چرا معاون وزیر کار از اعزام نیروی کار به خارج صحبت می کند؟

علی پاکزاد: بازخوانی اهداف کلان برنامه چهارم توسعه اقتصادی علی رغم تمامی کاستی های مشهود و نامشهودی که داشته است این حسرت را در دل می اندازد که چرا دولت نهم با بی قیدی نسبت به یک برنامه توسعه اقتصاد کشور را مجبور به تعلیق 5 ساله ساخت و در نهایت می بینیم که امروز با بازخوانی مجدد اهدافی که می بایست 5 سال پیش به انجام می رسید، در دولت دهم تاکید بر فرصت سوزی می شود که هیچ یک از مسببانش حاضر به قبول خطای کرده نیستند.

تدوین برنامه چهارم توسعه به همت مرحوم دکتر حسین عظیمی نویسنده مدارهای توسعه نیافتگی و از دلسوزان بی ادعای کشور انجام گرفت و برای نخستین بار و بر خلاف تمامی ادوار برنامه ریزی در کشور که گروهی پشت درهای بسته به تدوین اهدافی پرداخته و نتایج جلسات محدودی  را تبدیل به برنامه ای ملی می کردند با بر گزارش همایش چالشها و چشم اندازهای برنامه چهارم توسعه زمینه را برای ورود تمامی صاحبنظران به عرصه برنامه ریز فراهم ساخت و برای تدوین برنامه چهارم با کمک گرفتن از تمامی طیف های فکری بدون در نظر گرفتن سلایق شخصی عمل کرد ولی متاسفانه بی توجهی ناشی از تفاوت نگاه سیاسی بین دو دولت باعث شد برنامه چهارم که می توان گفت آخرین دستاورد و تلاش این اقتصاددان ایرانی بود به نتیجه نرسد.

حال فارغ از این حسرت به نظر می رسد ضمن آنکه در فرایند تدوین برنامه پنجم توسعه برنامه ریزان مجبور به تکرار همان اهدافی شده اند که در برنامه چهارم به ان اشاره شده بود، مفاد برنامه برای مدیران دولتی نیز به بهانه ای جهت کسب رای از مجلس تبدیل شده است.

استفاده از اهداف یک برنامه فراموش شده

روز چهارشنبه چهار وزیر برای اخذ رای درصحن علنی مجلس حاضر شدند و در نهایت تمامی این افراد موفق به کسب رای از سوی نمایندگان شدند، در این بین یکی وزرایی که با مخالفت شدید نمایندگان مواجه شد عبدالرضا شیخ الاسلامی وزیر کار و امور اجتماعی بود که در نهایت توانست بر کرسی وزارت کار، رفاه و تعاون تکیه زند هر چند از نظر آرای موافق در رتبه سوم قرار گرفت.

نکته جالب اینجاست که استراتژی تبلیغاتی وزیر کار جهت کسب رای نمایندگان فارغ از مذاکرات معمول هجوم خبری بود که با محوریت طرح وعده ها، برنامه ها و دستاوردهای وزارت کار و امور اجتماعی از حدود یک هفته قبل آغاز کرده بود و طی این مدت هر روز معاونان و مدیران نزدیک به وزیر کار در پاسخ به رسانه های مختلف به بیان این مطالب می پرداختند.

در تمامی این مصاحبه ها نکاتی را می توان یافت که شاید در بتوانیم در فرصت های بعدی به ان بپردازیم ولی یکی از اخرین خبرهایی که در این بمباران خبری به رسانه ها رسید بحث اعزام 100 هزار نیروی کار ایرانی به خارج از کشور بود.

خبری که خبرگزاری مهر در ساعت 8 و 57 دقیقه صبح روز چهارشنبه بر روی سایت خود قرارداد، در این خبر امده است که وزارت کار برای اعزام 5 هزار نیروی کار به خارج از کشور طی سال جاری برنامه ریزی کرده است و هدف اعزام 100 هزار نفر نیروی کار به خارج کشور از طی چند سال آینده در نظر گرفته ایم.

