برنامه 90 در شامگاه دو شنبه گذشته صدای طبل رسوایی فوتبال ایران را بلندتر کرد. اینکه این برنامه سهم بسزایی در نمایاندن بخشی از واقعیت های موجود داشت، شکی نیست و قابل تقدیر، اما به نظرم، عادل جان از رقیب سینمایی اش عقبتر بود، چرا که فریدون جیرانی در کمتر از یکسال از شروع برنامه هفت، بحثِ جنجال برانگیز رشوه دادن و گرفتن، برای بازی در فیلم های سینمایی را پیش کشید و عادل بعد از حدود 10 سال در فوتبال.
اکنون با این سد شکنی درست ولو دیرهنگام ، نخبگان سالم فوتبال وظیفه ای سنگین دارند و باید این روند را ادامه و اجازه خاموشی به این مشعل گُر گرفته ندهند. بی تردید عمق این فاجعه آنقدر زیاد است که می توان دهها یادداشت و تحلیل بر این فرایند نوشته و به ویژه نقش کلان مدیریتی فدراسیون را در مورد آن بررسی کرد. در ذیل سعی نمودم آنچه از برنامه اخیر 90 جا مانده را با نگاهی دقیقتر به موضوع ذکر کنم، شاید این تحلیل کمکی به روشنی راه پیش رو نماید.
- 1. مکانیسم نظارتی و حمایتی فدراسیون در این پروسه چیست؟ آیا در سه سال اخیر در فضای خنده آورِ مدیریتی فدراسیون، حرکتی جدی و حمایتی بی دریغ از آقای علیپور به عنوان فرد پیشرو در مقابله با فساد دیده اید؟ سوالی که جواب صریحِ منفی دارد. براستی بسیاری از افراد درون فدراسیون خود، شاهدند که چه تلاش وافری برای حتی برکناری وی و ابتر ماندن راه درستی که ایشان در برخورد با تخلفات پیش گرفتند، صورت گرفت. قیافه حق به جانب و مصاحبه های گذرا برای نشان دادن همراهی، قطعاً بی فایده است، چون روند پیش گفته و برخورد با مدیران پاک دست، مدتهاست در فوتبال نهادینه شده است.
- 2. اگر آلزایمر اقتضایی نداشته باشیم، یادم می آید چند ماه گذشته، در نحوه انتخاب سر مربی یکی از پرطرفدارترین تیم های باشگاهی، سرمربی سابق آن تیم، به درستی و صداقت نامی از پدرخوانده و God Father دلالیسم ایران برد، پروژهای که فردوسی پور می توانست با فلاشبک کردن در برنامه نود آن را نمایش دهد.
- 3. پیشتر در تاریخ 16/01/88 در خبرگزاری فارس به صراحت گفتم که رقم پیشنهادی قرارداد فیلیپ تروسیه و دو دستیارش خیلی پایینتر از میزان قرارداد مربیان شاغل در لیگ برتر ایران است، - سخنی که اعتراض بسیاری از مدیران داخل و بیرون فدراسیون را برانگیخت !! - یعنی سرمربی ای که از سال 1993 تا 2005 در 7 تیم ملی بزرگسالان فعالیت کرده و در 8 باشگاه خارجی نیز تجربه کار دارد از سرمربی که حتی یک بار در عمر کاری خود ، سر مربی گری تیم ملی را تجربه نکرده، کمتر درخواست دستمزد نموده که البته به مکانیسم مستقیم و بی واسطه هم بر می گردد؛ اینکه چرا نشد خود حدیث مفصل است و سوژه خوب برای عادل جان در ادامه برنامه اش!!
- 4. وقتی دیدار تیم های استقلال و ام صلال از ساعت 16 روز 2/2/88 در ورزشگاه آزادی آغاز شد، بسیاری از اعضای کمیته تیم های ملی و برخی از اعضای هیئت رئیسه در ورزشگاه آزادی تهران و بیش از 10 کیلومتر دورتر از محل فدراسیون فوتبال بودند. درست کمتر از نیم ساعت!! بعد از پایان بازی یکی از مسئولین فدراسیون در جمع کلیه خبرنگاران تصویری و مکتوب سخنی شاخدار به زبان آورد : "ما همیشه اعلام کرده ایم که انتخاب سرمربیگری تیم ملی بر عهده کمیته تیم های ملی است. به سازمان رفته و از آنها مشورت گرفتیم، اما در نهایت کمیته تیم های ملی تصمیم آخر را گرفت. " رمز گشایی آنقدر ساده است که اعتراضات مستمر و موجود در آرشیوِ رسانه ها از سوی بسیاری از افراد مسئول، مبین این مهم است. شاید اگر مبلغ قرارداد سرمربی تیم ملیِ منتخبِ صوری توسط کمیته تیم های ملی!! همراه با دستیاران و .... درصورت صعود به جام جهانی - تاکید می کنم در صورت صعود به جام جهانی - با مبلغ مربی پرآوازه بین المللی آنهم در صورت صعود به جام جهانی مقایسه شود، عادل می توانست برنامهای جامعتر ارائه کند!! براستی از این حیث خدا را باید شکر کرد که صعود نکردیم چون .......
