لزوم مراقبت از«انقلاب‌های کوچک» در گفتمان بزرگ انقلاب اسلامی

انقلاب عظیم اسلامی مسبوق به یک انقلاب کوچکی به نام «گفتمان انقلاب» است. پیش از آنکه انقلاب به پیروزی برسد گفتمان انقلاب در جدال با گفتمان شاهنشاهی به پیروزی رسید.

نظام دانایی و نقطه کانونی و عناصر کلیدی انقلاب در درون گفتمان آن است. ثبات و تحول، تکامل و انفجار در دال‌های بی‌قرارِ گفتمانی است که هویت متعالی انقلاب را می‌سازد. امروز انقلاب با چالش و جنگ گفتمانی مواجه است. مراقبت از «انقلاب گفتمانی» ضرورت امروز ما است.

در جلسات گذشته شاخصه‌های «اسلام ناب» به عنوان نقطه کانونی و دال مرکزی «گفتمان انقلاب اسلامی» و دال‌های شناور آن ازقبیل «آزادی»، «عدالت»، «اخلاق»، «معنویّت»، «عزّت»، «تقوای سیاسی»، «عقلانیّت»، «انتظار»، نقش«مفصل‌بندی مفاهیم و دال‌های شناور»، «فراگفتمانی بودن اندیشه انقلاب» و مفصل بندی آن، موضوع«مفصل شکن‌ها»و«غیریّت سازی»، موضوع «هژمونی» یا قدرت‌مند شدن گفتمان و«وَقته یا بی‌قراری مفهومی» در گفتمان انقلاب اسلامی گفت‌وگو کردیم و در این جلسه درباره مفهوم «انقلاب‌های کوچک در گفتمان بزرگ انقلاب اسلامی» بحث می‌کنیم.

گفتمان ها همیشه دنبال مفهوم مرکزی‌شان هستند، در زمان شاه هم مثلا عدالت مطرح بود، عدالتی که آن زمان مطرح بود دال مرکزی اش خودِ سلطنت و پادشاهی بود، عدالت هم گره خورده بود با همان دال مرکزی، عدالت این بود که شما برای شاهنشاهی و تثبیت و تقویتش دعا می کردی. بنابراین در گفتمان شاهنشاهی عدالت در توجیه سلطنت تعریف می شد.

در گفتمان انقلاب اسلامی عدالت یعنی هر چیزی سر جای خودش، یعنی حق سر جای خود قرار بگیرد، شایستگی‌ها سرجایشان قرار بگیرند، تقوا سر جایش قرار بگیرد، همه چیز بر معیار و مدار حقانیّت، مشروعیّت و دین و خدا تعریف شود.

عدالتِ زمان شاه متزلزل شد، یعنی ثباتی نداشت به رغم اینکه شاهنشاهی ریشه دو هزار و پانصد ساله برای خودش درست کرده بود ولی دیدیم چه راحت همه مفاهیمی که دور آن گفتمان تقویت شده بود فرو ریخت و عدالت شد ضد عدالت، آزادی شد ضد آزادی، مردم شعارشان استقلال آزادی جمهوری اسلامی بود. یعنی آزادی نیست، ما دنبال آزادی هستیم،این یعنی چه؟ یعنی اینکه دال‌های شناور و عناصر یک گفتمان ممکن است به هم بریزد، لذا می گویند گفتمان ها مدیریت می خواهد.

انقلاب عظیم اسلامی مسبوق به یک انقلاب کوچکی به نام «گفتمان انقلاب» است. پیش از آنکه انقلاب به پیروزی برسد گفتمان انقلاب در جدال با گفتمان شاهنشاهی به پیروزی رسید. نظام دانایی و نقطه کانونی و عناصر کلیدی انقلاب در درون گفتمان آن است. ثبات و تحول، تکامل و انفجار در دال های بی قرار گفتمانی است که هویت متعالی انقلاب را می‌سازد. امروز انقلاب با چالش و جنگ گفتمانی مواجه است. مراقبت از انقلاب گفتمانی ضرورت امروز ما است.

