قول هایی برای به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی در ماه سپتامبر به حکومت خودگردان رسیده که به امضای توافق‌نامه سرعت داد.

صلح فتح و حماس که در قاهره حاصل شد کاملا ناگهانی بود. واقعا کسی انتظار نداشت که در این برهه زمانی این دو جنبش مهم فلسطینی که بر سر مبانی سیاسی با یکدیگر اختلاف‌های عمیق دارند در نهایت بتوانند اختلاف‌ها را کنار گذاشته و به توافق برسند. عده‌ای صحبت از کوتاه آمدن دو طرف از خواسته‌هایشان کردند و عده‌ای دیگر گفتند که وعده‌های مهمی به دو طرف به ویژه رهبران حماس داده شده که آنها مجاب شده‌اند به آشتی با یکدیگر تن دهند. به ویژه بر سر به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی که قرار است در ماه سپتامبر به طور رسمی در سازمان ملل به رای گذاشته شود و کشورهای جهان به تشکیل آن بر اساس مرزهای 1967 رای دهند. خبرآن‌ لاین در گفتگویی اختصاصی با عماد الرفاعی، نماینده جنبش جهاد اسلامی در لبنان این مسئله را در میان گذاشته که در زیر می‌خوانید:

نخستین پرسش که به ذهن مبادرت می‌کند این است که پیش از این مذاکراتی میان فتح و حماس صورت می‌گرفت که هر بار به شکست می‌انجامید، این بار چه شد که مذاکرات به سرعت نتیجه داد و آشتی حاصل شد؟ متغیرهایی که دو طرف را وادار به کوتاه آمدن کرد چه بودند؟

قطعا عوامل مختلفی وجود داشت که باعث شد تا فتح و حماس توافق‌نامه صلح را امضا کنند. همچنین معتقدم که که تغییر نظام در مصر بر امضای این توافق‌نامه بسیار تاثیر گذاشت. نظام سابق اجازه نمی‌داد که فلسطینی‌ها با یکدیگر به توافق برسند و این مسئله فشار مضاعفی را بر نیروهای مقاومت و به طور ویژه جنبش حماس وارد می‌کرد. اکنون متغیرها در بعد مصری و عربی تغییر کرده که این مسئله پازل امضای این توافق‌نامه را تغییر داده است. همچنین بر این باورم که قول و قرارهایی مبنی بر به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی در ماه سپتامبر به حکومت خودگردان رسیده که امضای توافق‌نامه صلح را سرعت بخشید تا قبل از رفتن به مجمع عمومی سازمان ملل دولت فلسطینی تشکیل شده باشد تا شاهد موضع واحدی در فلسطین باشیم به هر حال محمود عباس نماینده مردم فلسطین محسوب می‌شود و این جزئی از عوامل امضای توافق‌نامه است.

به نظر شما آیا این دستاوردی فلسطینی است یا مصری؟

من همان طور که گفتم عوامل مختلفی وجود داشتند که باعث شد امضای توافق‌نامه سرعت بگیرد و این دستاوردی برای هر سه بازیگر اصلی در امضای این توافق‌نامه یعنی جنبش‌های فتح، حماس و مصری‌ها محسوب می‌شود.

چه کسی کوتاه آمد؟ قطعا عده‌ای کوتاه آمدند، آیا مشکلی در حکومت مصر بود که نمی‌گذاشت فلسطینی‌ها به صلح برسند یا این که هر طرف شرایطی داشت؟

گمان نمی‌کنم کسی به نفع دیگری کوتاه آمده باشد. برگه مصری همان طور که بود باقی ماند، البته تعدیل‌های مختصر لفظی درباره موضوع مشارکت حداقلی در انتخاب یا اتخاذ تصمیم‌ها به وجود آمد. این از نقاط اختلافی بود ولی به گمان من این مسئله در حال حاضر پاک شده و دیگر گمان نمی‌کنم که عواقب بزرگی پیش رو باشد. آنچه مربوط به تشکیل هیئت قضایی می‌شود نیز این است که آیا ابومازن برای برگزاری انتخابات خود تصمیم خواهد گرفت یا نظر برادران حماس را جویا خواهد شد. این یکی از نکات اختلافی بود. نقاط اختلافی بسیاری وجود دارد که اگر بخواهیم وارد جزئیات شویم می‌بینیم که مواردی که بخواهد مانع از رسیدن به توافق شود بسیار هستند که همچنان توافق‌نامه را تهدید هم می‌کنند. هنوز اختلاف‌های بسیاری بر سر تفسیر بندهای توافق‌نامه وجود دارد، جنبش حماس در کیفیت تعامل دیدگاهی دارد و جنبش فتح و حکومت خودگردان دیدگاهی دیگر. به اعتقاد من ورود به جزئیات باعث می‌شود که مسائل بسیاری به وجود آید که مانع از حصول توافق می‌شوند. به اعتقاد من اگر فتح و حماس می‌خواستند به توافق نرسند موانع بسیاری وجود داشت، جنبش حماس به طرف مصری قول داد که تسهیلاتی بدهد تا مصالحه با فتح حاصل شود. شاید در روزهای آینده ناگهان ورق برگردد و دو طرف همه چیز را ملغی کنند ولی آن چه مهم است این است که در حال حاضر به توافق رسیده‌اند تا به جهانیان نشان دهند که مصالحه حاصل شده و محدودیت‌هایی که ملت فلسطین فارغ از بعد سیاسی اسرائیلی یا تروریسم اسرائیلی یا تغییرات دموگرافیکی در بیت‌المقدس را تهدید می‌کند، درک می‌کند.