- 5. وقتی در تاریخ 14/04/88 به طور رسمی در سایت فدراسیون رسماً اعلام کردم که کارگزاران رسمی فیفا حق انتقال مدرک خود را ندارند، بسیاری از افراد محروم شده درصدد جنجال بودند که با حمایت آقایان عزیز محمدی و علیپور آن را ادامه دادم، در همان موقع هم آقایان گ ، ط ، م ، ن م، پاشنه در فدراسیون را از جا درآورده بودند. اما بیتوجهی مستمر و احتمالاً ناخود آگاه در 2 سال اخیر کار را به جایی رساند، که دیدند فساد گسترده شده، لذا عطا را به لقایش بخشیدند و تعلیقِ فراگیر کارگزاران نقل و انتقال ، برای این بیمار سرطانی به عنوان درمان مد نظر قرار گرفت.
- 6. یادم می آید در برگزاری یکی از آزمون های ایجنت فیفا - به عنوان گلوگاه مدیریتی و نظارتی بر مکانیسم دلالی فوتبال - هیچ یک از متقاضیان علیرغم افزایش تعداد آنان، قبول و پذیرفته نشده و نمره ی حد نصاب را اخذ نکردند. در همین آزمون برخی از مدیران کلان فدراسیون توصیه ای به من داشتند که هوای فلان شخص را داشته باش- البته حتماً می دانید که پاسخنامه هم همراه با سوالات، قبل از برگزاری از سوی فیفا برای امور بین الملل به طور محرمانه ارسال می شود- که من به شوخی و کنایه گفتم قرار است در وسط آزمون کیک و شیرینی بدهیم به ایشان 2 تا می دهیم تا هوای ایشان را هم داشته باشیم.
- 7. سخن هوشمندانه مجید جلالی در برنامه 90 مبنی بر "معیوب بودن چرخه تولید" ، حاکی از گستردگی روند فساد در فرایند استعدادیابی دارد که بی شک ظهورش را در 10 سال اخیر در نسل جدید رده های مختلف ملی و باشگاهی و نتایج حاصله می بینیم. در این مجال شاید کسی نیست که نداند بعد از جام جهانی 98 تاکنون، نسل طلایی و پر استعداد فوتبال ما در یک روند سقوطی به پایین ترین حد خود رسیده است. ریشه یابی در این معلول، ما را به علتهایی میرساند که یکی از اهم موارد آن، وسعت رشوه در نظام بازیکن سازی پولی است و البته این مهم حاصل نمی شود مگر در سایه افراد ذی نفوذ و صاحب قدرت در مراکز تصمیم گیر فوتبال ایران.
- 8. بسیاری از افراد حاضرند برای پست های کلان در فوتبال حتی پول هم بدهند ولی در کانون قدرت تصمیم گیری باقی بمانند. احتمالاً این افراد عاشق پیشه که حتی بعضاً از جیب خود در راستای منافع ملی و نه شخصی خرج می کنند - اگر بکنند و صحت داشته باشد- نذر فی سبیل الله دارند و اصلاً از این منظر درآمد دیگری به جیب نمی زنند. این نیز سوژه خوب و جا افتاده 90 در ریشه یابی دلالیسم است.
سخن در باب علت یابی این مسئله بسیار است، اما امیدوارم هیئت رسیدگی به تخلفات فوتبال و شخص آقای علیپور با قدرت و استقامت و علیرغم تمام ناملایمات مدیریتی و عدم حمایتهای کلان تصمیم گیرانِ فوتبالی که خود بدان آگاهند، به کار خود ادامه دهد و دستگاه های اطلاعاتی و قضایی کشور نیز در یک حرکت مستمر با دستگیری و در نطفه خفه نمودن این پلشتی های فوتبال، روح تازه ای به این بدن مرده بدمند. اگرچه باید به جای خندیدنِ استهزا گونه به حال این پیکر نحیف، گریست.
رئیس سابق روابط بین الملل فدراسیون فوتبال
4141
نظر شما