خلوت با خویش، براى شناخت «خود»! شاید در حضور جمع، شرم کنى، ولى درتنهایى، خجالت و شرمى نیست، چون نگاه و مراقبتى نیست، جز همان که نگاهش همه جاهست و مراقبتش دائمى است.
ماه رمضان، به نوعى فصل محاسبه است.
«محاسبه» و «مراقبه» هم یک آینه است، اما ... پیش چهره جانت و در برابرروحت! و ... شاید در حضور جمع و در ازدحام روز مرهگى نتوانى و مجالى نیابى تااز خودت حساب بکشى.
اینجا هم خلوت و تنهایى و فراغت، چارهساز است.
لحظات سرشار از برکات و معنویات رمضان از همین فراغتهاى مطلوب و دوست داشتنىاست.
فرصتخلوت با خویش و خداست، ساعات حضورو در مجلس «مراقبه» و «محاسبه»است، موعد امتحان اخلاص است، فرصتى است تا «دفتر دل» را بگشایى و «کتاب عمل»را بازخوانى کنى.
تو که مىگفتى: مجال و حالى نیست، گرفتاریها و مشکلات و ...
فرصتى براى «رسیدن به خود» نمىگذارد، اینک، این همان مجال و فرصت ناب! توباید آموخته و تمرین کرده باشى، «تنهایى در جمع» را، «خلوت» در «ازدحام»را، «سکوت در هیاهو» را، رمضان چیست و تو در کجاى این «قطعهاى از بهشت»قرار دارى که موهبتخدا براى زمینیان است؟
با کدام دعوت به این ضیافت آمدهاى؟
سر کدام سفره و مائده معنوى نشستهاى و فیض حضورت و بهره آمدنت چیست؟
این نیز نوعى محاسبه و حساب کشیدن از خویش را مىطلبد.
سر سفره ضیافت الهى نشستهاى.
سحرهاى پر برکت، افطارهاى پرمعنویت، شبهاى دعاى افتتاح و کمیل، جلسات دعا وترتیل و تلاوت و تواشیح، حالات پرجذبه انس با قرآن و مفاتیح، تهجد و سحرخیزى وچشمان بیدار قبل از فجر دعاهاى روزانه، همه و همه مائدههاى آسمانى این «شهرالله» است و تو را فرا خواندهاند، تا به قدر تشنگى و توان و در حد ظرفیت وجودىاز این «چشمه رحمت» بنوشى و از «جان جامه تقوا» بپوشى و در راه عبودیتخدابکوشى.
بالاخره مهمان شدیم .... اینک که آمدهاى و مهمان این بزم حضورى، وقت تنگ و مجال گذرا را باید مغتنمشمرد.
نظر شما