تشکیلاتی که خود را متولی فوتبال میداند. اتحادیهای که شاید تا سال قبل همه سهمش از فوتبال ناهار چرب و نرمی بود که در مجامع سالانهاش به خبرنگاران میداد اما حالا میخواهد برای فوتبال تعیین تکلیف کند. میخواهد مرجع قانونی برگزاری لیگ برتر باشد؛ «به انگلیس که رفتم دیداری از فدراسیون فوتبال این کشور داشتم. آنجا خواستم از نحوه برگزاری لیگ اطلاعاتی بگیرم که با ما آدرسی دادند و گفتند اگر از لیگ میخواهید بدانید باید بروید به اتحادیه فوتبال.
در همه کشورهای صاحب فوتبال این اتحادیه فوتبال است که لیگ را برگزار میکند.» با این استدلال مصطفی آجورلو که پس از سالها مدیریت در پاس، چند سالی است از مدیریت فوتبالی دور مانده و همه ارتباطش با فوتبال شده است حضور در کرسی ریاست اتحادیه فوتبال ایران و هیأت مدیره باشگاه استیلآذین، سعی دارد با قدرت بخشیدن به اتحادیه پیر و فرسوده دوباره نقشی پررنگ در تحولات فوتبال داشته باشد و دوباره روزهای باشکوه پاس یا تیم ملی قدرتمند ارتشهای جهان را به رخ بکشد اگرچه او این بار با ساختاری داعیه بزرگی در سر دارد که خود بزرگترین قربانیاش شده است.
مصطفی آجورلو میتوانست حالا رئیس فدراسیون فوتبال باشد. وقتی سرانجام فیفا پس از یک سال کش و قوس اساسنامه به نگارش درآمده در کمیته انتقالی فوتبال را پذیرفت و بانی برگزاری انتخاباتی آزاد شد، مصطفی آجورلو در جمع خبرنگاران ورزشی موج نو گفت: «چون صفایی فراهانی و علی آقامحمدی کاندیدای ریاست فدراسیون فوتبال نشدهاند قدم در این عرصه میگذارم و میآیم چون معتقدم در میان طیف همفکران رئیس سازمان کسی نیست که بتواند فوتبال را درست اداره کند.»
او آن زمان که پا پیش میگذاشت همه امیدش به رأیگیری مخفی بود که خود را رودرروی محمد علیآبادی قرار داد و توانست حتی ده امضای ابتدایی برای حضور در روز مجمع را بهدست آورد. همان زمان مجمع عمومی اتحادیه فوتبال کشور که 37 رأی در مجمع فدراسیون داشتند با قطعیت از کاندیداتوری آجورلو حمایت کرده بودند و این میتوانست شرط لازم برای موفقیت سردار باشد. باشگاههای فولاد، پگاه گیلان، فوتسال تام ایران خودرو، ملوان و فجر شهید سپاسی تیمهایی بودند که با امضای برگه معرفی آجورلو زمینهساز راهیابی او به مجمع را فراهم کرده بودند تا او بتواند در یک رأیگیری مخفی رودررو با علیآبادی اقتدار رئیس را فروبریزد اما همه چیز به ناگاه به هم ریخت. اولین تشر از سازمان تمامیتخواه رئیس ورزش کافی بود تا حامیان سردار یک به یک جا بزنند.
اتفاقی که جنجالی به پا کرد. تیمهای صنعتی با نامهای دولتی مواجه شدند که در آن آمده بود رأی خود را از آجورلو پس بگیرید یا برکنار شوید. اتفاقی که باعث تغییر رأی باشگاههای فولاد، ملوان و برکناری مدیریت تیم فوتسال تام ایران خودرو یعنی کامران صاحبپناه شد تا به زعم سازمان ورزش، آجورلو رأی کافی برای حضور در مجمع را نداشته باشد.
اقدامی که محمد آخوندی به نیابت از رئیس ورزش دربارهاش گفت: «فوتبال ایران کاملاً دولتی است. وقتی دولت پول ورزش را میدهد، رئیسش را هم باید خودش معرفی کند.» دعوایی که نهایتش با مداخله صفایی فراهانی و اقتدار فیفا به محرومیت محمد علیآبادی از کاندیداتوری برای فوتبال ختم شد و همای اقبال را بر دوش علی کفاشیان نشاند و او را رئیس فدراسیون فوتبال کرد. آن روزها در همه لحظاتی که آجورلو سخنانی هیجان انگیز را در جمع مدیران لیگ برتری در نشست اتحادیه فوتبال میگفت، مهدی تاج نایب رئیس وقت اتحادیه کشور بیرون از در سالن آمفیتئاتر هتل المپیک نشسته بود و پوزخند میزد و میگفت: «هیچ یک از اینها به او رأی نمیدهند.» تاج به جای سرمایهگذاری روی بلیت اتحادیهای که نایب رئیسش بود خود را به تیم علیآبادی وصل کرده بود و توانست با همین ترفند نایب رئیس فوتبال کشور شود.
