به گزارش خبرآنلاین، غلامرضا موسوی در این متن شرایط شکلگیری سازمان سینمایی را بیان کرده و آن را با وضعیت فعلی سینمای ایران مقایسه کرده است.
در این متن آمده است: «سازمان سینمایی کشور تاسیس میشود، اما این سازمان براساس کدام قانون شکل خواهد گرفت؟ سازمانی در درون تشکیلات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا سازمانی با داشتن بالاترین مقام اجرائی و عنوان معاون رئیس جمهور. به نظر میرسد براساس آنچه تاکنون به طور پراکنده گفته و اعلام شده، هدف سازمان سینمایی نوع دوم یعنی سازمانی با داشتن بالاترین مقام اجرائی به عنوان معاون رئیس جمهور است، اما راهکارهای قانونی، دومی را در کوتاه مدت دستنیافتنی نشان میدهد و شاید سازمان سینمایی در همان وزارت ارشاد بماند لااقل برای مدتی نه چندان کوتاه چرا؟ نگاهی دارم به راهکارهای قانونی آنچه میخواستند و آنچه خواهد بود.
اول یادآوری میکنم که شورای عالی سینما که با حضور بالاترین مقام اجرائی کشور یعنی رئیس جمهور تشکیل میشود با توجه به حضور مقام دوم کشور، مشخص است که اهمیت داشته و دارد، اما آیا این شورای عالی آنچنان که میگویند در حد مثلا شورای پول و اعتبار است؟ نه! چرا؟ چون تشکیل چنین شوراهایی با قدرت اجرائی بالا را باید مجلس شورای اسلامی تصویب کند. بنابراین ضمن اینکه شورای عالی سینما به خاطر حضور رئیس جمهور شورایی اثرگذار میتواند باشد، اما به گمان نگارنده به خاطر نداشتن مصوبه مجلس شورای اسلامی نمیتواند تصمیماتی بیش از اختیارات ریاست جمهوری را داشته باشد یعنی در حقیقت این شورا همان اختیاراتی را دارد که رئیس جمهور شخصا اذن صدور دستورات آن را دارد و میتوان گفت این شورای عالی نیست بلکه جلسهای است با حضور رئیس جمهور همین و بس.
بازگردیم به وضعیت سازمان سینمایی و چند و چون آن، براساس قوانین کنونی، سازمان سینمایی کشور به دو شکل میتواند تشکیل شود:
یک: سازمانی در داخل تشکیلات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که بالاترین مقام آن به دلیل سلسله مراتب اداری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است و بنابراین او رئیس سازمان را تعیین میکند.
دو: سازمانی که رئیس آن توسط رئیس جمهور و به عنوان معاون رئیس جمهور فعالیت میکند.
سازمان نوع اول - یعنی در داخل تشکیلات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حقیقت نه تنها گامی به بیش نیست - بلکه به اعتبار قوانین موجود، مرتبه کمتری از معاونت سینمایی دارد. براساس آنچه گفته میشود، هدف تشکیل این سازمان نیست، چرا که در بهترین شرایط به جز نام عملا هیچ ویژگی دیگری ندارد و کلیه مکاتبات آن و در نتیجه طی کلیه مراحل اداری باید از طریق وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد.
پس ارتباط با بالاترین مقام صرفا از طریق وزیر صورت میگیرد. یعنی همان شکل سابق با عناوین تازه و اما اگر سازمانی سینمایی هدف باشد که رئیس آن معاون ریاست جمهور باشد این سازمان براساس قوانین موضوعه کشور نیاز به مصوبه مجلس شورای اسلامی دارد. سازمانی همچون سازمان تربیت بدنی سابق!
در شکل دوم، هیئت وزیران باید لایحهای برای تشکیل سازمان سینمایی تقدیم مجلس کند. این لایحه میتواند دو فوریتی، یک فوریتی یا به صورت معمول باشد. به گمان من با توجه به شرایط کنونی و لوایح و طرحهایی که در مجلس در حال کارشناسی هستند تا به صحن علنی مجلس راه یابند، لایحه تقدیمی روالی معمول را پیش خواهد گرفت.
یعنی پس از تقدیم هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی آن را به کمیسیون فرهنگی مجلس به عنوان کمیسیون اصلی و چند کمیسیون دیگر به عنوان کمیسیونهای فرعی تحویل خواهد داد. کمیسیونها قاعدتا این لایحه را در نوبت خواهند گذاشت و پس از رسیدن نوبت آن لایحه برای طرح کلیات به صحن علنی مجلس شورای اسلامی - به هیئت رئیسه مجلس ارجاع خواهد شد و هیئت رئیسه نیز با توجه به اولویت لایحه و طرحهای آماده لایحه را در نوبت خواهد گذاشت به گمان نگارنده که از طریق مسئولیت سابقم در سرویس سیاسی کیهان با چند و چون آن آشنا هستم، حتی طرح کلیات چنین لایحهای به عمر مجلس کنونی نخواهد رسید.
