سعید لیلاز، تحلیلگر اقتصادی، در پاسخ به انتقادات و مخالفتهای نمایندگان مجلس با بودجه ۱۴۰۰ به خصوص انتقاداتی که در رابطه با عدم تحقق منابع درآمدی بودجه مطرح میشود، اظهار داشت: نگرانی نمایندگان مجلس درباره عدم تحقق منابع درآمدی بودجه، یک نگرانی واقعی نیست. نحوه برخورد مجلس با لایحه بودجه، کاملا سیاسی است. نگرانی مجلس، یک نگرانی واقعی نیست برای این که مهم نیست که دولت حجم صادرات نفت را روزی ۲۳۰ هزار بشکه در نظر گرفته، یا ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه یا حتی به فرض ۲۳ میلیون بشکه در نظر گرفته است. مهم این است که اولا دولت باید حداکثر تلاشش را برای تحقق درآمدهای بودجه بودجه بکند، از آن مهمتر این که دولت باید همواره در صورت تحقق درآمدها، هزینه کند.
لیلاز ادامه داد: مگر عدم تحقق درآمدهای بودجه دولت در دو سه سال اخیر و با شدت گرفتن تحریمها کم اتفاق افتاده است؟ خب پس چرا آن اَبَرتورمهای چند صد درصدی و ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران، اتفاق نیفتاد؟ برای این که دولت هزینههایش را نیز پایین آورده است. نگهبانی برای انطباق هزینهها با درآمدها مهم است. دولت و سازمان برنامه و بودجه هم تاکنون این اصل را رعایت کرده است.
این کارشناس اقتصادی با توجه به اصرار مجلس برای بازنگری اساسی در بودجه ۱۴۰۰ گفت: من معتقدم مجلس میتواند فقط یک قید به لایحه بودجه بزند و آن را تصویب کند. اگر این قید را نزند و در بودجه دست ببرد آن وقت بودجه دیگر بودجه دولت نیست و مسئولیت آن برعهده آقای روحانی و نوبخت نخواهد بود. آن قید این است که مجلس میتواند بگوید به جز هزینههای اساسی و مهم که الزاما باید پرداخت شود مانند حقوق کارمندان و بازنشستگان یا هزینههای نظامی و دفاعی یا هر هزینهای که مهم میداند؛ در سایر هزینهها و مخارج، هنگامی اجازه دارد هزینه کند که درآمد آن محقق شده باشد. یعنی به جای این که دائم تاکید شود که منابع درآمدی و از جمله فروش بیش از ۲ میلیون بشکه نفت قابل تحقق نیست، مجلس این قید و شرط را بگذارد که فلان هزینهها فقط هنگامی که منابع درآمدی و از جمله فروش نفت، محقق شد، قابل پرداخت است.
لیلاز افزود: اجازه بدهید به یک تجربه تاریخی در ایران اشاره کنم. در برنامه سوم عمرانی در دوران شاه که همین مشکل احتمال عدم تحقق منابع درآمدی برنامه را داشتیم، آمدند هزینههای برنامه را به دو بخش هسته و غیرهسته تقسیم کردند. گفتند هزینههای هسته، هزینههایی است که به هر قیمتی باید پرداخت و انجام بشود. هزینههای غیرهسته نیز هزینههایی بود که در صورت تحقق درآمد، انجام میشد. مجلس میتواند تنها با این قید و تقسیم بودجه به دو بخش هسته و غیرهسته، لایحه دولت را تصویب و برای اجرا در سال بعد، ابلاغ کند.
این اقتصاددان اظهار داشت: اگر مجلس میخواهد با موضوع لایحه بودجه، کارشناسی برخورد کند، راهش این است. اما متاسفانه برخورد مجلس، برخورد سیاسی است، برخورد کارشناسی با موضوع نیست. تاکید بر تورمزا بودن لایحه بودجه ۱۴۰۰ هم یک برخورد سیاسی است. همین امسال تورم ۴۱ درصد بوده است. اگر قائل به ارتباط کسری بودجه و تورم هستیم، مجلس محترم باید بگوید همین امسال دقیقا کدام یک از هزینههای دولت، بیخود و قابل حذف شدن بوده است؟ مجلس دقیقا بگوید کدام یک از هزینههای دولت را قبول ندارد؟ اگر میخواهیم کسری بودجه نداشته باشیم، مجلس محترم، یک فهرست تهیه کند و بگوید بودجه این نهادها و سازمانها بیخود یا زیاد است و حذف شود یا کاهش پیدا کند. دقیقا کدام نهادها و سازمان و کدام بخشها؟ اگر مجلس بخواهد حرف کلی نزند و دقیق و مصداقی صحبت کند، خواهیم دید که نمیتواند فهرستی ارائه بدهد، البته اگر میتوانند ارائه کنند.
لیلاز با اشاره به تجربه دیگر کشورها گفت: الان میزان کسری بودجه دولت عربستان به ۱۵ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور رسیده است. این عدد در ایران به ۵ درصد هم نرسیده است، آن وقت سازمان برنامه و بودجه، توسط مجلس به این شکل مورد هجمه قرار میگیرد. نسبت کسری بودجه بودجه آمریکا نسبت به تولید ناخالص داخلی به ۹ درصد رسیده است. این نسبت در برخی کشورهای اروپایی به ۷ درصد رسیده است. در ایران این نسبت ۵ درصد است. اتفاقا انضباط مالی دولت و سازمان برنامه و بودجه بسیار بیشتر از این کشورها بوده است و این صرفا یک ادعا نیست، واقعیتی است که با عدد و رقم قابل اثبات است.
