یک شاعر گفت: کتاب چاپ کردن برای من خیلی سخت است و این سختی برای کسی است که نخواهد بابت چاپ کتابش پول بدهد.
قاسم آهنینجان افزود: من نه تنها به این کار اعتقادی ندارم؛ بلکه آن را خیلی سخیف میدانم. من حاصل عمرم را برای نشر میدهم؛ پس باید به من پول بدهند و کار بدی میکنند که پول نمیدهند. من به کارم اعتقاد دارم.
او در ادامه اظهار کرد: متأسفانه امروزه باب شده که هر کسی بخواهد به هر شکل و شمایلی کتاب چاپ کند، باید پول را از جیب خودش بدهد. من از اول کار شاعریام این کار را نکردهام و نمیکنم.
آهنینجان گفت: دلیل دیگر اینکه من شهرستانی هستم و حتی ارتباطهای سالم را با ناشران ندارم. یکی از بدشانسیهای من این است که حتی نمیتوانم قبل از چاپ کتابم به اسم ناشرم اشاره کنم؛ چرا که مدعیان شاعری آن ناشر را کلافه و مشوش میکنند. در واقع، مدعیان شاعری در برابر شعر و شاعران واقعی قرار گرفتهاند و من میترسم اسم ناشر کتابم را ببرم.
آهنینجان همچنین با اشاره به تدوین پنجمین دفتر شعرش با نام "عطر غریب غزال مشرقها"، گفت، این دفتر 70 شعر دارد که در سالهای 86 تا 89 سروده شدهاند.
او افزود: درونمایه و محور اصلی این دفتر، دلمشغولیهای قدیم من است با زبانی که فوقالعاده سادهتر شده و از لحاظ دید و مضمون، نوعی غزلسرایی است که در قید و بند عروض و قوافی شکل کلاسیک غزل نیست. در کل، "عطر غریب غزال مشرقها" کاملا مدرن، لیریک و تغزلی است.
این شاعر تاکنون چهار دفتر شعر با نامهای "ذکر خوابهای بلوط"، "کودکیها در شب سقاخانه"، "خون و اشراق بر ارغوان جوشنها" و "شاعر مرگ خویش میداند" را منتشر کرده است.
6060
نظر شما