این مستند، روایت زندگی فاطمه حشمتی، مادربزرگِ ۸۴ سالهای است که برای حضور در مسابقات جهانی با مشکلاتی مواجه است.
به اعتقاد برخی صاحبنظران روشنفکر و دلسوز، سالهاست که دوره حرافی و غرزدنهای رسانهای گذشته است. برای تشریح اتفاقی، خبرپراکنی، کافی نیست و در توضیح رفتار و طرز فکری، اکتفا به کلیگویی و پیچیدن نسخههای بیرون گود، چاره نیست. در این شرایط، تنها دست بهعمل شدن و نمایش آنچه هست، کارساز است.
هرچند که در برخورد اول، خط داستانی اصلی «قهرمان»، روایت مستند از زنی است که در آستانه هشتادوپنج سالگی، دست از تلاش و تکاپو برنمیدارد و هدفی جز قهرمانی در زندگی نمیبیند اما در بطن روایت، فاطمه حشمتی، اشارهای درست و دقیق به مشکلات و موانع ورزشکارانی شده است که در سایه ورزشهای پرطرفدار و پولسازی مانند فوتبال، به فراموشی سپرده شدند.
«قهرمان» به مدد کارگردانی فکر شده و تدوینی دقیق، علاوه بر اینکه به اثری انگیزشی و قابلتأمل تبدیل شده است و توانسته رغبت و انگیزهای مثالزدنی را به زیبایی به تصویر بکشد و در معرفی الگویی پرتلاش و خستگیناپذیر به درستی عمل کند، در نمایش حجم استیصال و سرخوردگی قهرمانی واقعی (که دور از تمام تصاویر ساختهشده از اسطورههای جعلی و قهرمانان پوشالی است) موفق باشد و در عین حال، در سکانس درخشان، پخش سرود ملی و نمایش خانه محقر خانم حشمتی، روایتی تصویری مینیمال که حاوی حقیقتی تلخ، گزنده و عبرتآموز را به نمایش بگذارد.
سکانس آغازین «قهرمان» را باید به نوعی، پایانی درست برای آخرین پلان این مستند دانست. فاطمه حشمتی از خواب بیدار میشود، شروعی نو را میبیند و در سودای مسابقات استرالیا، دست به آموختن کاری جدید میزند: «آموزش رانندگی.»
استفاده آقالری از مصاحبه در ساخت این مستند، در سکانس مسابقه نهایی ورزشگاه انقلاب، هیجانانگیز و جاهطلبانه است. هرچند که گفتوگوی تلفنی فاطمه با مهران، کارگردان را وادار به گفتوگوی منقطع با او میکند؛ اما درست در زمانی که ببیننده انتظار گفتوگویی را ندارد، قهرمان داستان، کلیه اصول نفسگیری و مدیریت تنفس در پیادهرویهای این چنینی را زیر پا میگذارد و تصنیف «عید اومد بهار اومد» را میخواند و در جواب آقالری، پاسخی میدهد که هرچند منطبق با واقعیت موجود است اما اثری از حکمت و فلسفه در آن است: «من تنهام، کسی نیست اینجا». درست در همین لحظه است که دوربین لرزان و روی دست او، تصویری زیبا و کمنظیر از قهرمانی واقعی را ثبت میکند که ساعاتی قبل، مشغول چانهزنی و گریه کردن برای کسب اجازه حضور در مسابقه بوده است.
«قهرمان»، چه در شیوه روایت و چه در انتخاب سوژه، از نمونههای قابلقبول و مورد توجه در چهاردهمین جشنواره سینما حقیقت است.
۵۷۲۴۵
نظر شما