از آنجاییکه آمار فروش نفت ایران به شکل رسمی منتشر نمیشود، مشخص نیست 40 درصد بیشتر از چه مقداری؟ نسبت به چه دورهای؟ به نسبت مدت مشابه سال گذشته؟ از ابتدای دراختیارگرفتن دولت؟ به نسبت کل تاریخ فروش نفت ایران؟ همچنین مشخص نیست این پول چگونه «درحال برگشتن» است. به دلار و یورو؟ به ین؟ از طریق کدام راه مالی؟
واکنش «عبدالناصر همتی»، رئیس پیشین بانک مرکزی به این سخنان چنین بود: «اعلام شد که صادرات کشور ۴۰درصد رشد داشته است اما به جزئیات اشاره نشده است که به نظر میرسد منظور نسبت به سال گذشته بوده و از این نظر که تأثیر تحریمهای ظالمانه کم شده، خبر امیدبخشی است اما در سال۲۰۲۱ نسبت به سال۲۰۲۰ قیمت جهانی نفت و فرآوردههای نفتی چیزی بیش از ۶۰ درصد رشد داشته است؛ بنابراین اگر هیچ تلاشی هم نمیکردیم، قاعدتا با صادراتی که در سال گذشته داشتیم، میتوانستیم نزدیک به ۶۰ درصد رشد درآمد داشته باشیم، بنابراین سؤال من از دولت سیزدهم این است که سهم دولت در خنثیسازی تحریمها به چه میزان بوده است». پاسخ رئیس سابق بانک مرکزی یک ایراد عمده دارد، چون در سخنان رئیسی مشخصا به «افزایش میزان صادرات» اشاره شده است و نه قیمت. «جواد اوجی»، وزیر نفت نیز در پاسخ بدون اشاره به همتی همین سخنان را گفت و در صفحه توییتر خود نوشت: «ریاست محترم جمهور بهدرستی از افزایش ۴۰درصدی «میزان» صادرات نفت در دولت سیزدهم خبر دادهاند.
تردیدی نیست که افزایش قیمت نفت هم روی افزایش درآمد کشور مؤثر بوده است. درمجموع وصول درآمدهای نفتی کشور بیش از چندبرابر شده که حاصل افزایش میزان فروش و افزایش قیمت است. اما از آن مهمتر، وصول درآمدهای نفتی در دولت سیزدهم است که جهش چشمگیری نسبت به قبل داشته و پول آن بهصورت منظم درحال وصول است». این اولین بار نیست و در ماه آذر در جلسه ستاد اقتصادی دولت گزارشی از وضع صادرات نفت، محصولات پتروشیمی و گاز طبیعی آمد که طبق آن رقم فروش نفت در مقایسه با گذشته روند افزایشی و صادرات پتروشیمی «وضع مناسبی» دارد. اگر بازهم بگردید مانند این سخنان خواهید دید اما عددی در کار نیست؛ نه درباره فروش نه درباره درآمدهای آن.
خرسندی از کاهش تولید؟
اما اینکه آقای رئیسی نگران نیست، شاید بستگی به انتظارات ایشان داشته باشد. رقمی که دولت در بودجه برای فروش نفت در نظر گرفته است، روزانه یکمیلیونو 300 هزار بشکه است. این رقم نصف میزان فروش نفت ایران در دوران بدون تحریم است. این رقم همچنین نزدیک به رقمی است که ایران در زمان تحریمهای سنگین قبلی رسما صادر میکرد. میانگین صادرات ایران در سال 2013 که تحریم سنگین بود، روزانه چیزی نزدیک به یکمیلیون بشکه بود و همه نگران بودند و سخنی از «وضع مناسب» در میان نبود بلکه عمدتا از اوضاع نامساعد سخن گفته میشد.