در سخنانی که مقام‌های حماس ایراد کرده‌اند هر ناظری می‌تواند نتیجه بگیرد که جنبش حماس پذیرفته از برخی مواضع خود کوتاه بیاید در حالی که شاهدیم ابو مازن همچنان حرف‌های سابق خود را تکرار می‌‌کند. مثلا حماس پذیرفت که از مواضعش بر سر حفظ دولت در غزه کوتاه بیاید و اجازه دهد که حکومت خودگردان نیز بر این منطقه حکم‌رانی کند یا دیگر نشنیدیم که حماس صحبت از حق بازگشت فلسطینیان بزند؟

قطعا ابو مازن هنگامی که صحبت از مبادی معروفش زد و نگاهش را کاملا ارائه داد نقشه راهی پیش رو داشت، نقشه‌ای که شامل حکومت خودگردان، تشکیل کشور مستقل فلسطینی، موضوع صلح و کنار آمدن با رژیم صهیونیستی بود اما برداران ما در جنبش حماس و برادر خالد مشعل پذیرفتند که توافق‌نامه مقطعی حاصل شود. اکنون سقف خواسته آنها تشکیل کشور مستقل فلسطینی بر اساس مرزهای چهارم ژوئن است، بله، این بخشی از کوتاه آمدن یا بازگشت از مواضع آنها در نطق‌های سیاسی برادران حماس به ویژه در این بند به خصوص است.

آیا این باعث می‌شود که بگوییم آن چه حاصل شد نتیجه یک همکاری بین‌المللی یا هماهنگی اعلام نشده بین‌المللی است؟

به نظر من زود است که حرف از وجود یک برنامه بین‌المللی بزنیم چرا که در نهایت لازم است که ببینیم در آخر چه خواهد شد. آیا دو طرف، به ویژه دو جنبش فتح و حماس به این نتیجه خواهند رسید که مصالحه فلسطینی از قضیه فلسطینی محافظت خواهد کرد و ایستادگی فلسطینی‌ها در مواجهه با محدودیت‌ها در سایه این متغیرها را فراهم خواهد آورد یا این که آنجا انتظارهای دیگری نیز وجود دارد که توجه همه را جلب کند، مثلا این که ایالات متحده در اولویت‌های سیاست خارجی‌اش در منطقه تجدید نظر کرده و واقعا به دنبال راه حلی حقیقی است. آنچه تا کنون به بیرون درز کرده نشان می‌دهد که اوباما برای پایان دادن به درگیری عربی - صهیونیستی بر روی چهار نکته تمرکز کرده است که عبارتند از تشکیل کشور مستقل فلسطینی، بیت المقدس پایتخت دو طرف باشد به همراه تبادل اراضی در کرانه باختری و از همه خطرناک‌تر لغو حق بازگشت پناهندگان. حقیقت این است که آنچه از آن می‌ترسیم تشکیل کشور مستقل فلسطینی بر اساس حق تاریخی ملت فلسطینی با بازگشت زمین‌ها بدون در نظر گرفتن حق بازگشت فلسطینیان است و این خطرناک‌ترین چیزی است که ما با آن مواجهیم.