آجورلو اگرچه چندی پس از این توانست رئیس اتحادیه فوتبال شود اما فدراسیونی که میتوانست ریاستش را در دست بگیرد را از دست داد و حالا هم با تداوم دولت احمدینژاد تا 4 سال دیگر بختی بالا برای رسیدن به ریاست فوتبال ندارد که او یکی از اعضای اثرگذار جبهه باقر قالیباف، شهردار تهران است و دولت حضور هیچ یک از اعضای تیم قالیباف را در جمع خود برنمیتابد.
آجورلو اما به واسطه سفرهای اخیرش به ایتالیا، ترکیه، انگلیس و برزیل میخواهد الگوی کشورهای صاحب فوتبال را در اتحادیه ایران تکرار کند. رؤیایی که سخت به نظر میرسد. سعید آذری مدیر موفق ذوبآهن که قربانی سیاست رخنه کرده در فوتبال شد در این باره به «خبر» میگوید: «در کلام آنچه دوست خوبم میگوید درست است اما ساختاری که او ریاستش را بر عهده دارد این توان را ندارد و محال است که این ساختار بتواند چنین قدرتی را بهدست آورد.»
این درست همان نکتهای است که علی کفاشیان به آن اشاره دارد؛ «ما مشکلی نداریم که سازمان لیگ یا اتحادیه تمام اختیار برگزاری فوتبال را بر عهده بگیرند و ما فقط نظارت کنیم و بتوانیم توان مان را به 18 تیم ملی مان بگذاریم اما هنوز اساسنامه اتحادیه فوتبال ما مشکل دارد و قابل پذیرش از سوی مجمع فدراسیون نیست.»
سعید آذری هم گفته کفاشیان را تأیید میکند و میگوید: «سادهترین شکل توضیح این ماجرا این میشود که اتحادیه ما باید شرکتی متشکل از همه تیمهای فوتبال کشور شود و مثل یک تشکل قدرتمند کارگری نقش ایفا کند. اینکه اتحادیه به عنوان تشکلی حقیقی دیگر یک قالب مجزای فردی نباشد و خود واحدش شخصیتی داشته باشد. اینکه همه اعضا تابعی از کل باشند. اینکه به چنین اقتداری برسد که یک دستور اعمل دولتی همه شالودهاش را از هم نپاشد و آنچه در گذشته رخ داد تکرار نشود. برای رسیدن به چنین جایگاهی باید قبل از هر چیز ساختار اتحادیه و اساسنامهاش تغییر کند و بعد از این دوستان دنبال اهدافی چون برگزاری لیگ باشند. البته من به تاج و کفاشیان هم گفتم اگر اتحادیه بتواند با تغییر ساختار، لیگ را برگزار کند هم درآمدزایی بالا میرود و هم سودی قابل توجه به فدراسیون میرسد و دردسر کار اجرایی هم از دوش فدراسیون برداشته میشود اما حالا واقعاً این توان وجود ندارد و واگذاری لیگ به اتحادیه یک اشتباه بزرگ است.»
گفتههای آجورلو البته واکنش یکی از یاران سابقش را هم به همراه دارد. عزیز محمدی که در مجمع گذشته شرایطی چون آجورلو یافت و در نهایت به ریاست سازمان لیگ رسید، در این باره میگوید: «این طرح در فوتبال آسیا جواب نمیدهد حتی کنفدراسیون هم به جای اتحادیه مسئولیت لیگهای آسیایی را به شرکتی مستقل تحت عنوان سازمان لیگ سپرده است. من نمیخواهم چیزی بگویم که شاید باعث دلخوری سردار که دوست قدیمیام است، شود اما گذشته و آنچه طی شده را همه به یاد داریم و فکر نمیکنم سردار هم به فکر برگزاری لیگ باشند و من حتی شنیدم که ایشان گفت تا 5 سال دیگر اتحادیه چنین خیالی را ندارد.»
نظر شما