به هرحال لایحه پس از مدتی جهت تصویر کلیات در صحن علنی در دستور قرار میگیرد. اولین چالش لایحه اگر مصوبه کمیسیونهای اصلی و فرعی را داشته باشد، در صحن علنی شکل خواهد گرفت آیا نمایندگان مجلس شورای اسلامی با تشکیل چنین سازمانی موافق خواهند بود
با توجه به فرایندی که باعث شد سازمان تربیت بدنی با ادغام آن با سازمان جوانان به وزارت ورزش و جوانان تبدیل شود بعید به نظر میرسد، چرا که نمایندگان مجلس اگر چه حساسیتی را که در ورزش داشتند در مورد سینما و به آن وسعت ندارند، اما با توجه به اینکه در مورد سینما نیز به مقام پاسخگو قائل هستند که در حال حاضر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است، اما در شکل سازمان سینمایی، معاون رئیس جمهور پاسخگو نخواهد بود. بنابراین بعید است به تشکیل چنین سازمانی رای بدهند یکی از دلایل و در حقیقت مهمترین دلیل تبدیل سازمان تربیت بدنی به وزارتخانه لزوم پاسخگویی بالاترین مقام آن به نمایندگان مجلس شورای اسلامی است و حقی که نمایندگان براساس قوانین موضوعه از طریق تذکر سوال و در نهایت استیضاح حق مجلس میدانند و قانون نیز این حق را برای آنان قائل است.
برخلاف آنچه گفتم فرض میکنیم مجلس با کلیات لایحه موافقت کرد. کلیات لایحه برای رسیدگی به جزئیات تشکیل سازمان سینمایی کشور، مجددا به کمیسیونهای اصلی و فرعی باز میگردد و باز نوبت طرح در کمیسیون و باز نوبت طرح در صحن علنی و...
به گمان نگارنده و با توجه به لوایح و طرحها در نوبت لایحه تشکیل سازمان سینمایی کشور نه تنها به عمر مجلس کنونی نخواهد رسید، بلکه بخاطر روند طولانی آنها به عمر دولت کنونی نیز وفا نخواهد کرد.
ما در خردادماه سال 1391 مجلس جدید و چند ماه پس از آن شاهد دولتی جدید خواهیم بود. آیا نمایندگان مجلس جدید موافق سازمان سینمایی کشور خواهند بود؟ آیا دولت جدید و ریاست جمهور جدید تشکیل سازمان سینمایی را لازم میداند؟ آیا در آخرین روزها دولت لایحه را پس نخواهد گرفت؟
واقعیت این است که مجلس در شرایط حاضر، روالی را طی میکند که با همین مجلس در سه ماه قبل قابل مقایسه نیست. بدهبستانهای مجلس و دولت شکل دیگری بخود گرفته است. به همین دلیل و روند رفت و آمد یک لایحه در مجلس به سادگی میتوان نتیجه گرفت که بعید به نظر میرسد لایحه تشکیل سازمان سینمایی کشور تا پایان دولت کنونی حتی اگر با مخالفت نمایندگان روبرو نشود، شکل اجرایی بخود بگیرد.
پس باید به تشکیل سازمان سینمایی در نوع اول آن فکر کرد. سازمانی در درون تشکیلات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آیا چنین سازمانی میتواند به اهداف بلند بالایی که برای آن ترسیم میکنند دست باید؟ واقعیت این است که چنین سازمانی اگر ترقی معکوس برای سینمای ایران نباشد، چیزی بالاتر از معاونت کنونی سینمایی نیست.
در نتیجه باید برای دست یافتن به اهداف بلند بالایی که گفته میشود، راههای جدید یافت، این راهها در کوتاه مدت و صد البته بتدریج دستیافتنی است، اما با برنامه، برنامه و باز هم داشتن برنامههای دقیق و مدون که کلیه اهالی سینما در آن دخیل و سهیم باشند. سینمای ایران به لطف حضور اصناف خود و تجربه این اصناف بهترین کارشناسان را در اختیار دارد، اما باید ارادهای فراجناحی باشد تا حل این معضلات تبدیل به برنامه شود. در غیر این صورت باز هم زمان را از دست خواهیم داد و چند سال بعد در همین جایی که هستیم نیز، نخواهیم بود.»
58243
نظر شما