در میان خیل انبوه جمعیت که در پیادهراه خیابان در حال حرکت هستند، عدهای ماسک زدند و عدهای هم نزدند؛ نکته جالب این است که اصلا درباره افراد ماسک زده و ماسک نزده، نمیتوان سن خاصی را عنوان کرد؛ در بین ماسک نزدهها، هم افراد کودک، هم نوجوان، هم جوان، هم میانسال و هم سالمند دیده میشوند؛ برخی تمایل به گفتوگو ندارند و برخی هم فراری از پاسخ اما عدهای هم برای دقایقی میایستند و صحبت میکنند و البته چند نفری هم سرِ دعوا دارند.
اولین گروه ماسک نزده که حاضرند صحبت کنند، چند دختر نوجوان هستند که به خیابان هاشمی برای خرید آمدهاند؛ مدام حرفهای شیرین میزنند و میخندند. از این مغازه به آن مغازه میروند؛ جالب اینجاست که روی شیشه برخی مغازه نوشته شده است که «بدون ماسک وارد نشوید» اما افراد بدون ماسک را پذیرش میکنند.
یکی از این دختران نوجوان به خبرنگار فارس گفت: «مگر زندگی چقدر ارزش دارد که باید انقدر خودمان را اذیت کنیم؟ چرا باید ماسک بزنیم؟ یکی از آشنایان ما ماسک میزد اما مبتلا شد و فوت کرد؛ در حالی که برخی افراد که ماسک نمیزنند، مبتلا شدند و خوب شدند، به نظرم زدن ماسک تأثیری ندارد».
این دختر نوجوان در واکنش به این جمله که «زدن ماسک باعث میشود که از سرایت این بیماری به افراد جلوگیری شود و اپیدمی نشود»، افزود: «اینها همه الکی است؛ هر کسی قرار است مبتلا شود، مبتلا میشود؛ این بیماری آنقدرها هم ترسناک نیست. در کشورمان همین قدر آدم به دلایل دیگر مانند بیماریهای دیگر و تصادف فوت میکنند، چرا انقدر زندگی را سخت بگیریم».
سعی میکنیم با استدلال منطقی با این دختران نوجوان صحبت کنیم اما پایشان را درون یک کفش کردند و میگویند حرف خودشان درست است و حاضر نیستند ماسک بزنند و میگویند حتی اگر ماسک هم به ما بدهید، نمیزنیم.
دلیل جوانی که ماسک نمیزند: وقتی ماسک میزنم، تنگی نفس میگیرم
روایت آنهایی که ماسک نمیزنند هم عالمی دارد؛ پسرجوانی که موبایل به دست است و جلوی یک مغازه فروش لباس نشسته است و لحظهای بعد مشخص میشود، فروشنده لباس است، نفر بعدی است که به سراغش میرویم؛ اول فکر میکند قصد خرید داریم و تحویل میگیرد اما همینکه متوجه میشود، موضوع بر سر ماسک نزدن است، ترش میکند.
در حالی که انگار این سؤال را برای بار چندم است، پاسخ میدهد، گفت: «وقتی ماسک میزنم، تنگی نفس میگیرم؛ نمیتوانم نفس بکشم؛ سرم درد میگیرد و کلافه میشوم».
وی ادامه داد: «قبلا روزی یک ماسک استفاده میکردم؛ ماسکی که باید دانهای دو هزار تومان بخری، سردرد و خستگی هم دارد و در قبال آن، فروشمان هم اصلا خوب نیست».
این فروشنده لباس در پاسخ به این پرسش که «زمانی که مغازه شلوغ میشود، ممکن است کسی مبتلا باشد و شما هم بیمار شوید؟»، اظهار کرد: «در داخل مغازه ماسک دارم؛ اگر خیلی شلوغ شود که نمیشود، ماسک میزنم؛ تازه اگر قرار بود مبتلا شوم تا حالا مبتلا شده بودم».
دلیل مادری که ماسک نمیزند: ماسک گران است؛ ماسک خانگی بیفایده است
نفر سومی که حاضر میشود، به پرسشمان درباره ماسک نزدنش جواب دهد، مادری است که دو فرزندش با او به خرید آمدهاند؛ یکی پسر دبستانی است و دیگری دختر کوچک 3 ساله است که هم مادر و هم دو فرزند، ماسک نزدهاند؛ این مادر درباره ماسک نزدنش گفت: «نه اینکه نخواهیم ماسک نزنیم، اما ماسک گران است، هزینه تهیه هر روز ماسک ما 6 هزار تومان میشود».
وی اضافه کرد: «گاهی اوقات یک ماسک را چندین روز استفاده میکنیم اما خب بلاخره باید دور بیندازیم؛ در این شرایط گرانی و درآمدهای پایین، تهیه ماسک سخت است».
