گفت وگوی خبرآنلاین با غلامحسین نوذری، وزیر نفت دولت نهم در نشست کافه خبر

 آذرجزایری: هرچند که مدیرعامل شرکت ملی نفت هنوز هم باور ندارد که آژیر قرمز تولید به صدا درآمده اما جای شکرش باقی است که حداقل مسوولان نفتی به این نکته معترفند که رسیدن به تولید 5 میلیون و 100 هزار بشکه تا پایان برنامه پنجم رویایی دست نیافتنی اما شیرین است! اگرچه این رویا تا دو سال پیش رویایی دست یافتنی بود.حتی براورد می شد که زودتر از پایان برنامه پنجم به این مهم دست پیداکنیم اما امروز آنچه مشهود است کاهش ظرفیت تولید نفت کشور به زیر 4 میلیون بشکه است.ظرفیتی که در زمان مدیریت نوذری در نفت به مرز 4 میلیون و 300 هزار بشکه نیز رسیده بود.به هرحال هر کس که نفتی باشد می داند جبران حتی یک بشکه کاهش تولید کار آسانی نیست.روزی را به خاطر می آورم که وزیر نفت دولت خاتمی در روزهای اخر مدیریتش بر مسند نفت در جمع مدیرانش حاضرشد و تحلیلی از نفت ارائه کرد که هیچ وقت از یادم نمی رود: "نفت یعنی قدرت! و معنی این حرف را می توان از تعامل کشورهای دیگر با عربستان دید! کشوری که نقض حقوق بشرش زبان زد خاص و عام است! اما این کشور نفت دارد و این یعنی تعامل اجباری دنیا با این کشوربرای حفظ تعادل در جهان!" خواست عمومی هم رسیدن به این قدرت بود.قدرتی که این روزها....

پای گفت وگو با غلامحسین نوذری در کافه خبر نشستیم تا از روزهایی بگوییم که به این قدرت نزدیک و نزدیک تر می شدیم و از روزهای بگوییم که این آرزو به رویا بدل شد.مشروح این گفت وگو را در ادامه می خوانید:

بهتر است گفت وگو را با اصلی ترین دغدغه این روزهای نفت آغاز کنیم. فکر می کنید در شرایط فعلی مهمترین دغدغه نفت که باید به آن پرداخته شود،چیست؟

نفت مسایل مهم زیاد دارد.اما یکی از اساسی ترین آنها بحث افزایش ضریب بازیافت است.درحال حاضر ما بیش از600 میلیارد بشکه نفت درجا داریم.بخشی از این را می توانیم تولید کنیم.اگر بتوانیم با برنامه ریزی و بهره گیری از تکنولوژی های جدید حتی یک درصد به ضریب برداشت اضافه کنیم 6 میلیارد بشکه ذخایر افزایش می یابد. بنابراین یکی از ضروری ترین کارهایی که باید در نفت انجام شود افزایش ضریب بازیافت نفت است! و دیگر توجه به نیروی انسانی که اهمیت آن از اولی بیشتر است.

در زمان وزارت شما روند تولید و صادرات ما به چه شکل بود؟

من هر کاری تحویل می گیرم وضعیت اونموقع را ثبت می کنم ما با تولید روزانه4 میلیون بشکه شرکت ملی نفت را تحویل گرفتیم. اما طی دوران مدیریت من رکورد 4میلیون 230 هزار بشکه درروزهم داشتیم.ضمن اینکه ظرفیت تولید ما 4 میلیون 300 هزار بشکه بود.

پس فاصله چندانی تا تحقق برنامه تولید 5.1 میلیون بشکه ای نداشتیم؟

خیر، نداشتیم.واقعا ما به طور جدی برای رسیدن به این رقم برنامه ریزی کرده بودیم. اما شنیده ام که متاسفانه تولید نفت ما به زیر 4 میلیون رسیده است که کسانی که در کار تولید نفت هستند خوب می دانند که واقعا افزایش حتی هزار بشکه ای تولید نفت چقدر دشواراست و برای رسیدن به برنامه و جبران افت تولید کنونی راه دشواری در پیش رو داریم.