وی خاطر نشان کرد: مجلس اگر میخواهد به موضوع بودجه به صورت کارشناسی نگاه کند و نه سیاسی، خواهد دید که در مقایسه با دیگر کشورها با وجود این که ایران دارد بدترین و شدیدترین تحریم طول تاریخاش را طی میکند، عملکرد بودجهای و مالی دولت و سازمان برنامه و بودجه بسیار بهتر از بقیه بوده است. من معتدم در سه سال اخیر علیرغم تحریم وحشتناکی که اجرا شد، ایران یکی از بهترین کشورهای خاورمیانه از حیث بودجه بوده است و این با یک بحث کارشناسی قابل اثبات است. کسری بودجه ایران حدودا یک سوم کشور عربستان است علیرغم این که ایران در تحریم کامل اقتصادی است و عربستان بزرگترین فروشنده نفت در جهان است. ما کسری بودجه داشتیم اما این کسری حدود ۵ درصد جیدیپی است نه مانند عربستان که ۱۵ درصد جیدیپی است.
وی با اشاره به این که برخی نمایندگان مجلس و فعالان اصولگرا ادعا کردهاند سازمان برنامه و دولت، بودجه سال ۱۴۰۰ را با هدف ارسال سیگنال مذاکره به آمریکا نوشتهاند، گفت: این حرف بیپایه است و صرفا نیتخوانی است. اگر بنا به نیتخوانی باشد منم میتوانم نیتخوانی کنم و مثلا به آقای مهرداد بذرپاش بگویم شما هم این حرف را میزنی که مانع موفقیت دولت روحانی بشوید. با این ادعاها و نیتخوانیها که نمیشود بحث کرد. وقتی درباره بودجه حرف میزنیم باید با عدد و رقم حرف بزنیم. اتفاقا این ادعاهاها مثل ارسال سیگنال مذاکره به آمریکا که برخی نمایندگان مجلس مطرح میکنند، شائبه سیاسی بودن مخالفتشان با بودجه را تقویت میکند. من نمیخواهم در همان دامی بیفتم که آقای بذرپاش افتاده است و میخواهد ما را هم به این دام بیندازد. معتقدم باید با ادبیات کارشناسی درباره بودجه سخن گفت و فکت و عدد آورد.
لیلاز در پایان گفت: اگر مجلس محترم، دیوان محاسبات و دیگر مخالفان بودجه، صادقانه نظرشان بر این است که درآمدهای بودجه ۱۴۰۰ محقق نمیشود یا هزینهها زائد است بیایند این قید را بر بودجه بزنند که فلان هزینهها به شرط تحقق درآمدها، پرداخت شود. همچنین بگویند کدام هزینههایی که آقای نوبخت و سازمان برنامه در بودجه آورده است غلط و زائد است و باید حذف یا کسر بشود؟ آیا دولت میتواند کسری منابع صندوقهای بازنشستگی برای پرداخت حقوق بازنشستگان را پرداخت نکند؟ آیا دولت میتواند حقوق پرستاران و کادر درمان کشور را پرداخت نکند؟ میتواند حقوق معلمها را پرداخت نکند؟ و بسیاری دیگر از هزینههای این چنینی که ضروری هستند. مجلس محترم به صورت دقیق و غیرشعاری بگوید دولت و سازمان برنامه در کجا خرج کرده است که زائد و اضافی بوده است؟ دقیقا بگویند مثلا بودجه دولت برای فلان نهاد، زائد بود و نباید پرداخت شود. دقیقا بگویند کدام هزینهها بیهوده یا زیادی است، که سازمان برنامه آن هزینه را حذف کند.
وی افزود: نمایندگان میگویند منابع درآمدی بودجه ۱۴۰۰ خوشبینانه است و مثلا فروش ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت در سال آینده محقق نمیشود. خب این موضوع که این همه جار و جنجال ندارد، نمایندگان شرط بگذارند که فلان هزینهها در صورت فروش ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه پرداخت میشود و اگر فلان درآمد محقق نشد، فلان هزینهها نیز پرداخت نمیشود. دقیقا هم بگویند کدام هزینهها پرداخت نمیشود. خب طبعا هزینههای جاری را که نمیتوان پرداخت نکرد. خود مجلس بیاید هزینهها را به دو بخش هسته و غیرهسته تقسیم کند. هزینههای هسته، شامل هزینههایی باشد که ناچار به پرداخت و تامین آن هستیم مثل حقوق کارمندان و بازنشستگان و غیره. هزینههای غیرهسته نیز شامل هزینههایی باشد که چندان ضروری نیست و در صورت تامین منابع درآمدی، پرداخت میشود. در آن صورت خواهیم دید که برخی نهادهای خاص فرهنگی و شبه فرهنگی که زیر نظر دولت هم نیستند قربانی نخست این نوع بودجهریزی دقیق و اصولی خواهند بود چون طبعا غیرهسته هستند و در صورت تحقق منابع درآمدی باید بودجه آنان پرداخت شود. پس مجلس باید دو کار انجام بدهد، اول این که بگوید دقیقا کدام هزینهها را زائد میداند، دوم این که بگوید هزینههایی که اولویت اصلی ندارد در صورت تحقق منابع درآمدی، پرداخت میشود.
۲۲۳۲۲۹
نظر شما