یعنی شما جزئی از این توافق‌نامه هستید که نسبت به نتایج آن نگرانید؟

ما جزئی از توافق‌نامه نیستیم. ما همیشته در صف اول ایستاده‌ایم و مواضعمان را به صراحت بیان کرده‌ایم و نگرشمان نسبت به بندهای آن را بیان داشته‌ایم و گفته‌ایم و همچنان هم می‌گوییم که این توافقات آن چیزی نیست که ما می‌خواهیم، آنچه ما می‌خواهیم تنها یک بند دارد و آن هم احیای سازمان آزادیبخش فلسطینی است. اما آنچه از حکومت، انتخابات آزاد و سازمان امنیت گفته می‌شود هیچ کدام مربوط به ما نیست و ما در آنها مشارکتی نداریم نه در گذشته داشته‌ایم و نه در آینده مشارکت خواهیم داشت. آن چه در این توافقنامه به ما مربوط می‌شود سازمان آزادیبخش فلسطین است که همگی از ابتدای آغاز اختلاف‌ها به آن اعتقاد داشتیم و بر ضرورت وحدت مواضع فلسطینی در آن تاکید داشتیم و می‌گفتیم که اختلاف‌ها باید تنها منحصر به اختلاف‌های سیاسی باشد و همه انرژی ما باید متوجه دشمن شود.

برخی تحلیلگران این گونه تحلیل کردند که حماس به دنبال جذب حمایت‌های خارجی و بین‌المللی رفته و توافقش با فتح نیز در حقیقت جزئی از طرح جهان عرب است تا جهتی به جنبش‌های مقاومت دهد؟ به ویژه پس از توجه‌های تازه‌ای که به اخوان المسلمین شده است؟

من گمان نمی‌کنم چنین دیدگاهی نزد برادران ما در جنبش حماس باشد. من گمان می‌کنم که تنها کسی که به دنبال بهره‌برداری از این گشایش منطقه‌ای و در کل جهان عرب و اسلام است ایالات متحده است تا بدین ترتیب به خواسته‌های خود و اسرائیل در منطقه خدمت کند. بله پس از پیروزی انقلاب مصر و تونس ایالات متحده امریکا به این سمت رفت که چگونه از این انقلاب‌های عربی بهره‌برداری کند. ما تلاش‌های بسیاری را از سوی امریکا برای متوقف ساختن این انقلاب‌ها دیدیم. در مقابل شاهد حضور طولانی نهضت و حرکت اسلامی برای حضور گسترده و طولانی مدت در عرصه سیاسی معتدل جامعه هستیم تا چیدمان منطقه را بازتعریف کند. آیا حماس در این چارچوب می‌گنجد. آیا در حال حاضر برادران ما در اخوان چنین رویکردی دارند، من معتقدم که باید منتظر باشیم تا ببینیم امور به کدام سمت متمایل می‌شوند. ما نیازمند توجهی ویژه و نگاهی رو به جلو هستیم تا ببینیم دقیقا در منطقه چه می‌گذرد و دریابیم که نقش امریکایی - غریبی تا چه اندازه بر اتفاق‌های جاری در انقلاب‌های عربی و نیروهای مقاومت اثر می‌گذارند. نباید بگوییم این نیروی مقاومت معتدل است و آن یکی تندرو است. از این رو باید در کنار برادرانمان در جنبش حماس بایستیم و با آنها مشورت کنیم و درباره همه قضایا و جزئیات با آنها بحث و تبادل نظر بپردازیم تا حماس و هیچ کدام از نیروهای مقاومت در دامن امریکا نیفتند. چرا که صحبت از کشور مستقل فلسطینی و سخن گفتن از عقب‌نشنیی اسرائیل و به رسمیت شناختن کشور فلسطینی توسط اسرائیل جدلی تو خالی است که در قالب سیاست‌های امریکایی اسرائیلی به هیچ نتیجه‌ای نمی‌رسد و کاملا روشن است که باید چگونه با پرونده فلسطین به ویژه بر سر قضایای مهم برخورد کرد.

آیا نشانه‌ها یا عناصر ملموسی وجود دارد که نشان دهد حکومت خود گردان در برابر تمایلات و انتخاب‌های امریکایی و اسرائیلی ایستاده است یا با آن تعارض دارد؟

من چیزی نمی‌بینم. محمود عباس به طور روشن مواضعش را بیان کرده و تا حالا ندیده‌ایم که از مواضع گذشته‌اش لحظه‌ای عقب‌نشینی کند تا ما را به چیزی امیدوار سازد. بر سر مواضع سیاسی‌اش به ویژه بر سر صلح با اسرائیل همچنان سر مواضع سابقش است اما می‌توانیم بگوییم که مواضع حماس تغییر کرده و همراه با مواضع حکومت خودگردان شده است. حماس معتقد است که می‌توان نسبت به وضعیت فعلی چشم‌پوشی کرد و از این مرحله عبور کرد ولی این بدان معنا نیست که ما از حقوق تاریخی‌مان بر سر تمامی اصول فلسطین کوتاه آمده‌ایم.  

ترجمه: سید علی موسوی خلخالی

26251

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 152487

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 13 =