از دیماه سال 1394 و با اجرائیشدن توافق برجام این رقم تا 2.3 میلیون بشکه بالا رفت. باز ایران تحریم شد و میزان صادرات آن در بازاری که با شیوع کرونا زمینگیر شده بود، به ارقامی بسیار پایین رسید. دسترسی به آمار صادرات نفت ایران به شکل مستقل وجود ندارد و میزان آن را منابع تجاری دستدوم یا گزارشهای ماهانه اوپک منتشر میکنند و ازآنجاکه دولت لزومی به ارائه ارقام به نمیبیند، استفاده از گزارشهای رسمی بینالمللی مجاز است؛ چراکه اعلام رقم اولا هیچ خطری برای صادرات ایران ندارد، یعنی با اعلام یک عدد راههای صادراتی ایران لو نمیرود و دوم این آمار به شکل بینالمللی با تقریب خوبی قابلمحاسبه است و انجام و منتشر هم میشود؛ برای مثال آمار ماهانه اوپک. این آمار میگوید متوسط صادرات نفت ایران در سال 2020، متوسط 404.5 هزار بشکه بوده است. متوسط تولید این سال یکمیلیون 998 هزار بشکه بوده است. در گزارش سال 2021 به تفکیک سهماهه، تولید نفت ایران رقمی نزدیک به 2.3 میلیون بشکه بوده است. یعنی در خوشبینانهترین حالت و بر فرض ثابتماندن مصرف داخلی صادرات ایران به چیزی نزدیک 600 تا 700 هزار بشکه رسیده است.
این رقم نصف پیشبینی صادرات نفت از جانب خود دولت در بودجه سال آینده است که به گفته مقامهای رسمی دست پایین گرفته شده تا به رفع تحریمها یا ادامه آن گره نخورده باشد. اینکه رئیس دولت از نصف میزان صادرات نفت ایران در بدترین حالت برآورد تیم اقتصادی خودش خرسند است و «نگران نیست» شاید به طبع سهلگیر ایشان مربوط است.
نکته دیگر آنکه میزان تولید نفت ایران مطابق اعلام گزارش اوپک مرتبا کاهش یافته است. احتمال دیگر این است که دولت در این 17 روز که از سال جدید میگذرد، توانسته باشد این بالانس را تغییری معنادار بدهد و فرضا میانگین صادرات را از 400 هزار بشکه به 1.3 میلیون بشکه در روز رسانده باشد. برای این کار ایران باید رقمی بسیاربسیار بزرگ به صادرات خود افزوده باشد. اما اگر ادعای خود رئیس دولت یعنی افزایش 40درصدی صادرات را در نظر بگیریم، صادرات ایران باید به اندکی بالاتر از 600 هزار بشکه در روز رسیده باشد که با آمار آژانس بینالمللی انرژی نیز کاملا همخوانی دارد. بازهم مشخص نیست چرا رئیسجمهور نگران این مسئله نیست. تولید نفت عراق که در جدول آمار اوپک بنا به حروف الفبا زیر ایران قرار دارد، چهارمیلیون و 290 هزار بشکه در روز است. یک دهه پیش تولید عراق جایی بود که ایران امروز ایستاده است. ابراز خرسندی از تعویض جایگاه ایران با عراق جنگزده و تحریمشده طی یک دهه نیاز به توضیح بیشتر برای مخاطب دارد.
گمکردن مقاصد
مسئله دیگر مقاصد صادرات ایران است. اینکه صادرات نقت ایران امروز یکدهم زمان اوج خود در دهه 50 میلادی است به کنار، مشتریان نفت ایران نیز تغییر کردهاند. بنا بر آمار آژانس بینالمللی انرژی 62 درصد نفت ایران به چین و سوریه میرود و 22 درصد آن به مالزی که به گفته برخی منابع تجاری آن را هم باید به حساب چین گذاشت. یعنی تقریبا تمام نفت ایران به چین و سوریه میرود و البته نه به پالایشگاههای مهم و صنعتی چین که تجارت بینالملل دارند بلکه به پالایشگاههای شهرهای کوچک، منزوی و بدون هیچ ارتباطی با بازارهای جهانی که ترس از تحریم نداشته باشند. مقصد صادرات اهمیتی همسنگ میزان صادرات دارد. صادرات به کشورهای بزرگ مصرفکننده مانند چین و هند آرزوی اول هر کشور نفتی است اما نه به شکل یادشده و نه به این میزان.
اکنون عربستان در صدر جدول صادرکنندگان به چین ایستاده است و نفت استراتژیک آن را تأمین میکند نه پالایشگاه شهری دورافتاده را. هند که مطابق گزارشها بزرگترین رانه و موتور محرک تقاضای نفت در یک تا دو دهه آینده است، واردات نفت خود از ایران را به صفر رسانده است. داشتن سهم از بازار بزرگ اروپا که مدتهاست به آرزو تبدیل شده است. شرایط فعلی نفت ایران نه جای خرسندی دارد نه اخبار منتشرشده درباره آن «خوش» محسوب میشوند. این مطالب همه بدون درنظرگرفتن نیاز شدید ایران به سرمایهگذاری برای حفظ همین مقدار تولید و نیز بدون چشم و همچشمی با تغییرات مثبت است.
41302
نظر شما