به طراحی داخلی مانند یک معالجه نگاه می‌کنم

برند ادوارد در دهه ۴۰ خورشیدی توسط ادوارد خاچاطوریان پایه‌گذاری شد.

او در دوره‌ای که واردات و کپی رسم زمانه بود، به طراحی مبلمان اهمیت داد و علاوه بر آن برای اولین بار از چوب راش برای مبلمان استفاده کرد تا بتواند مبل را وارد زندگی مردم عادی کند. فرزند او آریونا ادوارد خاچاطوریان با ادامه راه پدر توانسته است مزون ادواردز را به نامی خاص تبدیل کند. او علاوه بر معماری در زمینه طراحی مبلمان و دکوراسیون داخلی نیز فعال بوده و کار او در ساختمان‌های زیادی از جمله در منزل هنرمندانی مانند فرامرز قریبیان و پوران درخشنده دیده می‌شود. در ادامه با آریونا ادوارد خاچاطوریان بیشتر آشنا می‌شویم.

آقای خاچاطوریان چگونه با فعالیت‌های هنری آشنا شدید؟

همه هنرهای دنیا حاصل عشق است و زمانی که می‌خواهید یک حقیقت را پیدا کنید، به دنبال آن می‌روید. پدر من ادوارد خاچاطوریان بنیانگذار برند ادوارد بود و به طراحی مبلمان در کاخ‌های نیاوران، سعدآباد، سفارت‌خانه‌ها و... می‌پرداخت. من هم از کودکی همراه پدر می‌رفتم و آن کارها را می‌دیدم. در ۶ سالگی به فرانسه رفتم و با توجه به اینکه محل زندگی ما در حومه پاریس بود، در طبیعت و روی درختان شروع به ساخت کلبه‌های چوبی کردم. کلبه‌ها را بر اساس فرم درخت و شاخه‌ها، به شکلی ساده با چوب و میخ درست می‌کردم و حسن این کار این بود که با آن ذهن بچه‌گانه توانستم فضا را درک کنم و یک دریافت واقعی و حقیقی از آن داشته باشم. از همانجا تصمیم گرفتم معمار شوم و در مدرسه دانشگاه لوور پاریس به تحصیل در رشته تاریخ و آنتیک پرداختم و همزمان معماری را در بوزآرت پاریس آموختم. در دانشکده نیز تأثیری که از طبیعت گرفته بودم، در کارهایم دیده می‌شد و با استفاده از گِل حجم‌هایی ساختم که خیلی مورد توجه قرار گرفت.

به طراحی داخلی مانند یک معالجه نگاه می‌کنم

بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه فعالیت شما چطور پیش رفت؟

کارم را با معماری شروع کردم و با حضور سر ساختمان‌ها به کسب تجربه پرداختم. در ۲۶ سالگی به ایران برگشتم و می‌خواستم معماری را دنبال کنم اما پدر مرا وارد کار خانوادگی طراحی کرد و در حوزه مبلمان و دکوراسیون کار کردم. البته چند کار ساختمانی مانند ساختمان ادوارد هم انجام دادم که سعی کردم معماری و فرهنگ ایرانی را در آن بیاورم. ایرانی کردن این نیست که چند المان شناخته شده را روی ساختمان بیاورید بلکه باید به خواسته و روح ایرانی توجه کنید. در خیلی از کارهای من المان‌های ایرانی وجود ندارد بلکه تناسبات ایرانی است. حتی در مبلمان نیز همین طور است و مثلاً عمق کاناپه ایرانی و امریکایی تفاوت دارد چون نوع زندگی‌ها متفاوت است. همه این نکات را باید در نظر بگیریم و همین نکات ریز است که طراحی را به وجود می‌آورد.

