۰ نفر
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۱:۱۲

تنها راه برای دموکراتیزه کردن پاکستان تنبیه ژنرال های ارتش است

فرید زکریا
دستگیری اسامه بن لادن هیاهوی بسیاری را در خصوص مشکل ما با پاکستان به راه انداخت. باز هم فضایی مهیا شد تا در خصوص سیاست دوگانه پاکی ها در قبال تروریست ، رابطه پیچیده اش با ایالات متحده و البته ناکارآمدی این دولت صحبت کنیم. اما در حال حاضر باید از فرصت بوجود آمده استفاده کرد نه اینکه فضا را برای تحلیل مجددا باز کرد. زمان عمل فرا رسیده است. سرانجام فرصتی دست داد تا پاکستان را به سمت مدرنیته و دموکراسی ناب ببریم.


ارتش پاکستان با این معضل هم همانگونه روبه رو می شود که با موارد مشابه در سال های گذشته روبه رو شده است . امیدوار است که بتواند با به کار بردن همان ترفندهای قدیمی از شر این مخمصه هم رها شود. پاکی ها داستان های مد نظر خود را به خورد روزنامه نگاران می دهند و به دنبال یک چیز هم بیشتر نیستند : سوخت ریختن در آتش احساسات ضد امریکایی.
پاکی ها در شرایطی گرفتار شده اند که یا باید آن را به همدستی با القاعده تعبیر کرد و یا بی کفایتی مشهود. البته حقیقت شاید تلفیقی از هر دو این مسائل باشد و به همین دلیل است که دولتمردان پاکی تمام تلاش خود را به کار گرفته اند تا موضوع را عوض کنند. برخی ژنرال های ارتش به انتقاد از عملکرد واشنگتن در ورود به خاک کشوری دیگر روی آورده اند. یک نخبه سیاسی در پاکستان حتی تعارف را به حاشیه رانده و به صراحت می گوید: حرکت آمریکایی ها درست به این می ماند که شما همسر مرد دیگری را در حال خیانت در خانه اش با مرد دیگری ببینید.


این استراتژی مقصر دانستن آمریکا در سال های گذشته و برای پرونده های پیشین پاسخ داده است. در سال 2009 میلادی دولت باراک اوباما در مشورتی با سناتورها ریچادر لوگار و جان کری تصمیم گرفت مبلغ 7 میلیارد دلار را در پنج سال به شکل تشویقی در اختیار دولت اسلام آباد قرار دهد. البته قرار بود این رقم برای تقویت دموکراسی و نهادهای مدنی هزینه شود. ارتش به مقابله با این طرح برخواسته و آن را دخالت واشنگتن در امور داخلی اسلام آباد دانست. ارتش پاکستان از نفوذ خود در رسانه های داخلی استفاده کرده و با تحریک احساسات ضد امریکایی پاکی ها تاکید کرد که آمریکایی ها به دنبال دخالت در امور داخلی پاکستان و زیر سوال بردن استقلال این کشور هستند. نتیجه هم عقب نشینی آمریکایی ها بود و در عمل هم هیچ کدام از این کمک ها انجام نگرفت.


در پرونده جدید هم باز این ارتش بود که موفق شد دولتمردان را بازیچه خود قرار دهد. منابع موثق تاکید دارند که نظامیان متن سخنرانی اخیر یوسف رضا گیلانی نخست وزیر پاکستان را برای وی نوشته اند. رئیس جمهور آصف علی زرداری هم ترجیح می دهد با نظامی ها کنار بیاید و چندان پا روی دم آنها نگذارد. روزی که زرداری قدرت را در پاکستان در دست گرفت همگان گمان می کردند که وی آمده است تا از نقش ارتش در سیاست پاکستان بکاهد. با این همه دولت منتخب هم اندک اندک تبدیل به سرمشق برداشتن از روی تکالیفی شد که سرویس های اطلاعاتی یا نظامیان برایش نوشتند. هیچ داستان و روایتی وجود ندارد که بتوان بر اساس آن بر اعتراض به مرگ بن لادن و یا عملیات آمریکا در این کشور استناد کرد تنها در لاهور راهپیمایی انجام گرفت که ان هم مصرف داخلی داشت و در رسانه های پاکی به نمایش گذاشته شد . مساله اساسی برای پاکستانی ها قطعا این نست که امریکایی ها چگونه وارد خاک این کشور شدند. سالهاست که واشنگتن در شکل های مختلف در عملیات های ضدتروریستی در پاکستان دخیل است و در این مسیر هم از جنگنده های بدون سرنشین استفاده کرده و هم از سربازان خود.


سوال اساسی این است که چگونه تحت تعقیب ترین تروریست جهان با اطلاع بخش هایی از دولت در پاکستان زندگی کرده است؟ چگونه است که تمام رهبران مهم القاعده که از سال 2002 تاکنون بازداشت شده اند در پاکستان بوده اند؟ چگونه است که هرگاه این عملیات ها با موفقیت توسط امریکایی ها انجام می گیرد صداهای ضد امریکایی بلند می شود؟
امریکایی ها بارها به ارتش پاکستان مجال داده اند و دلیل آن هم بر مبنای این تئوری بوده که اگر ما به ژنرال های ارتش وقعی ننهیم آنها می توانند به سمت دیگری مثلا به آغوش چینی ها پناه ببرند. حقیقت این است که آمریکا و پاکستان گرفتار نوعی معامله با هم هستند. پاکی ها به کمک آمریکایی ها نیاز دارند به تسلیحات آنها و به کمک آنها برای آموزش نیروهای خود. اگر قرار است این کمک ها و امتیازها را دریافت کنند باید برای امریکایی ها نقش بخشی از حلال مشکل را ایفا کنند و نه خود تبدیل به بخشی از مشکل شوند. بر همین اساس من به واشنگتن نشین ها توصیه هایی دارم :
باید در پاکستان امروز ماموریتی برای آمریکایی ها تعریف شود که مسئولیت آن با دیوان عالی باشد. رسالت این کمیته هم تحقیق و تفحص در خصوص مرگ اسامه بن لادن است. باید مشخص شود که آیا اسامه بن لادن و در سطح کلان تر القاعده مورد حمایت دولت پاکستان بوده اند یا خیر؟


در مرحله دوم بسته تشویقی تصویب شده برای پاکستان باید یا با نظارت امریکایی ها در پاکستان خرج شود و یا کلا معوق شود. باید طرحی ریخته شود که بر اساس آن گروه هایی مانند حقانی و یا لشگر الطیبه مورد جدی ترین تعقیب و گریزها قرار گیرند. دولت پاکستان، طبقه تجار و روشنفکران در این مرحله نقش بسیار چشمگیری را بر عهده دارند . شعارهای توخالی ضد آمریکایی نباید انها را از مسیر اصلی منحرف کند. پاکستان به آن نقطه حساس رسیده که می تواند ارتباط خود را با بخش افراطی زیادتر کرده و کشوری مدرن و نرمال شود. اگر این فرصت از دست برود شاید فرصت دیگری دست ندهد.
واشنگتن پست 12 می / ترجمه: سارا معصومی

5151

کد خبر 150531

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 5 =