این مادر در پاسخ به این پرسش که «چرا ماسک خانگی تهیه نمیکند؟»، گفت: «قیمت ماسک خانگی چندین برابر ماسک معمولی است. اگر هم خودمان بخواهیم درست کنیم می گویند فایده ندارد. شنیدم که باید پارچه مخصوصش باشد که درون پارچه معمولی بگذاری و سه لایه شود».
وی در پاسخ به پرسش دیگر مبنی بر اینکه چه کسی گفته است، ماسک خانگی فایده ندارد؟»، افزود: « همه همسایهها و فامیل می گویند حتی در اینستاگرام هم همین را دیدم!».
پدر یک خانواده: هر چه میگویم اعضای خانوادهام ماسک نمیزنند
برخی افراد یک خانواده هم ترکیبی از ماسک زدهها و ماسک نزدهها هستند؛ برخی موارد مادر خانواده ماسک دارد اما پدر ندارد؛ برخی موارد پدر ماسک زده و مادر و فرزندان ماسک ندارند؛ برخی موارد فرزندان ماسک نزدهاند یا برخی فرزندان ماسک زده و برخی ماسک نزدهاند.
در این خانوادهها اصولا زور هیچکس به هیچکس نمیرسد و کسی هم نمیتواند دیگری را قانع کند؛ پدر یکی از این خانوادهها که حتی اعضای خانوادهها حاضر نیستند در گفتوگو شرکت کنند، به سرعت جملهای میگوید و رد میشود. «هرچه میگویم، اعضای خانوادهام ماسک نمیزنند، چکارشون کنم؟!».
کمی آن طرفتر، مادری همراه فرزند خردسالش به خرید آمده است؛ خودش ماسک زده اما فرزندش ماسک ندارد؛ مادر اظهار کرد: «فرزندکوچکم ماسک را از روی صورتش جدا میکند و روی زمین میاندازد؛ هرکاری میکنم ماسک نمیزند؛ از ترفندهای مختلف استفاده کردم اما فایدهای ندارد؛ ماسک نمیزند که نمیزند».
پدری کارگر: ماسک ارزان به مردم بدهند؛ نمیتوانم ماسک بخرم
تعدادی از افردی هم که ماسک استفاده نمیکنند، دلیل آن را گرانی ماسک عنوان میکنند و میگویند اگر ماسک ارزان باشد، ما استفاده میکنند.
مرد میانسالی که خسته کار روزانه است و مقداری میوه هم خرید کرده تا برای خانوادهاش ببرد، گفت: «چرا دلم نخواهد ماسک بزنم، ماسک گران است. در ضمن ما صبح تا شب در هنگام کارگری که نمیتوانیم ماسک داشته باشیم و اگر هم داشته باشیم باید مدام عوض کنیم چون کثیف میشود».
وی اضافه کرد: «من 4 فرزند دارم؛ با خودم و زنم 6 نفر میشویم اگر بخواهیم مدام ماسک خریداری کنم باید بخشی از حقوقم را برای تهیه ماسک بدهم و قیمت ماسک هم همیشه متفاوت است. از 1500 تومان تا 3 هزار تومان. آن هم ماسک ساده نه فیلتردار. ماسک ارزان یا رایگان بدهند تا ما بتوانیم در مقابل کرونا بایستیم».
مغازهدار: میگویم ماسک نزدهاید، وارد نشوید و آنها ناسزا میگویند
در بین مغازهدارها هم برخی رعایت کرده و برخی هم رعایت نکردهاند؛ اما نکته جالب توجه این است که برخی که روی شیشه مغازهشان نوشتهاند با «ماسک وارد شوید» هم خودشان ماسک ندارند؛ البته بعض از آنها در برابر این جمله که چرا ماسک نزدهاند، فوری ماسکشان را که در کشوی مغازه قایم کردهاند، بر میدارند و میزنند و برخی هم سکوت میکنند.
یکی از مغازهدار در خصوص راه ندادن مردم بی ماسک به مغازهاش گفت: «نمیشود به مردم بگوییم به شما جنس نمیفروشیم یا راهشان ندهیم. برخی ناسزا میگویند و برخی هم قلدری میکنند. برخی هم تهدید میکنند که فلان میکنیم و ...».
وی ادامه داد: «به نظرم باید در این خصوص برنامهریزی شود یا اینکه پلیس در خیابانها و کوچهها حضور دائم داشته باشد تا بتواند نظارت کند و اگر کسی مشکلی برای مغازهدارها ایجاد کرد، بتوانند برخورد کنند».
روایت ماسک نزدن برخی افراد هم به بازگشایی مدارس برمیگردد؛ آنها میگویند ما ماسک میزدیم اما مدارس باز شد و آمار مبتلایان بیشتر شده است، پس دیگر ماسک نمیزنیم؛ این در حالیست که وزارت بهداشت معتقد است که بیشترین خطر در اماکنی مانند پاساژها، مراکز فروش و متروهاست.47231
نظر شما