طراحی مبلمان و دیزاین را چگونه آغاز کردید؟

این کارها را در کنار پدر و ابتدا از تولید شروع کردم تا بعد بتوانم به طراحی برسم و کمی تفاوت ایجاد کنم. طراحی کردن یک کار ناگهانی نیست و در دنیای هنر به ندرت پیش می‌آید یک نفر طراحی خاص داشته باشد. زمانی که به ایران برگشتم، بر اساس همان کارهای کلاسیک غربی کار می‌کردم و طراحی‌های من بعد از ۳۰ سالگی شروع شد. آن موقع کارهای فرفورژه در غرب رواج داشت و در ایران نیز همزمان پدر من این کار را انجام داد. از نظر تاریخی فرفورژه مبلمان باغی بود اما اینکه وارد فضای خانه شود، کار پدر من بود. نوآوری که من در این زمینه انجام دادم نیز این بود که فرفورژه را با چوب و شیشه همراه کردم و تلفیقی از متریال‌های مختلف را در طراحی آوردیم. البته این نوع کار در کشورهای دیگر انجام شده بود اما در ایران جدید بود و طرح‌های من نیز خاص بود. زمانی که مبلمان فرفورژه را آغاز کردیم، نمی‌دانستیم که مردم استقبال می‌کنند یا نه اما در ایران خیلی از آن استقبال شد. یک دلیلش این بود که یک مد اروپایی بود و دوم اینکه در معماری ایرانی سعی می‌شد باغ را در منزل خود داشته باشیم، اما این موضوع در گذر زمان فراموش شده بود. زمانی که ما این مبلمان را ارائه کردیم، باعث شد آن حس و حال مبلمان باغی به خانه بیاید و به همین دلیل برای ایرانی‌ها خوشایند بود. اصولاً استفاده از متریال‌ها و طراحی‌های جدید با ریسک همراه است و ممکن است با فروش و استقبال مخاطب همراه نباشد. حدود ۵۰ سال پیش پدر کارهای پیشرو انجام می‌داد و کارهای پیشرو معمولاً فروش ندارد. به عنوان مثال همان زمان المان‌هایی با فایبرگلاس ساخت که نمونه‌های آن در کاخ‌های ایران وجود دارد. اروپا آن دوران در کار دیزاین بسیار پیشرو بود و پدر من هم‌شانه به‌شانه آن‌ها این کارها را انجام می‌داد و با فایبرگلاس و پلکسی گلاس مبل یا میز نهارخوری ساخت.

در طراحی المان‌های داخلی و دکوراسیون از ابتدا به چه نکاتی توجه می‌کنید؟

در دانشگاه به ما یاد دادند که اول بخوانید، فکر کنید، حس کنید و بعد شروع به کار کنید. یعنی تک تک افراد می‌توانند با آن چیزی که درون خود دارند چیزهای جدیدی به دنیا بیاورند، بنابراین اتفاقی که می‌افتد این است که اول باید به درون خود رجوع کنید تا بتوانید فرم جدید روز را به وجود ‌آورید نه اینکه فقط از بیرون کپی کنید. این نوع تفکر را بعد از چندین و چند سال مطالعه و کار پیدا می‌کنید و هدف نهایی آن رسیدن به آرامش درونی است.

به طراحی داخلی مانند یک معالجه نگاه می‌کنم

وقتی مبلمان و دکوراسیون داخلی را بر اساس سلیقه و خواست مخاطب طراحی می‌کنید، تعامل شما با سفارش دهنده به چه شکل است؟

ما باید به عنوان یک معالج به کار خودمان نگاه کنیم، زیرا وقتی زندگی یک نفر را تغییر می‌دهیم می‌خواهیم آن را معالجه کنیم. سفارش دهنده خواسته‌ای دارد و می‌خواهد نیازی را رفع کند بنابراین نزد ما می‌آید تا یک مسأله را حل کند. شیوه حل این مسأله برای هر کسی متفاوت است و نمی‌توان یک فرمول برای همه داشت. ما با در نظر گرفتن ذائقه مشتری چیزی را ارائه می‌دهیم که به او کمک کند تا روحش آرام‌تر شود. برای این کار مسیری طولانی را طی می‌کنیم تا ببینیم سفارش دهنده چقدر می‌خواهد در زندگی‌اش تغییر ایجاد کند. کسانی هستند که تغییر کمی می‌خواهند و کسانی هستند که آمادگی تغییر بیشتری دارند؛ ظاهر کار این است که شخص می‌خواهد خانه‌اش را تغییر دهد اما در واقع سبک زندگی او تغییر می‌کند. بنابراین تعاملات ما اهمیت زیادی دارد و چندین جلسه برای آن وقت می‌گذاریم.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1692230

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 10 =