بهرام اخوان کاظمی

امام علی بن الحسین  بنا به معروف در سال38 هجری دیده به جهان گشود و در سال 94 هجری با زهری که به دستور هشام بن عبد الملک بدو خوراندند مسموم  و به شهادت رسید. دوران خردسالی و یا نوجوانی او با حکومت معاویه، آشفتگی و سپس اختناق عراق ، و بحرانهای حجاز، در هم ریختن سنت و پدید آمدن بدعت مصادف بوده است.امام  قریب به سه سال از خلا فت علی (ع) و شش ماه خلافت امام حسن (ع) وسپس شهادت ایشان  را درک کرد .

   پس از واقعه جانکاه  عاشورای سال61 هجری و شهادت حسین بن علی(ع)، مسئولیت زمامداری مسلمانان وامامت امت از جانب خدا به او واگذار شدو امام در دوره پر تلاطم حیات خویش با خلفای جایر و سفاکان  متغلب کم نظیری مانند یزید بن معاویه ،عبدالله بن زبیر  ، معاویه بن یزید ، مروان بن حکم ، عبدالملک بن مروان بن حکم و ولید بن عبدالملک معاصر بود .بسیاری از سیره شناسان معصومین (ع)،دوره امامت حضرت سجاد رامصادف با یکی پر محنت ترین وسیاه ترین دورانی دانسته اند که بر یکی از اهل بیت گذشته است و در  این دوره جو اختناق ، نا امنی ، سفاکی نسبت به امام و شیعیان و انحراف از سیره نبوی و علوی به اوج خود رسید و زمامداران بدون پنهان کاری های قبلی ،آشکارا سیاستهای پلید غیر اسلامی وانسانی خود را با بازگشت مفتخرانه به رفتارهای عصر جاهلی و قبیله ای دنبال می کردند و با مخالفین خود به سبوعانه ترین شکل برخورد می نمودند.

امام سجاد(ع) همانند اجداد طاهرینش در مقابله با نظام های سیاسی جائر از مجاهدت و سیره مبارزاتی درخشانی برخوردار بوده است و قدمی از مقابله با آنان عقب ننشست . در کنار این سیره مبارزاتی و ادامه خط سرخ شهادت طلبی حسینی وتلاش بی امان در ایستادگی در برابر انحراف حکومت ها و توده های نادان از اسلام ناب نبوی و علوی، امام سعی نمود به تنویر اذهان عمومی در این باره پرداخته و احساس گناه و ندامت را از سست عنصری وفقدان ایستادگی ایشان را در راه حق ،  در آنان ایجاد نماید ، در همین  راستا نیز ، حضرت به تربیت شاگردان بسیار مبرزو ناموری پرداخت که عدد  آنها از یکصد و هفتاد تن افزون است . اما بدیهی است که در جو خفقان آن روز، پیمودن چنین مسیری و دنبال کرد ن این اهداف عالیه به سادگی میسر نبود ودر واقع حضرت با راهبرد هایی مانند نوشتن کتاب صحیفه سجادیه و آنهم در قالب پنجاه و چهار فقره دعا و مضامین عرفانی ، مقاصد سیاسی ، اجتماعی ومبارزاتی خود را تاجای ممکن بیان فرموده است وحتا در قالب دعا به مسلمانان درس قیام می دهد ، همچنان که در دعای بیستم این مصحف می فرماید :

             

«  خداوندا ،به من دست و نیرویی ده تا بتوانم بر کسانی که به من ستم می کنند پیروز شوم و زبانی عنایت فرما که در مقام احتجاج بر آنان غلبه کنم و فکر و اندیشه ای عنایت فرما که حیله دشمن را در هم شکنم و دست ظالم را از تعدی  وتجاوز کوتاه سازم»

 

خطابه های آتشین امام سجاد پس از واقعه عاشورا از بهترین شواهد ظلم ستیزی بی امان حضرت است پس از این فاجعه که امام به صورت اسیر با کاروان اسرا به کوفه وآنگاه به شام منتقل شد در جمع اجتماعات مردمی این مسیر به شدید ترین انتقاده ها اززمامداران جایر وقت ومسببان واقعه کربلا پرداخت تا جائیکه در مجلس عبیدالله زیاد _ امیر کوفه _پس از گفتگوی مفصلی که غضب و خشم شدید عبیدالله را موجب شد ، به قتل تهدیدگردید ،و امام در پاسخ او فرمود :

 

« آیا مرا با کشتن می ترسانی و نمی دانی که کشته شدن برای ما یک کار عادی است و شهادت برای ما کرامت و فضیلت است»( مقتل خوارزمی ،ج2 ،ص43 )

 

همچنین امام در گفتگویی با یزید در یک مجلس رسمی نیز تهدید به قتل گشت ؛آنجا که حضرت در پاسخ او فرمود:

 

« هیچگاه آزاد شدگانی مانند بنی امیه نمی توانند حکم قتل انبیا و اوصیا را صادر کنند مگر از اسلام خارج شوند و اگر چنین تصمیمی داری ، مرد مطمئنی را حاضر کن تا وصیت کنم و اهل حرم را به او بسپارم »( ذریعه النجاه ، ص234 )

 

بنا براین امام در پاسخ هرگز از یزید درخواست عفو نکرد ،بلکه با ابراز آمادگی برای شهادت ، درخواست نمود که فرد امینی را برای رساندن کاروان اسرا به مدینه معین کنند . ضمن آنکه امام در خلال خطابه آتشین خود در مسجد شام، و در حضور آحاد مردم، نقاب از ماهیت وچهره پلید خاندان اموی  برگرفت تا جائیکه یزید و اطرافیان وی از بیانات امام و وضع مجلس ، به شدت بیمناک گشته ومسجد را ترک کردند .

از سویی به دلیل حکومت جائرانه و دین ستیزانه خلفای نالایق اموی ، فتنه ها و شورش های بیشماری در عصر امام سجاد علیه حکومت های وقت رخ داد و بویژه در دوره یزید این شورش ها واز جمله شورش مردم مدینه _ در واقعه حرّه _ به شدت سرکوب شد و طی این واقعه به مدت سه روز ، جان ومال مردم مدینه برای لشکریان یزید به فرماندهی مسلم بن عقبه مباح شمرده شد و این فاجعه و قتل  و عام را باید یکی از اسفناک ترین حوادث تاریخ اسلام به شمار آورد. همچنان که طی حمله سپاهیان یزید به فرماندهی حسین بن نمیر ، و جهت سرکوبی پسر زبیر ، حسین مکه را محاصره و شهر را زیر پرتاب سنگ های منجیق هاقرار داد ودر این گیر ودار خانه کعبه تخریب وبه آتش کشیده شد.

 همچنین در عصر معاویه بن یزید ، شام نیز از آشوب بر کنار نماند و گرفتار ستیزه های قبیله ایی و هم چشمی های " قیسی " ها و "کلبی " ها گردید.ازسوی دیگردر این دوره پر تلاطم باید از قیام مختار پسر ابو عبیده ثقفی  _ به خونخواهی امام حسین _ یاد کردکه اصلی ترین جنایتکاران  فاجعه  کربلا را به سزایشان رسانید  به هر حال ، عصر مزبور و بخصوص سال های 66 تا 75 هجری برای حجاز ، عراق و شام سالهای محنت و آشوب بود و آنچه که این وضعیت ونا امنی را حادتر وبحرانی تر می کرد این مسئله بود که بلاد اسلامی از سوی قدرت های بزرگ آن زمان همانند امپراتوری روم تهدید ویا درمعرض تهدید قرار داشت و بدیهی است که  چنین وضعیتی ایجاب نماید که امام سجاد د ر باب موضوع با اهمیت امنیت ومسایل دفاعی  و حفظ مرزهای اسلامی در صحیفه خود سخن رانده و آموزه های خویش را در این باره عر ضه بدارد .

باید خاطر نشان نمود که آن حضرت همانند سیره جدش امام علی (ع) ، در عین ابراز تنفر از زمامداران متغلب اموی ، از هدایت و راهنمایی آنان، به خصوص آنجا که اساس اسلام مطرح بود کوتاهی نمی کردو در واقع ارائه آموزه های دفاعی وامنیتی در مقابل بیگانگان نامسلمانی که  از خارج مرزها چشم طمع به بلاد اسلامی دوخته بودند از این باب بوده و این راه کارها بویژه در دعای27 صحییفه سجادیه آمده است.

 

کد خبر 161371

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 8 =