محمدرضا عارف، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه مهمترین چالش ما در چهار دهه گذشته مساله کارآمدی است، گفت: بنابراین باید در محافل علمی و دانشگاهی و با استفاده از نظر نخبگان بحث و بررسی کنیم که دولتها تا چه اندازه ای کارآمدی داشته است. این موضوع درست انتخاب شده اما باید به این موضوع به عنوان یک پروژه بلند مدت نگاه کرد و مختص انتخابات سال آینده نباشد.
وی درباره تعریف کارآمدی دولت اظهار کرد: من معتقدم که کارآمدی در دولتها رابطه مستقیمی با مشروعیت دولتها دارد. دولتی که کارآمد نباشد با بحران مشروعیت مواجه می شود و بحران مشروعیت و بحران کارآمدی، سیستم را با چالش موجودیت مواجه می کند. در سیستم و نظام سیاسی ما دولت به قوه مجریه گفته می شود حال آنکه مشروعیت و کارآمدی مربوط به همه ارکان حکومت است. از این رو در دهه پنجم انقلاب که دهه پختگی یک نظام سیاسی است ما باید معطوف به لوازم علمی و تجارب گذشته بتوانیم چالش ناکارآمدی را پشت سر بگذاریم.
عارف هچنین با اشاره به اینکه مردم مهمترین سرمایه نظام و انقلاب هستند که پای انقلاب و نظام ایستاده اند و انتظار این است که به مطالبات این سرمایه لایزال پاسخ مناسبی و در خور داده شود، خاطرنشان کرد: با بررسی عملکردها به ناکارآمدی نسبت به وضعیت مطلوب و شعارهای اصلی انقلاب اسلامی مواجه می شویم. این پرسش مطرح می شود که چقدر موفق شدیم به اهداف انقلاب برسیم؟ بله حرکت در مسیر شعارها و اهداف انقلاب انجام شده است اما آیا ما توانسته ایم در این مسیر به اهداف خود برسیم؟ یا چقدر از اهداف مطرح شده فاصله داریم؟ اینجااست بحث ناکارآمدی مطرح می شود.
بحث شایسته سالاری در انتخاب مدیران چندان مطرح نیست
رئیس بنیاد امید ایرانیان تصریح کرد: مهمترین دلیل ناکارآمدی در کشور، ناکارآمدی مدیریت است زیرا مدیران براساس شاخص ها و استانداردها انتخاب نمی شوند و در واقع بحث شایسته سالاری چندان مطرح نیست. من نمی خواهم نقد فرد کنم بلکه نقد شخصیت می کنم. ممکن است فرد درستی را جای نامناسب گذاشته ایم یا هدف گذاری غیرواقعی انجام داده ایم. اگر عملکرد چهاردهه گذشته را بررسی کنیم، متاسفانه در برخی موارد بخاطر ناکارآمدی مدیریتی به عقب برگشتهایم. ما در کشور شاهد حرکات سیکلی و گردشی هستیم. از یک نقطه شروع می کنیم به نقطه ای دیگر می رسیم ولی مدیر بعد که لزوما مدیر دولت بعدی هم نیست و در همان دولت منصوب می شود، مسیر را ادامه نمی دهد.
وقتی مدیر عوض می شود، برنامهها متوقف می شود
عارف با بیان اینکه وقتی یک مدیر حتی در داخل یک جریان سیاسی و یک دولت تغییر می کند، برنامه های در حال اجرا بعضا متوقف می شود، افزود: در واقع این ضعف مدیر جدید است که اقداماتی که پیش از او انجام شده را با برطرف کردن اشکالات، ادامه نمی دهد. مشکل ما در ایجا مشکل فرهنگی و فردگرایی است که یک مدیر می خواهد مطرح کند که «من» چه کرده ام نه اینکه «ما» چه کرده ایم و دنبال ایجاد کارنامه کوتاه مدت برای خود است. بی اعتنایی به قانون در خیلی از مدیران حس می شود و مدیر افتخار هم می کند که به قانون بی اعتنا است چون قانون را خودش ننوشته است. حتی شاهد هستیم که وقتی دوره ای جدید از مجلس آغاز می شود، بی اعتنایی به مصوبات مجلس قبلی هم در مجلس جدید و در مرکز قانون گذاری به چشم می خورد و قانونی که هنوز چندان اجرایی نشده است، مجددا دستخوش تغییرات می شود.
رئیس فراکسیون امید مجلس دهم با بیان اینکه فرد پاسخگوی عملکرد خود نیست، خاطرنشان کرد: اگر ما می توانستیم به جای فرد، جمع را به پاسخگویی مجبور کنیم این مسائل پیش نمی آمد. اگر دولت ها و مدیران حزبی انتخاب می شدند و مجبور بودند به حزب پاسخگو باشند و حزب هم پاسخگوی مردم باشد فردگرایی کاهش می یافت. در ایران در زمان انتخابات، ائتلاف ها شکل می گیرد و بعد انتخابات هم عمر ائتلاف یا به پایان رسیده و ائتلاف ها پاسخگوی عملکردها نیستند.
