پیروز سیار، مترجم کتاب عهد جدید، سهشنبه گذشته، دهم دیماه، در نشست نقد و بررسی ترجمه کتاب در انجمن حکمت و فلسفه ایران به روند کار ترجمه در طول سالیان متمادی پرداخت و درباره مطالب سخنرانان نیز نکاتی را بیان کرد.
مترجم کتاب آخرین سخنران این نشست بود که در ابتدا از اساتید حاضر در جلسه و از انجمن حکمت و فلسفه ایران که همیشه مشوق معنوی انجام این کار بودهاند تشکر کرد. وی سپس کوشید گزارشی از انجام پروژه ترجمه کتاب عهد جدید ارایه کند: «این ترجمه حدود 12 سال است که آغاز شده و من مثل همه کسانی که در دنیا با کتاب سر و کار دارند، شاید از حدود 25 سال پیش آشناییام با کتاب مقدس و کار و تحقیقم درباره این متن مقدس شروع شد. در وهله اول به ترجمههای فارسی رجوع کردم که اینها حتی برای فهمیدن مفاهیم ساده کتاب مقدس مشکلات زیادی در بر دارند. در نتیجه من چون با زبان فرانسه آشنایی داشتم به این سمت کشیده شدم که از منابع فرانسه که بسیار مهماند استفاده کنم. به نظر من سرحلقه مهم شروع تصحیحات و ترجمههای کتاب مقدس در قرن بیستم کتاب مقدس اورشلیم است. البته ترجمههای دیگری هم بعد از آن انجام شدهاند که بسیار مهماند ولی کتاب مقدس اورشلیم در هر حال یک اثر کلاسیک تجدیدناشدنی و غیرقابل تکرار است. این کتاب را 33 مترجم که جزو برجستهترین متخصصان آن بخش از کتاب مقدس بودهاند ترجمه و 13 نفر از این افراد روی عهد جدید کار کردهاند.
شاید کاری که از لحاظ تصحیح، تحشیه، بازخوانی، قرائت و تفسیر کتاب مقدس در این مجموعه انجام شده روی هیچ کتابی صورت نگرفته باشد. این کار البته بیشتر روی کتابهای فرانسوی انجام شده است. من وقتی کتاب مقدس اورشلیم را دیدم فکر میکردم که آدم خیلی باید به این متن علاقهمند باشد که اولاً آن را فراهم آورده و بعد هم این متن را با این همه ملحقات بخواند و هیچ وقت به مخیله من هم خطور نمیکرد که قرعه فال به نام خود من بیفتد که نه تنها تمام این متن را بخوانم بلکه تمام آن را به زبان فارسی ترجمه کنم. کاری که من هیچ وقت آن را در استطاعت خودم نمیدیدم.
همانطور که آقای فانی گفتند کار عهد جدید دومین پاره از طرح ترجمه من از کتاب مقدس بود. کار من روی ترجمه کتاب مقدس با کتابهایی شروع شد که این کتابها هیچگاه به زبان فارسی ترجمه نشده بودند و من ترجمه آنها از حدود 12 سال پیش شروع کردم. اول به صورت آزمایشی و محتاطانه چون وقتی آدم وسعت و عظمت یک کتاب را بشناسد و دشواریهای عظیم وارد شدن در این کار را، شک و تردید خواهد داشت که آیا میتواند از پس این کار برآید یا نه. کتاب مقدس سالی 12 میلیون نسخه به همه زبانهای دنیا فروش میرود و در نتیجه شما وقتی به عنوان یک مترجم روی کتاب مقدس کار میکنید مسئولیت بسیار سنگینی در انتقال مفاهیم خواهید داشت. نه فقط چون این کتاب، مرجع دینی بیش از دو میلیارد مسیحی در دنیاست بلکه این کتاب مورد استناد و استفاده محیطهای علمی و دانشگاهی و بیشمار انسانهایی است که اعتقاد قلبی، روحی و فکری به این کتاب دارند. بنابراین وارد شدن به این حوزه برای من با تردید و دودلی شروع شد. من چند سالی روی کتاب قانون ثانی بر اساس کتاب مقدس اورشلیم کار کردم که به اهتمام نشر نی منتشر شد. خوشبختانه بر خلاف پیشبینی من که فکر نمیکردم کتاب پرفروشی شود با استقبال خوبی مواجه شد که این نشان میدهد اقبال به تحقیقات در این حوزه در ایران خیلی زیاد است و این آدم را برای ادامه کار دلگرم میکند.
همیشه کار کردن روی عهد جدید برای من خیلی مهم بود چون با آن بیشتر مأنوس بودم و آن را زیاد میخواندم. این آرزوی من بود که روی ترجمه آن کار کنم چرا که ترجمههای فارسی را ناکافی میدانستم اگرچه کار مجریان سابق کوچک نبوده است.
وقتی این ایده شکل گرفت آقای همایی از اجرای این پروژه حمایت کردند. در وهله اول من حدود ده روایت مختلف فرانسه را گرد آوردم که البته کتاب اصلی من کتاب مقدس اورشلیم بود. باید توجه داشت که غیرممکن است که کسی در ترجمه کتاب مقدس از روایتهای مختلف استفاده کند چون بعد از بیست سی صفحه متوجه خواهد شد که ترجمهاش دارد تبدیل به آمیختن روشهای تفسیری و تصحیحی مختلف میشود و بنابراین اگر قرار است کتاب مقدس ترجمه شود باید فقط بر اساس یک متن باشد. اگرچه میتواند برای حل مشکلات خودش و فهم دقیقتر و عمیقتر برخی بخشها به کار مترجمان دیگر رجوع کند تا ببینید آنها چه کردهاند. ولی فقط در حد کمک برای فهم مطلب و نه عدول از متن اصلی.
سیار در ادامه کمابیش میکوشد توضیحاتی درباره برخی موارد ذکر شده از سوی سخنرانان ارایه کند: از نظر من چارچوب زبانی ترجمه کتاب مقدس باید تجدید میشد. من به همه آن ترجمهها نگاه میکردم اما نه به این معنا که بخواهم از آنها الهام بگیرم. اصولاً آدم در چنین ترجمهای با تمام اندوخته زبانیاش وارد میشود، نه با الهام گرفتن از متنی خاص. نه اینکه آدم تاریخ بیهقی یا مقالات شمس را بخواند تا به نثر ترجمه انجیل برسد. شما با تمام اندوخته زبانی که طی دههها اندوختهاید وارد کار می شوید و میکوشید با الهام از متن اصلی خودتان زبان تازهای را ابداع کنید. حدود حفظ تعادل در این زبان ابداعی نیز به درجه معرفت و شناخت و سلایق فرد بستگی دارد و واقعاً در این کار معیار و ملاک دیگری در دست نیست. هرکسی یک حد تعادل را برای جلو رفتن در کار ترجمه حفظ میکند.
گاهی مترجمان کتابی را ترجمه میکنند تا زبانشان بهتر شود در حالی که از نظر من کار ترجمه کتاب مقدس جای آزمون و خطا نیست. شما در اینجا باید تمام آنچه را که آموختهاید به کار بندید. دشواریهای ترجمه متون مقدس بحث مفصلی است و شاید بتوان گفت ترجمه متون مقدس جزء کهنترین متون ترجمه شده است. این متون در حالت الهامآمیز نوشته و تدوین شدهاند. شما وقتی حکمت سلیمان یا مزامیر داوود را میخوانید متنهایی عادی را نمیخوانید. مترجم اگر بخواهد که عطر این متون در بیاید باید بتواند دمساز این متون شود و خودش را در افق این متون قرار دهد. اگر بتواند چنین کند شاید متنش اضافه بر صحت، عطری هم از آن متن داشته باشد. همافق شدن با یک متن کاری سهل و ممتنع است. دمساز شدن با یک متن فقط به معنای ترجمه مکانیکی یک متن نیست بلکه حس بازسازی روح یک متن است.
وی به ملحقات کتاب مقدس اورشلیم نیز میپردازد: همانطور که دوستان اشاره کردند این ملحقات بسیار اساسی است. به نظر من یکی از دلایلی که ترجمه کتابهای مقدس را با اشکال مواجه میکرده این بوده که مترجمان این کتابها در چارچوب یک نظام تفسیری واحد قرار نداشتند یا علم آن را نداشتند یا ملتزم به آن نبودهاند. این کتاب را 33 نفر عالم دومینیکن ترجمه کردهاند. این پروژه حدود ده نفر سرپرست داشته است. نظام تفسیریای که این کتاب بر اساس آن نوشته شده متجانس است. تمام این نظام در حواشی شرح داده شده و متنهایی که بالای این حواشی قرار گرفته بر اساس این نظام تفسیری ترجمه شده است. یعنی شما وقتی ترجمهتان را بر اساس متنی که خود آن متن بر مبنای یک نظام تفسیری که برآمده و چکیده تاریخ کلیسای کاتولیک است همراه میکنید، آن تفسیر خود استخوانبندی ساختار این ترجمه را تشکیل میدهد. یعنی تمام آنچه را در متن ترجمه شما آمده باید به وسیله حواشی توجیه کنید و بالعکس، حواشی را هم باید به وسیله متن توجیه کنید. البته این کار را فوقالعاده دشوار میکند. میگویند بهتر است چنین کاری مرحله به مرحله انجام شود اما ما واقعاً سنگ سنگینی را برداشتیم که به نظر من ناگزیر از این کار بودیم زیرا صحت متن در گرو پیشبرد کار با این روش بود و من امیدوارم که توانسته باشم در این امر موفق بوده باشم.
سیار اما در پایان فراموش نمیکند که از آقای همایی، مدیر نشر نی و زحمات ایشان در انتشار این کار تشکر کند: ایشان این پروژه را از ابتدا حمایت کردند. پروژهای که حدود چهار سال و مجوزش از وزارت ارشاد حدود یک سال و نیم طول کشید. این اولین باری است که کتاب مقدس توسط یک گروه غیرمسیحی و یک ناشر غیرمسیحی در ایران منتشر میشود. سهم ایشان در انتشار کتابی با بیش از 1300 صفحه و با چاپ و صحافی بسیار اعلاء که در هر کتابفروشی اروپایی هم گذاشته شود چیزی کم از کار آنها نخواهد داشت بسیار است.






نظر شما