این کاهش تولید به کاهش تزریق گاز به میادین نفتی بر می گردد؟

بالاخره میادین بزرگ ما در نیمه دوم عمر خود هستند که این یکی از مسائل مهم است. بخشی از این کاهش تولیدناشی از عدم تزریق گاز است. اما بخش اصلی این مساله به نوع نگرش و نگاه به تولید بر می گردد. باید بدانید چاه چه رفتاری دارد. مخزن چه رفتاری دارد. ما مخزن را زنده می دانیم. باید بدانیم که باید این موجود زنده باید چگونه برخورد کرد.

فکر می کنید علت اصلی کاهش تولید نفت مناطق نفت خیز جنوب در شرایط فعلی چیست؟

قدرت مناطق نفت خیز در نیروی انسانی قوی آن است.باید به نیروی انسانی اهمیت داد و انگیزه کافی برای آن بوجود آورد. به نظر می آید ساختار مدیریتی در بعضی از شرکتها بخصوص مناطق نفتخیز جنوب آسیب دیده است.

آقای مهندس شما موافق تشکیل بورس نفت در کشور بودید؟

بله اما خود نفت خام پیچیدگی های خاص خودش ر ا دارد راه اندازی چنین بورسی کارزمانبر است.

متاسفانه ما سهمی از تجارت نفت و فروش نفت در بازارهای بین المللی نداریم.درصورتیکه حتی امارات هم از این بازار سهم دارد. یعنی ما در تجارت وفروش نفت هیچ بهره ای از سود وارزش افزوده آن نمی بریم. درصورتیکه اگرشرکت های کوچک ایرانی وارد این عرصه می شدند قطعا تا کنون ما از فروش نفت می توانستیم سهم چشمگیری نصیب خود کنیم. اما در خصوص دیگر محصولات نفتی در زمان من بورس آن کلید خورد و مشکلی هم وجود نداشت.

یعنی این توان داریم که تجارت و فروش نفت خام را خصوصی کنیم؟

ما هم می توانیم در تجارت نفت خودمان و هم سهمی از بازار بین المللی را داشته باشیم.

شاید نداشتن اعتماد بنفس دلیل وارد نشدن ایرانی ها به این بازار باشد؟

این مساله هم به خودمان بر می گردد هم به سیاست هایمان!زمانیکه در دوران وزارتم بحث فروش نفت با بنیاد مستضعفان را مطرح کردیم چه سروصدایی به پا شد. اما اگر بنیاد وارد این کار می شد شرکت های بعدی هم وارد می شدند و از این طریق می توانستیم نقشی در بازار داشته باشیم.باید به این نکته توجه شود که در بازار معاملات کاغذی نفت گاهی اوقات 10 تا 15برابر معاملات فیزیکی است.در شرایطی که مصرف روزانه نفت جهان 85 میلیون بشکه است اما گاها دیده می شود روزانه بیش از یک میلیارد بشکه نفت در بازارهای کاغذی معامله می شود. ما چه نقشی در این بازار بزرگ داریم؟ هیچی.

در تجارت واقعی نفت هم نقشی نداریم؟

نه به هیچ وجه؛در تجارت واقعی نفت هم مردم ما نقشی ندارند که باید زمینه آن را با اعمال سیاست هایی فراهم کنیم . در دنیا تجارت محصولات مختلف وجود دارد ما در بعضی از اینها نقش داریم در تجارت نفت هم ما می توانیم نقش داشته باشیم.

پیشنهاد شما برای نقش آفرینی در این عرصه چه بود؟

پیشنهاد من این بود که بانک ها به شرکت های داوطلب این کار ضمانت هایی بدهند. همان فرصت هایی که به شرکت های خارجی می دهیم که پول را بتوانند یکماه بعد به سیستم بانکی برگردانند که البته در تمام دنیا این روش مرسوم است. خب همین فرصت را می توانیم برای شرکت های ایرانی قائل شویم. اگر خریدار ایرانی فرصت داشته باشد این پول را ببرد و برگرداند و یک بانک هم آن را حمایت کند قطعا می توان از این شرایط بهره برد.ضمن آنکه این بحث خرید وفروش نفت نفت خام قرارنیست از روز اول با فروش یک میلیون بشکه  شروع شود برای هر شرکت با فروش 50 هزار بشکه آغازکنیم و درسال های بعد آن را افزایش دهیم.

اگر واقعا این تصمیم را باور داشتید پس چرا قرارداد فروش نفت خام با بنیاد مستضعفان را لغو کردید؟

متاسفانه به قرارداد نرسید.

فکر نمی کنید انتخاب بنیاد مستضعفان برای اینکار اشتباه بود و شاید اگر شرکت دیگری را انتخاب می گردید این سروصداها بلند نمی شد؟

باید یک شرکتی انتخاب می شد که توان اینکار را داشته باشد.بنیاد می توانست اینکاررا بکند.

چرا برای خریدو فروش نفت با خود سازمان بورس توافقاتی نشد که در قالب این سازمان نفت را در دنیا معامله کنیم؟یا حتی با کمک کارگزاری ها بتوانیم افرادی را برای اینکار در کشورهای دیگر آموزش بدهیم؟

تنها بحث آموزش نیست پشتیبانی مالی مهم است. در خریدو فروش نفت ضمن اینکه فرصت های خوبی بوجود می آید ریسک هم به همان اندازه بالا می رود.  متاسفانه سرمایه گذاران بزرگی نداریم که ریسک بالای این کار را بپذیرند. بنابراین چون ریسکش بالا بود اصلا چنین چیزی تحقق پیدا نکرد.

به نظرشما در شرایط فعلی و فشارهای بین المللی بر صنعت نفت ایران ،راه تامین سرمایه برای توسعه پروژه های نفتی چیست؟

به نظرم کاری در زمان وزارت آقای وزیری هامانه کلید خورد و یک بخشی از آن را هم من پیش بردم کار درستی بود. درآنزمان قرارشد بانک مرکزی یک سپرده گذاری هایی را در بانک ها انجام دهد و ازاین محل بانک های داخلی پروژه ها را فاینانس کنند.این کار درستی بود به جای اینکه پول خودمان را با بهره پایین در بانک های خارجی بگذاریم می توانستیم در بانک های ایرانی بگذاریم و از آن بهره ببریم. با بانک ملت شروع شد اما بعدها سازوکارهایی که تعریف شد اشتباه بود.مثلا اینکه بانکها تلاش داشتند تا وارد عرصه پیمانکاری شوندو به عنوان شریک محسوب شوند.هرجا که بانک به عنوان شریک وارد شود نه به نفع پیمانکار است نه به نفع بانک! در شرایط موجود این راهکار را مناسب می بینم که باید پیگیری شود.

این همان کاری نیست که در زمان وزارت میرکاظمی اجرایی شد؟

در رابطه با میدان کیش وبعضی از واحدها بانک ها آمدند و شریک شدند البته بعد گفتند که اینگونه نیست ولی عملا این اتفاق افتاد. ولی زمان ما با همین تئوری یک مبلغ پول در اختیار نیکو قرارگرفت و از طریق نیکو پروژه ها فاینانس می شد.

توقف سوآپ نفت به نظرتان درست بود؟

توقف سوآپ نفت اشتباه بزرگی بود چرا که سوآپ نفت منافع اقتصادی، سیاسی و عملیاتی برای کشور دربر داشت. اجرایی کردن سوآپ نفت دپیلماسی انرژی کشور را تبیین می کرد.

به آن شکلی که میرکاظمی از سوآپ نفت به عنوان خیانتی بزرگ یاد می کند مسوولان نفتی پیش از ایشان از جمله شما واقعا اقدام به فروش نفت همسایگان در قالب سهمیه ایران می کردید؟

نباید فراموش کرد سوآپ نفت و حتی گاز و تبدیل ایران به یک هاب انرژی در روابط دوجانبه و چند جانبه در حوزه خزر یک ضرورت است.

متاسفانه پس از فروپاشی شوروی سابق ما فرصت هایی را در دریای خزر از دست داده ایم که جبران بعضی از آنها امکان ندارد.انتقال این مقدار نفت از جنوب برای پالایشگاه هایی در شمال و مرکز کشور از نظر عملیاتی به خصوص در فصل های سرد سال با اهمیت بود. واقعیت این است که در صادرات قریب به دو میلیون و چهارصد هزار بشکه نفت، سوآپ و حتی بازاریابی حدود صدهزار بشکه نفت یعنی حدود چهار درصداز فروش روزانه نفت قطعا آسیبی به  تولید و صادرات وارد نمی شد بلکه توسعه آن زمینه ساز اجرایی کردن خط نکاء- جاسک با مشارکت کشورهای این حوزه بود.

 

موضع اخیر ایران در نشست اوپک مبنی بر حفظ سقف تولید نفت را چگونه ارزیابی می کنید؟

در مجموع سیاست ما درست بود.اما اینکه پس از این نشست وزیر نفت عربستان مسایل داخلی نشست را در جمع خبرنگاران مطرح می کند یک کار کاملا غیرحرفه ای بود.اما سیاست مسوولان ما  در خصوص حفظ سقف تولید درست بود.

فکر می کنید عربستان واقعا به اندازه ای که می گوید ظرفیت تولید دارد؟

ظرفیت مازاد در بازار وجود دارد اما میزان آن مشخص نیست.اینکه ما بگوییم 12 میلیون بشکه عربستان ظرفیت تولید دارد بعید می دانم ظرفیت افزایش تولید دارد اما قطعا نه به میزانی که از آن خبر می دهد. من فکر می کنم در نفت صد دلاری هر کس هر میزان ظرفیت داشته به بازار عرضه کرده است. مگر اینکه مشکل بازاریابی داشته باشند.

برخی از کارشناسان معتقدند عربستان هم موافق حفظ سطح تولید بود اما چون مطمئن بود اعضای دیگری مثل ایران کاملا با این سیاست مخالفت می کنند با این واکنش سعی داشت که حفظ این سقف به نامشان تمام نشود.فکر نمی کنید ما وسیله ای شدیم برای افزایش سطح محبوبیت عربستان در میان مصرف کنندگان در شرایطی که این کشور خود موافق افزایش سطح تولید نبوده است؟

همانطور که آمارها هم می گویند در شرایط فعلی واقعا تقاضا برای نفت بیشتر در بازار وجود ندارد.شاید نیمه دوم سال به دلیل فرارسیدن فصل سرما شرایط تغییر کند اما شرایط فعلی کاملا مشخص است که تقاضا در بازار نیست. فکر می کنم رفتار عربستان در این نشست یک رفتار سیاسی و ناشی از بیداری اسلامی و تحولات منطقه بوده است. نه ساز و کار بازار! زمان جنگ ایران و عراق هم مشابه همین اختلاف نظرها در اوپک وجود داشته است.

بهتر نبود در چنین فضایی ایران خودش را کنار می کشید و مواضع بی طرف را در پیش می گرفت؟

 تصمیم تثبیت تولید نفت اوپک تنها سیاست ایران نبود.حالا درست نیست که همه این تصمیم را از ما ببینند اما واقعیت این است که الجزایر، لیبی، ونزوئلا،اکوادورو انگولا هم مخالف صدرصد این افزایش بودند. فقط امارات و عربستان بودند که مواضعشان بهم نزدیک بود.

از مسایل مربوط به نفت بگذریم.آقای مهندس به نظرشما گرفتن پتروشیمی از وزارت نفت و دادن آن به وزارت صنایع کار درستی است؟

به نظر من پتروشیمی ها باید واگذار شوند.یعنی پتروشیمی باید به بخش خصوصی واگذار شود. همیشه برای سیاست گذاری بخش پتروشیمی دو دیدگاه وجود داشته است.برای هردومجموعه چه ماندن در نفت و چه در صنعت منطق هایی هم وجود دارد ولی اصل بر این است که واقعا اگر بخواهیم فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی برسرعت بخشیدن به خصوصی سازی را اجرایی کنیم باید پتروشیمی ها را به طور کامل به بخش خصوصی واگذار کنیم .

خب فکر می کنید سیاست گذاری این بخش باید در کدام وزارتخانه انجام شود؟

به نظرم به دلیل اینکه پتروشیمی یک نوع ارتباط دانشی و تکنولوژی با صنعت نفت دارد بهتر است این بخش زیرمجموعه نفت در سیاستگذاری کلان باقی بماند.

اشاره ای به سرعت دهی به سیاست های اصل 44 داشتید. حتی زمان مدیریت شما هم این روند کند واگذاری ها در نفت محسوس بود.به نظر شما علت کند پیش رفتن سیاست های اصل 44 در نفت چیست؟

یک بخشی از این مساله بر می گردد به ساختار خود شرکت های نفتی که قراراست واگذار شوند.به نظرم با وجود آنکه نفت در کشور ما بیش از 100 سال قدمت دارد اما هنوز نفت را خوب نمی شناسیم. یک بخشی از این مساله به همین عدم شناخت بر می گردد و بخش دیگر هم به همکاران ما! به نظر می رسد همکاران ما هم  در واگذاری شرکت ها یک مقداری با چسبندگی خاص برخورد می کنند که بیشتر نشات گرفته از علاقه آنها به جایگاهشان است.

درخصوص ادغام وزارت نفت و نیرو زیاد شنیده ایم.البته الان این بحث به صورت موقتی مسکوت مانده است.اما به هر شکل شما موافق چنین تصمیمی هستید؟

من مخالف ادغام وزارت نفت با نیرو بوده و هستم.علت این مساله هم این است که نفت به اندازه چند وزارتخانه بزرگ است.حجم و نوع حساسیت کارو مسایل مربوط به تولید نفت و گاز اینها شاخص هایی هست که باید خیلی به آن توجه شود.براساس اصل 44 قانون اساسی بخش نیروگاهی وزارت نیرو باید واگذارشود. اگر این امر محقق شود بخش آب هم که ارتباطی به نفت ندارد.تنها موضوع مورد اشتراک تامین خوراک نیروگاهها است که این هم با واگذاری نیروگاه ها به بخش خصوصی برطرف می شود.به نظرم باید اول واگذاری ها در دو وزارتخانه صورت بگیرد و بعد بر سر این نوع مسایل بحث شود.هنوز برای تصمیم گیری در این خصوص خیلی زود است و به نظر اجرایی نیست.

هنوز زود است یا اساسا این تصمیم از پایه مشکل دارد؟

ما یکی از بنیانگذاران اوپک بودیم. همیشه نفت رابه عنوان کالا استراتژیک می شناسند که بار سیاسی سنگینی در روابط بین الملل دارد. بنابراین باید با حساسیت بیشتری به آن نگاه شود.براساس امارهای موجود تا سال 2040 در مصارف سوخت های فسیلی، نفت در جهان همچنان پیشتاز است و بعد از ان گاز این پیشتازی را به دست خواهد گرفت.ما با داشتن ذخایر بالا نفت و گاز باید از هم اکنون به فکر تعیین استراتژی چند سال آینده و نقش خوددر این بازار باشیم.

