قطعا جریان اصلاحطلبی هم درخصوص شرکت کردن فعال در انتخابات یا حتی شرکت نکردن، باتوجه به طیف گسترده اصلاحطلبان هنوز به اجماع و جمعبندی نهایی نرسیده است .
با توجه به اینکه امروزه با توجه به دلزدگی مردم از اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور و برخوردهای حذفی که اوج آن را در انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی دیدیم که منجر به وجود آمدن مجلسی ضعیف و به لحاظ کارشناسی ناکارآمد و شکل گرفته با مشارکت بسیار پایین مردم به خصوص در کلانشهرها، از جمله در پایتخت (تهران) شد که میتوان با ضرس قاطع اعلام کرد که این مجلس به هیچوجه افکار و دیدگاههای متنوع سیاسی و جریانهای مختلف مردم ایران را نمایندگی نمیکند و فاقد تواناییهای لازم در حل معضلات بسیار پیچیده کشور است.
بنابراین مردم وقتی میبینند حضور یا عدم حضورشان در انتخابات، با اعمال این روشهای حذفی و گزینشی، علیالسویه است و در سرنوشت سیاسی و اقتصادی و افزایش سطح رفاه و آسایش و حل مشکلات و معضلات کشور آنها تاثیری ندارد، طبیعی است که نسبت به حضور در صحنه انتخابات بیتفاوت شده و علاقه آنان به مشارکت در انتخابات به شدت کاهش پیدا میکند.
ایجاد انگیزه لازم برای افزایش مشارکت مردم، یک پروژه خلقالساعه نیست بلکه یک امر پیوسته و طولانی مدت است که، لازمه آن نیاز به برنامهریزی اساسی برای جلب اعتماد عمومی و احترام به آرا و عقاید گوناگون و متنوع مردم ایران است. از طرف دیگر، از آنجا که مردم دولت فعلی را محصول اجماع و حمایت اصلاحطلبان میداند، لذا جریان اصلاحات، تخریب و تضعیف دولت را از سوی هر جریان سیاسی یا نهادهای دیگر خلاف قواعد سیاسی میداند.
بخشی از ناکارآمدی و عدم توفیق دولت در حل مشکلات روزافزون اقتصادی و اجتماعی، ناشی از سوءتدبیر و فساد و غیرشفاف بودن خود اعضای دولت است. خصوصا شخص اول دولت (رییسجمهور) را در شرایط پیش آمده اقتصادی مقصر میشمارند لذا به نوعی سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان به عنوان پشتوانه و سوخت حرکت این دولت نیز آسیب جدی دیده و نیازمند به ترمیم و بازسازی اساسی است، بنابراین ما به عنوان یک مجموعه اصلاحطلب ریشهدار، نباید به شعارهایی چون « اصلاحطلب اصولگرا دیگه تموم ماجرا» بیتفاوت باشیم! و سادهانگارانه باور کنیم که میتوانیم دوباره انتخاباتی همچون گذشته با حضور چشمگیر مردم داشته باشیم و عقبه عظیم اصلاحات و تشکلهای وسیع مردمی اصلاحطلبانه هم به دنبال ما چون گذشته حرکت خواهند کرد.
23302
نظر شما