با «تورم قانون» مواجه هستیم
وی با اشاره به اینکه در کنار بی ثباتی مدیریت، بی ثباتی قوانین و مقررات هم موثر است، تصریح کرد: گاهی مدیر عوض نمی شود بلکه قوانین و مقررات تغییر می کند و مردم نمی توانند براساس مقررات امروز اقدامی را شروع کنند. از سویی ما با «تورم قانون» مواجه هستیم و بیش از حد قانون داریم و این قوانین در مواردی یکدیگر را نقض می کنند و زمینه تفسیر را برای کارشناس باز می گذارند. معروف است که کارشناس براساس قانون در یک مساله هم می تواند جواب مثبت بدهد و هم جواب منفی که نتبجه آن ناکارآمدی و فساد است. هر مجلسی که می آید می خواهد قانون وضع کند زیرا معیارهای ارزیابی کمی است که مجلس چه تعداد قانون وضع کرده یا چه تعداد استیضاح کرده یا سوال کرده و به نتیجه استیضاح و سوال توجهی نمی شود. در حالی که باید قانون ساده و کم حجم نوشته شود و باید به اجرای آن باور داشته باشیم. واقعیتی است که قانون نمی نویسیم که مشکلی را حل کند بلکه قانون می نویسیم که گزارش کار دهیم. شاید قانون جدید مشکلات جدیدی را هم اضافه کند.
مدیران عموما مدیران هزینه بودهاند
عارف خاطرنشان کرد: ایجاد هزینه هم موجب ناکارآمدی شده است. این پرسش مطرح است که آیا قادر هستیم همه کارهای خوب را در یک برنامه پنج ساله یا بودجه یک ساله انجام دهیم؟ ما اول شعار می دهیم و هزینه ایجاد می کنیم. مثلا می خواهیم برای بازنشستگان اقدامی انجام دهیم، قبل از آنکه کوچکترین اقدامی انجام شود و درباره منابع مالی آن فکری شود، ده ها مسئول صحبت می کنند اما وقتی وارد کار می شوند متوجه کمبود منابع می شوند. با این اقدامات توقع بازنشستگان بالا رفته است و مطالبه به حق تبدیل شده است اما در عمل مثلا فقط سی درصد وعده ها عملی شده و در نتیجه جامعه مخاطب را طلبکار کرده ایم. مدیران ما در این چهار دهه عموما مدیران هزینه بوده اند. گاهی درآمد نفت خوب بوده است و گاهی صوری قیمت و میزان صادرات را افزایش داده و عدد سازی کرده ایم تا بگوییم منبع وجود دارد در حالیکه منبع درآمد واقعی نبوده است. گاهی هم از کیسه خلیفه بخشیده ایم و برخی معافیت ها و تامین هزینه ها طریق از صندوق هایی انجام شده است که وظیفه دیگری دارند. صندوق های بیمه و تامین اجتماعی ناکارآمد شده اند چون هزینه هایی بر آنها تحمیل شده است که تامین آنها وظیفه این صندوق ها نبوده است.
رئیس فراکسیون امید مجلس دهم همچنین با بیان اینکه یکی دیگر از دلایل ناکارآمدی، شعارها و وعدههای غیرقابل تحقق است، گفت: معمولا در انتخابات وعدههایی داده می شود که قطعا عملیاتی نیست. نامزدها انتخابات ریاست جمهوری یا مجلس شورای اسلامی یا نمی دانند و چنین شعارهایی می دهند که عموما ناشی از عدم اطلاع آنها از منابع و درآمدها است یا صرفا شعار می دهند و بنابراین عملکردشان با شعار و وعده ای که دادند خیلی فاصله دارد و نتیجه آن ناکارآمدی می شود. معنای ناکارآمدی فاصله عملکرد و وعده ها است اما اگر برنامه ها براساس واقعیات تنظیم شود، کارآمدی بدست می آید.
اگر کسی دنبال کارهای بلندمدت و ماندگار برود، به بی عرضگی و سکوت کردن متهم می شود
عارف با بیان اینکه این واقعیت وجود دارد که اگر کسی دنبال کارهای بلندمدت و ماندگار برود، به بی عرضگی و سکوت کردن متهم می شود، گفت: ما به گونه ای رفتار کرده ایم که توقع برخی از افراد جامعه این شده است که شعار بدهیم و فریاد بکشیم به خصوص که اگر در داد کشیدن به بخش هایی از نظام بر بخورد، شب رو آنتن می رویم. کسی دیگر توجه نمی کند شعاری که داده می شود آیا دردی را دوا می کند؟ اصلا کسی گوش نمی دهد که بگوییم اقدامات بلندمدت چه آثاری دارد. توقعات برخی مردم هم شعاری شده است و مدیری که برنامه بلندمدت دارد خیلی مورد توجه قرار نمی گیرد.
وی ادامه داد: مشکل دیگر ما این است که اعتماد متقابل مردم و حاکمیت آسیب دیده است. بدون رودربایستی باید بررسی کنیم که چرا سرمایه اجتماعی آسیب دیده است؟ این واقعیت وجود دارد که سرمایه اجتماعی نظام، جریان های سیاسی و حتی شخصیت های برجسته آسیب دیده است. اعتماد متقابل حاکمیت و مردم کارآمدی را افزایش می دهد.
272717
نظر شما