خبرگزاری مهر در توضیح این خبر می نویسد: آخرین هدف گذاری اعزام نیروی کار به تعداد 100هزار نفر در قالب برنامه چهارم توسعه هدفگذاری شده بود ؛ هدفگذاری اعزام 5 هزار نفر نیروی کار به خارج کشور و هدفگذاری برای اعزام 100 هزار نفر در طول چند سال؛ اولین برنامه عددی است که پس از برنامه چهارم توسعه در بازار کار و اشتغال کشور در نظر گرفته شده است.

نکته جالب انکه همین معاون وزیر در تاریخ سوم تیرماه خبر اعزام 5 هزار نیروی کار را در گفتگو با خبر گزاری فارس نیز بیان کرده بود و این اولین عدد اعلام شده بعد خبری چندانی نداشته و هرچند خبرگزاری مهر با توضیح انتهایی خبر بی طرفی خود را حفظ کرده ولی تکرار یک خبر در روز رای گیری مجلس و در انتهای موج رسانه ای یکی دو هفته ای به خوبی نشان می دهد هدف نهایی چه بوده است.

در نهایت و فارغ از انکه عبدالرضا شیخ الاسلامی در کارنامه عملکردی خود چه نقاط ضعف و قوتی دارد، به نظر می رسد استفاده ابزاری از اهداف برنامه چهارم توسعه برای کسب امتیاز شکل گرفته باید تاکید کرد این استفاده نمی تواند نقطه ضعف این وزیر تلقی شود و تنها تاکید بر قوت برنامه ای است که بدون هیچ توجیه منطقی از سوی دولت نهم به کناری نهاده شد.

اعزام یا مهاجرت

اما نگاهی به روند اجرای برنامه اعزام نیروی کار به خارج از کشور طی برنامه چهارم نشان میدهد تنها 10 هزار نفر از طریق حدود 35مرکز کاریابی رسمی به خارج از کشور اعزام شده اند و در سال 89 نیز آمار رسمی اعزام نیروی کار به خارج از کشور نشان از اعزام 2 هزار و 200 نفر دارد. این روند نشان میدهد میزان تحقق برنامه اعزام نیروی کار به خارج از کشور  طی سالهای اجرای برنامه چهارم توسعه حدود 10 درصد بوده است.

اما سئوال اینجاست اگر این رقم را با مهاجرت نیروی فعال کشور تلفیق کنیم به چه ارقامی خواهیم رسید؟ نگاهی به روند مهاجرت نیروهای نخبه که به فرار مغزها معروف است نشان می دهد سالانه حدود 180 هزار ایرانی تحصیل کرده به امید یافتن فرصتهای شغلی بهتر ایران را ترک می کنند این اماری است که در سال 88 در میز گرد فرار مغز ها در دانشگاه امیر کبیر از سوی کارشناسان مورد استناد قرار گرفته است و این نشان میدهد برای تحقق برنامه مورد اشاره تلاش زیادی نیاز نیست تنها اگر بتوان بخشی از نیروی کاری که خود به دنبال مهاجرت هستند را به مسیر درستی هدایت کنیم می توانیم امید داشته باشیم که بر خلاف روند معمول مهاجرت بی بازگشت مهاجران به نیروی کاری تبدیل شوند که بعد از کسب تجربه دوباره به کشور باز می گردند.

یعنی همان انگیزه ای که هدف اعزام نیروی کار به خراج را در قانون برنامه چهارم گنجاند ولی با بی توجهی بعد از شش سال تاخیر مجبور به عقبگرد به سوی همان اهداف قبلی شده ایم، البته شاید این خود سبب خیری باشد که مدیران وزارت جدید التاسیس کار، تعاون و رفاه به کار گیری اصولی اهداف فراموش شده برنامه چهارم بپردازند.

/222/39

کد خبر 166138

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • احمد DE ۱۸:۰۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۴
    0 0
    خدا وکیلی کلاه خود را قاضی کنیم چند درصد تیترها و اخبار تمام رسانه های کشور به اشتغال که مهمترین مشکل کشور است اختصاص دارد؟

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین