است، مستندی که در سیزدهمین جشنواره سینما حقیقت اکران شد و موفق شد چندین جایزه کسب کند.
آرش آبسالان مدرس صدا و بیان، نویسنده، کارگردان و بازیگر درباره چگونگی پیوستن به فیلم مستند داستانی «خط باریک قرمز» به کارگردانی فرزاد خوشدست که از ۶ مرداد در سینماهای هنروتجربه روی پرده رفته است، گفت: «با من تماس تلفنی گرفته و در حین توضیح درباره پروژه از من خواسته شد تا با بچههای کانون اصلاح و تربیت تمرین بیان داشته باشم. در حقیقت من در بیخبری کامل به پروژه پیوستم و واقعا فکر نمیکردم تا این اندازه کار جدی باشد. تنها فکر میکردم دوستان قرار است برای اجرای یک تئاتر تمرین کنند اما وقتی سر پروژه رفتم دیدم قضیه جدی است و دوربینهای فیلمبرداری وجود دارد. تازه آنجا بود که اطلاعاتم درباره کار بیشتر شد.»
این مدرس بیان درباره همکاری خود با بچههای کانون اصلاح تربیت گفت: «فکر میکنم دیگر حاضر نباشم این چنین تجربهای را برای بار دوم تکرار کنم. زمانی که برای اولین بار وارد کانون اصلاح تربیت و فضای این چنینی شدم و نوجوانها را در آن شرایط دیدم، وقتی به خانه که برگشتم بسیار حال بدی داشتم و فکر آنها مرا رها نمیکرد.»
آن قدر شرایط حضور در کانون اصلاح و تربیت برای من دردناک بود که من شجاعت دوباره روبه رو شدن با بچهها را ندارم
آبسالان ادامه داد: «کار کردن با این نوجوانان روحیه، شهامت و دلی میخواهد که من هیچ کدام از آنها را ندارم. من به عوامل سازنده هم همان روز عرض کردم که شما چگونه میتوانید با این بچهها کار کنید. آسیب و آزردگی را که به روح شما وارد میشود چگونه میتوانید درمان کنید. آن قدر آن شرایط برای من دردناک بود که من شجاعت دوباره روبه رو شدن با بچهها را ندارم.»
این کارگردان تئاتر تاکید کرد: «من چند نکته در فضای کانون دیدم. علاوه بر معصومیتی که در فضا وجود داشت، هیولا و شیطانی در فضا موج میزد. یعنی همان قدر که از بچهها میشد انرژی پاک گرفت همزمان احساس خطر هم از نگاه آنها احساس میشد. من احساس میکردم این بچهها روی خط باریک و در واقع لبه مرزی قرار دارند که یا میتوانند هیولا شدن را انتخاب کنند و یا فرشته شدن را.»
آبسالان افزود: «در فضا یک پارادوکسی بود که برایم بسیار عجیب بود. زمانی که به آنها نگاه میکردم همان قدر که میتوانستم از آنها انرژی مثبت بگیرم همزمان احساس خطر هم میکردم.»
او درباره همکاری خود با فرزاد خوشدست گفت: «کارگردان «خط باریک قرمز» کار را به صورت کامل در اختیار من گذاشت و گفت هر کاری را که میخواهم انجام بدهم. دوربین و عوامل سازنده بدون هرگونه دخالتی اجازه دادند من کار خود را انجام بدهم و ارتباط با بچهها بدون واسطه و دخالت دوربین شکل بگیرد.»
این نویسنده ادامه داد: «تنها مشکلی که وجود داشت کوچک بودن فضای کار بود. همچنین مشخص بود که دوربین هم فضا ندارد و نمیتواند همه فضا را کامل پوشش بدهد. این موضوع در کار من مشکل ایجاد میکرد.»
آبسالان درباره بازخورد این فیلم در جامعه عنوان کرد: «بازخورد «خط باریک قرمز» به مخاطبان و انتخاب آنها باز میگردد. درست است که تمام عناصر هنری در تلاش هستند تا بتوانند تاثیری روی جامعه بگذارند اما مخاطب باید یک ضریب حساسیتی هم داشته باشد تا فیلم بتواند روی او تاثیر بگذارد.»
او افزود: «واقعیت این است که این روزها افراد به دلیل آنکه درگیر مشکلات خود هستند به مشکلات دیگران کاری ندارند. در این حالت هرچه قدر هم که آثار هنری بخواهند صادقانه و حقیقتطلبانه مطالب خود را به گوش مخاطبان برسانند برای کسانی که کور و کر هستند، تاثیری نخواهد داشت.»
هرچه قدر هم که آثار هنری بخواهند صادقانه و حقیقت طلبانه مطالب خود را به گوش مخاطبان برسانند برای کسانی که کور و کر هستند، تاثیری نخواهد داشت
این کارگردان با اشاره به اینکه «خط باریک قرمز» فیلم قابل قبولی از آب درآمده است، گفت: «برای تاثیرگذاری فیلم روی جامعه باید جامعه گیرایی لازم را داشته باشد. شاید اگر این فیلم ۱۰ سال پیش اکران میشد، بهتر بود اما بدان معنا نیست که دوستان هنرمند نخواهند اثرگذار باشند. جامعه ما هنوز آن قدر کور و کر نشده است که این فیلم نتواند روی آنها تاثیر بگذارد اما متاسفانه عکس این مساله صادق است.»
آبسالان درباره تاثیر این فیلم روی کاهش جرم و جرایم کیفری و محکم شدن بنیان خانواده گفت:«مستند «خط باریک قرمز» تنها مشتی نمونه خروار است. اینکه من بخواهم درباره این موضوع حرف بزنم، بیفایده است. مهم این است که مسئولان و تصمیمگیران صدای این فیلم را بشنوند. فردی که در یک جایگاهی نشسته است و پستی دارد حتما دارای صلاحیت بوده است و باید بداند که نقش فرهنگ و هنر چیست.»
او ادامه داد: «اگر این افراد درباره اهمیت و جایگاه فرهنگ و هنر آگاهی ندارند بهتر است پست خود را ترک کرده و کار شرافتمندانه دیگری را پیدا کنند. من نمیدانم چرا این مقوله جدی گرفته نمیشود. نه تنها فعالیتهای تجربی بلکه شواهد علمی و پژوهشهای روانشناختی و جامعه شناختی تاثیر فرهنگ و هنر را تایید میکند اما برای مراکز اصلاحی بودجه فرهنگی در نظر گرفته نمیشود که در این زمینه کار کنند. این موضوع برای من جای تعجب دارد.»
اگر مسئولی در صحبتهای خود میگوید برای ما فرهنگ و هنر مهم است پس چرا ردیف بودجههای این حوزه بسیار کم است و از ظرفیتهای آن بهره برده نمیشود
این مدرس در پایان گفت: «این موضوع همیشه برای من سوال بوده و خوب است یک مسئول فرهنگی بدون شعار و تعارف به این سوال پاسخ بدهد. اگر مسئولی در صحبتهای خود میگوید برای ما فرهنگ و هنر مهم است پس چرا ردیف بودجههای این حوزه بسیار کم است و از ظرفیتهای آن بهره برده نمیشود. متاسفانه متولیان فرهنگی این موضوع را میدانند اما کاری انجام نمیدهند. فعالیت فرهنگی تنها به چاپ چند بنر و نمایش فیلم محدود نمیشود بلکه این فعالیتها بسیار گستردهتر از آن چیزی است که دوستان اسم آن را فعالیت فرهنگی میگذارند.»
۲۵۸۲۴۵
نظر شما