رابطه اقتصاد با سیاست یک رابطه انکار ناشدنی است که هرچند سعی میشود تا این دو علم را از یکدیگر تفکیک کرد اما همچنان سایههای سیاست را بر اقتصاد شاهد هستیم. با وجود اینکه شاید دولتمردان خود نیز نخواهند به عمد روی آن تأثیر گذارند و یا به تعبیر دیگری از آن بهره برند اما متأسفانه این دو علم با یکدیگر در جدال هستند.
اقتصاد به عنوان علمی شناخته شده است که منابع را از یکدیگر تفکیک میکند ولی در این راستا باید بسیار دقت کرد که نظرات سیاسی را در حوزه اقتصاد به آن معنی که منجر به چالشهای اقتصادی وارد شود نکنیم. اینکه آیا سیاست و اقتصاد را میتوان از هم تفکیک کرد سؤالی است که مدتها ذهن را به خود مشغول ساخته است و مدتهاست که اندیشمندان را گویا با نوعی خلا در حکمرانی جهانی شدن مواجه کردهاند. برای پرکردن این خلا البته گزینههای رقیب در تلاش هستند. به وضوح اگر به سیاستهای حاکمان ایالات متحده توجه کنیم، آنها به دنبال حاکمیت یک جانبه خود هستند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، بیعدالتی محض خواهد بود. اما ما به دنبال آن هستیم تا نقش سیاست را کمتر کنیم تا اقتصاد بتواند به راحتی ایفای نقش کند. لذا باید در نظر گرفت که مبادا منابع اقتصادی صرف طیفهای سیاسی شود و یا دستخوش نظرات آنان تغییر یابد.
گاهی اوقات شاهد هستیم که برخی از تفکرات سیاسی مانع مانورهای اقتصادی تحلیلگران میشود. سازو کارهایی اعمال میشود که راه رابرای این گروه از کارشناسان هموار میکند که ما آن را در کل نفی کنیم.
برای محقق شدن برنامههای سیاسی و اقتصادی بهترین کار تفکیک اقتصاد از سیاست است با این علم که برای محقق شدن آن باید از یک سری قوانین تبعیت کرد. مدتهاست که الگوى خط گیرى سیاست از اقتصاد از در دنیا نقض شده اما در ایران متأسفانه سیاست مهمترین فاکتور تأثیرگذار بر اقتصاد است ودر زمانیکه اقتصاد در حال رشد و شکوفایى است، نباید در اقتصاد دخالت کنیم زیرا در چنین اقتصادهایى ما نیاز به تعامل با کشورهاى مختلف بدون در نظر گرفتن مسائل سیاسى داریم.
در حال حاضر اقتصاد ما در حال رشد و بالندگى است بنابراین نیاز داریم تا اقتصاد کشور بدون مداخلات دولت و مسائل سیاسى اداره شود.
از آنجایى که اقتصاد ما به حد کافى توسعه نیافته نباید با تداخل مسائل سیاسى دراقتصاد، مانع این رشد و بالندگى شویم.
در اقتصاد در حال رشد ما نفت تنها ابزارى است که در دست دولتمردان ایران براى تحمیل فشارهاى اقتصادى و سیاسى به سایر کشورهاست که با استفاده مکرر از این حربه در کوتاه مدت این رویه نیز غیر قابل استفاده مى شود.
در دنیا ۸۵ هزار میلیون بشکه نفت تولید مى شود که سهم ایران از این میزان روزانه ۴ میلیون بشکه نفت ومعادل ۳ درصد از تولید کل نفت در دنیاست که با ادامه سایه سیاست بر اقتصاد این ابزار از دست ایران خارج خواهد شد.
در کل باید اهداف سیاسی را کمتر تعریف کنیم و به سمت غیر دولتی بودن حرکت کنیم ، اما این بدین معنا نیست که سیاست ونقش دولت را کمرنگ کنیم، در واقع باید سعی کنیم تا به صورت غیرمستقیم روی آن عمل کنیم و به آن جهت دهیم که البته آن هم باید در راستای توسعه اهداف اقتصادی باشد و با استفاده از نظر کارشناسان و اقتصاددانان این کار را هدایت کرد و در صورت عدم کنترل آن بیم آن میرود که منجربه تخصیص نامطلوب منابع اقتصادی پیش رویم. هرچند این کار ناخواسته است اما منجر به آسیبها جدی در اقتصاد میشود.
همچنین در این راستا با اوجگیری جهانی شدن اقتصاد و تجارت، حفظ حرمت الزامات بازار جهانی و تسهیل در رفت و آمد مباشران اقتصادی از ضروریات است. بدون تأمین امنیت جانی و مالی سرمایهگذاران، هیچ کشوری موفق به جلب سرمایه و تکنولوژی خارجی نخواهد شد. یکی دیگر از ضروریات اجتناب ناپذیر پذیرفته شدن در صحنة داد و ستدهای اقتصاد جهانی، ایجاد شفافیت در معاملات است که به دنبال آن سایه سیاست را میبینیم. بدین معنا که روابط تجاری ما بر اساس روابط سیاسی است که همواره با آن کشور داریم.
استراتژى توسعه صادرات مبتنى بر تجارت آزاد است؛ به این معنا که با کاهش سیاستهاى حمایتى تجارى، دسترسى مصرف کنندگان به محصولات ارزانتر بیشتر و به تبع آن رفاه آنها نیز افزایش مى یابد.
اما در ادامه باید گفت که حضور اقتصاددانان همان طور که قبلاً هم به آن اشاره کردم موجب میشود تا نقش سیاست را کمرنگتر کند لذا آنان نیز باید به صورت مستمر دیدگاههای خودشان را با دولت و مجلس و همچنین نظرات مردم را نیز در این راستا منعکس کنند و دانش اقتصادی را در جامعه اشاعه دهند.
نماینده کمیسیون برنامه و بودجه مجلس
جعفر قادری
کد خبر 15294
نظر شما