به یکی از گلایه هایی بپردازیم که به مدیریت شما در وزارت نفت و نحوه برخورد شما با نیروی انسانی مربوط می شود. حجمی کردن نیروهای پیمانکاری گلایه ای است که اغلب از سوی کارکنان نفتی به گوش می رسد و در این رابطه شما را مقصر این مساله می دانند و متاسفانه روشی است که در حال حاضر در وزارت نفت بسیار عرف شده است فکر می کنید چگونه می توان این مشکل را برطرف کرد؟

حجمی شدن نیروهای پیمانکاری از گذشته بود و به زمان من بر نمی گردد. قبلا هم گفتم ما می توانیم نیروهای پیمانکاری را نیروهای قراردادی نفت کنیم اما با یک شرایط خاص! باید بتوانیم سمت هایی ایجاد کنیم که قائم به شخص باشد و با رفتن یا بازنشسته شدن آن فرد آن سمت از سیستم حذف شود.

بهتر است سوال آخر را به طرح سوالی از سوی یکی از کاربران خبرآنلاین اختصاص دهیم. این راست که ما 30 سال که به سوریه نفت مجانی می دهیم؟

خیر، یک مطالباتی از سوریه در نفت داشتیم که این مساله بیشتر به گذشته برمی گشت که البته مبلغ بالایی هم نبود.بخشی از این مطالبات براساس توافق دو طرف به ایران برگردانده شده و یک بخشی از این مطالبات هم به عنوان وام به ایرانیان برای سرمایه گذاری در سوریه تخصیص یافت.بنابراین در شرایط فعلی یک بخشی از سرمایه گذاری هایی که ایرانیان در سوریه انجام داده اند به همین موضوع برمی گردد.

/22131

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 167568

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 13 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 6
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام CH ۲۱:۱۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۲
    0 0
    شما هم مردم را سر کار میگذارید واقای نوذری هم سیاسی کاری چرای بجای طرح سوالات خوانندگان سوالات خود را طرح کردید
  • محمدي IR ۰۵:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
    0 0
    آقاي نوذري در روزهاي آخر وزارت حق و ناحق براي نيروهاي پيمانكاري زياد كرد هركس رابطه داشت با ايشان و يا دستش بهش ميرسيد قراردادي كرد در حاليكه خيليها در شرايط بهتري بودن ولي اين كارو نكرد !!
  • گروه اقتصادی IR ۱۲:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
    0 0
    کاربر گرامی.سوال شما از آقای نوذری چه بوده که پرسیده نشده است؟
  • بدون نام CH ۲۲:۲۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
    1 0
    من سیوالات را دیدم که پاسخ داده نشده
  • صادقي IR ۰۸:۰۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۴
    0 0
    گروه محترم اقتصادي سايت با سلام لطفا از وزير محترم نفت جناب آقاي قاسمي ، سوال فرماييد چه برنامه اي براي تبديل وضعيت نيروهاي پيمانكاري وزارت نفت دارند چون اكثر وزارتخانه ها نيروهاي پيمانكاري ( شركتي ) خود را حسب بخشنامه هيات دولت تيديل وضعيت نمودند جز وزارت نفت !
  • مهدي IR ۰۸:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۴
    0 0
    با نظر آقاي محمدي كه كامنت گذاشتن موافقم من خودم چند بار به آقاي نوذري مراجعه كردم گفتم نمره كف آزمون رو آوردم ولي كمتر از 2 ماه كمبود سابقه كار دارم تا پيماني بشم ولي ايشان قبول نكرد حتي گفتم لااقل قراردادي كنيد بازم آقاي نوذري قبول نكرد در حاليكه افرادي بودن با كمتر از يكسال سابقه پيمانكاري با مجوز آقاي نوذري قراردادي شدن ولي امثال من كه آزمون قبول شديم هيچ گشايشي در كارمون نشد. آقاي نوذري اگر اين مطلب رو خوندي بدون به من و امثال من ظلم كرديد.