خیلیها سه روز از هفته، ساعت 12 نیمه شب پای تلویزیون مینشینند که برنامه «40 دقیقه بدون قضاوت را تماشا کنند» برنامهای که با محوریت آسیبهای اجتماعی ساخته شده و با استفاده از بازیگرانی که «چهره» هستند به عنوان مجری، مخاطب را به خود جذب میکند. گذشته از آن این برنامه برگ برنده دیگری هم دارد. شنیدن ناگفتههای دختران فراری یا زنانی که مبتلا به ایدز هستند همیشه برای مخاطب جذاب بوده است.
دانستن آرزوهای یک کودک کار و همراه شدن با بیماری که مُهر جذام رویش خورده است یا دیدن فردی که میخواهد کلیهاش را بفروشد از آن واقعیتهایی است که هرجایی نمیتوان دید. اگرچه عدهای بر این باورند که صدا و سیما از خطوط قرمزش عقبنشینی کرده است، ولی متخصصان علوم اجتماعی همچنان نگاه انتقادیشان را حفظ کردهاند. آنها میگویند شاید عنوان «بدون قضاوت» به دلیل عدم حضور کارشناس حوزه مربوطه که بتواند به ریشههای بروز این آسیبها بپردازد سبب شده است تا وصله «سطحی» هم به این برنامه بچسبد. گفته میشود از آنجا که مجریان این برنامه متخصصان علوم اجتماعی و رفتاری نیستند در احساسات فرد آسیبدیده غرق میشوند.
مثال کارشناسان هم به آنجاست که نیوشا ضیغمی در مقابل یک دختر فراری پس از شنیدن آنچه بر آن دختر فراری گذشته بود، با جمله «من دیگه حرفی برای گفتن ندارم» برنامه را به پایان برد. آنها میگویند این نوع نگاه به موضوعات مهم اجتماعی نمیتواند خوراک خوبی برای بینندهها تهیه کند.
نیاز جامعه ما بررسی تجاوز گروهی است
دکتر تهمورث شیری جامعهشناس و عضو هیات علمی گروه ارتباطات اجتماعی دانشگاه آزاد در اینباره به تهرانامروز میگوید: «بهتر آن است که مسائل اجتماعی با رویکرد علمی در رسانه ملی مطرح شود نه در قالبی سطحی و با رویکردی سیاسی. از این نظر رسانه ملی هرگز پایدار نبوده است چرا که در دورههایی برنامههایی از این رسانه پخش شده و پس از مدتی پرداختن به مسائل اجتماعی فراموش شده است.»
او ادامه میدهد: «بهتر بود در این برنامهها حادثه خمینی شهر بررسی میشد. تجاوز گروهی به یک دختر معلول یا حتی حمله به استخر زنانه (نیروی انتظامی آن را تکذیب کرده اما نماینده مجلس خانم آلیا آن را تایید کرده است) بررسی شود. ما تاکنون از این نوع حوادث نداشته ایم. اما طی 20سال گذشته دختر فراری داشته ایم. کودک کار یا مبتلا به ایدز داشتهایم.» دکتر شیری میگوید: «گذشته از آن این پیشنهاداتی که ارائه شد باید با حضور کارشناسان تحلیل شود. افرادی با تفکرات مختلف باید روبه روی هم بنشینند و راهکار ارائه کنند. این راهکارها میتواند پس از طی پروسههای کارشناسی به دستورالعملهایی مبدل شود که در اختیار قوه قضائیه یا نیروی انتظامی قرار گیرد.»
این جامعه شناس میگوید:«این برنامهها به دلیل علنی شدن بسیاری از آسیب هاست. وقتی آسیبها عریان میشوند و با فراگیر شدن وسایل ارتباط جمعی همه آن را مشاهده میکنند، دیگر قابل کتمان نیستند. امروز ماهواره و اینترنت همه مسائل را عینی و ملموس کرده است. متاسفانه صدا و سیما که باید خیلی پیش از این به فکر طرح چنین موضوعاتی میافتاد حالا براساس دلایلی چون نقد عملکرد دیگران به فکر افتاده است. ما هنوز نتوانستهایم فاصله بین فرهنگ رسمی و فرهنگ غیر رسمی را کم کنیم و این تمایزی که بین این دو وجود دارد سبب بروز مشکلاتی شده است.»
برای رسانهای شدن دختر فراری دیر شده است
دکتر شیری معتقد است:«برای طرح این موضوعات آن هم با کیفیتی که دارد مطرح میشود، در صدا و سیما خیلی دیر شده است. این موضوعات حتی دیگر برای مخاطب هم جذابیت قبلی را ندارد. بسیاری از روزنامههای رسمی کشور و سایتهای خبری از 15 سال پیش تاکنون به این موضوعات پرداختهاند. پس صدا و سیما تابوشکنی نکرده است. اینگونه برنامهها برای ایجاد هیجان کاذب در بیننده است و برای مخاطب جاذبه کوتاه مدت دارد. بعد از مدتی فراموش میشود. اینکه گفته میشود صداوسیما خط قرمزها را شکانده، حقیقت ندارد.»
این استاد دانشگاه میافزاید:«انتظار میرود که مسئولان صداوسیما مطرح کنند چه هدفی از تولید چنین برنامههایی دارند و واکنشها را براساس اهداف خود مطالعه کنند. برنامههای اینچنینی راه به جایی نمیبرد. باید برای طرح آسیبهای اجتماعی در صداوسیما برنامهریزی شود و پخش این برنامهها هدفمند و منظم باشد.»
موضوعات دست دوم است
40 دقیقه بدون قضاوت که از چهارم خرداد ماه پخش آن آغاز شده است، در 26 قسمت 40 دقیقهای به موضوعاتی نظیر معتادان مواد مخدر، بیماران ایدزی، زنان خیابانی، دختران فراری و مسائلی از این دست میپردازد. تاکنون پنج قسمت از این برنامه تلویزیونی پخش شده است و تاکنون هم مردی جذامی، زنی مبتلا به اچآیوی، یک کودک کار، یک فروشنده کلیه و یک دختر فراری مهمانان این برنامه بودهاند.
اما سعید خراطها آسیبشناس و مدرس مدرسه عالی شهید مطهری، این موضوعات را موضوع روز جامعه نمیداند. او به تهران امروز میگوید: «اگر حجم مسائل اجتماعی در جامعه را 100 واحد در نظر بگیریم صدا و سیما 2 واحد آن را انعکاس داده است. این انعکاس هم از نظر علمی بررسی نشده و تنها بازگویی یک اتفاق بوده است. صداوسیما اگر واقعا میخواهد مشکلات اجتماع را نشان بدهد باید تجاوزهای گروهی انجام شده که رسانهای هم شده است را بررسی کند. کارشناسان بیایند و دلایل انحراف جنسی متجاوزان را بررسی کنند.» او مسائل طرح شده در این برنامهها را قدیمی و دسته دوم دانسته و میگوید: «امروز دیگر مسئله دختران فراری مشکل جامعه ما نیست. 15 سال از زمانی که صداوسیما باید وارد این مسئله میشد گذشته است. تعداد دختران فراری امروز نسبت به سالهای گذشته کاهش یافته است. مشکل امروز جامعه ما خودکشی، قتلهای خانوادگی و بروز خشونت و اعتیاد در جامعه است. آسیب امروز جامعه ما بروز تجاوزهای گروهی است.»
ریشه آسیبها بررسی شود
این آسیبشناس میافزاید: «طرح آسیبها در رسانه بدون پرداختن به ریشه مسائل اجتماعی کاری بیهوده است. آسیبها را باید تحلیل کرد و در آن تحلیل به ریشههای آنها که زاینده این آسیبها هستند توجه کرد. آسیبهای اجتماعی عموما ناشی از مسائلی چون بیکاری، تورم، تبعیض و بیعدالتی، فساد اداری و سیاستزدگی هستند.
مجموعه این عوامل زمینه ساز بروز جرایم متعدد مالی و مواد مخدری میشود» خراطها علت پخش مشکلات اجتماعی از صداو سیما را اینگونه بیان میکند: «وقتی آنچه در جامعه اتفاق میافتد دیگر مرز آسیب را رد کرده و حجم گستردهای از مردم را دربر میگیرد و میشود مسئله اجتماعی باید به این امر بسیار جدیتر پرداخت چه برسد به آنچه امروز در جامعه رخ داده است. مشکلات اجتماعی مرز مسئله اجتماعی را رد کرده و به بحران اجتماعی رسیدهاند. از این بحرانها میتوان به بروز تجاوزهای گروهی در کشور اشاره کرد.»
47301
نظر شما