ما دو انقلاب داریم؛ یک انقلاب بزرگ مثل انقلاب اسلامی، ما انقلاب اسلامی را یک انقلاب بسیار بزرگی می‌دانیم و با نگاه جهانی و نگاه امت اسلام به آن نگاه می‌کنیم و در چارچوب همه احکام دین و اسلام تصورش می‌کنیم. اما در درون همین انقلاب بزرگ گفتمان‌هایی وجود دارد. مثلا در این گفتمان اصلی انقلاب در چارچوب یک تفکری مثل اصول‌گرایی گفتمان را معنا می کنیم. الان کسانی که قائل به اصول انقلاب، ارزش‌های انقلاب و همه مسائل انقلاب هستند در واقع یک گفتمان تشکیل می دهند در مقابل کسی که این اصول را قبول ندارد. این یک گفتمان است. این گفتمان تا زمانی که همه عناصرش محفوظ باشند در واقع آن گفتمان اصلی انقلاب را هم شارژ می کند.

گفتمان اصلی یک چتر حفاظتی است، این گفتمان‌های کوچک به مثابه قلب دائماً پمپاژ و خونرسانی می‌کنند تا گفتمان اصلی سالم بماند. اگر این گفتمان کوچک متزلزل شود یعنی خون‌رسانی به قلب انقلاب اصلی انجام نمی‌شود و فروپاشی این انقلاب کوچک معنایش این است که آن انقلاب بزرگ کم‌کم متزلزل می‌شود.

همه بحث هایی که ما داشتیم راجع این انقلاب و گفتمان های کوچک است. ما باید از این انقلاب کوچک مراقبت کنیم و نگذاریم که این انقلاب کوچک متحول شود، تغییر کند، مفاهیمش عوض شود. تا زمانی که این انقلاب کوچک هست آن انقلاب بزرگ هم خواهد بود و هر گاه مفاهیم یا یکی از مفاهیم یا یکی از حلقه های زنجیره این گفتمان و انقلاب کوچک متزلزل شود آثارش را بر انقلاب اصلی می گذارد.

الان فشار مشکلات اقتصادی زیاد شده، یعنی عضو اقتصاد مشکل پیدا کرده، این عضو اقتصادی وقتی مشکل پیدا می کند عدالت را زیر سوال می برد، وقتی به عدالت فشار بیاید سبک زندگی اسلامی زیر سوال می رود ، وقتی فشار به اقتصاد وارد شود، به آزادی ضربه می خورد و فشار اقتصادی ممکن است دیگر مفاهیم را زیر سوال ببرد. یا اصلا اگر خود عدالت ضربه ببیند دقیقاً مثل خود قلب است و مشکل را به همه اعضای دیگر منتقل می کند و خیلی زود ممکن است همه بدنه را از کار بیاندازد.

هیچ تضمینی نیست که گفتمان برای همیشه باقی بماند. ممکن است تغییراتی داشته باشد. این تغییرات دو نوع هستند، بعضی از این عناصر حالت مکانیکی دارند، بعضی حالت ارگانیکی دارند، تغییرات مکانیکی یعنی اینکه اگر یک عضوی خراب می‌شود همان قسمت را باید درست کنید مثل یک ماشین، ولی در تغییرات ارگانیکی چون اینها به هم پیوند دارند مثل بدن موجود زنده است اگر قسمتی خراب شد احتمالاً بغلی اش هم مشکل پیدا کرده، مثلا اگر قلب مشکل پیدا کرد می‌بینیم یک سری اعضای دیگر هم مشکل پیدا کردند یا مشکل آنها باعث مشکل قلب شده است.

در روایت به ما می‌گویند همه آسمان و زمین روی عدالت سواراست، حکومت باید بر پایه عدالت باشد. اگر عدالت مشکل پیدا کند، یک وقت می بینید اقتصاد را خراب می کند، سیاست خراب می‌شود، فرهنگ، اخلاق و رفتار جامعه و همه چیز را تحت الشعاع قرار می‌دهد. اگر حاکمان به عنوان مجریان عدالت مشکل پیدا کنند همین طور مثل بازی دومینو به همه عناصر دیگر هم تنه می زند و همه عناصر را خراب می کند.

برخی تحول‌ها یک تحول کوچک و سطحی است مثل اینکه یک زخمی در بدن ایجاد شود، می‌توان ترمیمش کرد، اما یک وقتی است که مشکل به استخوان می‌رسد، به قلب می‌رسد و روی اصل تأثیر می‌گذارد و دیگر به این راحتی نمی‌شود درستش کرد. یعنی مبانی را خراب می کند، مبنای اعتقادی مردم زیر سوال می رود، باورها، بنیادها و اعتقادات زیر سوال می‌رود و اینها را راحت نمی شود ترمیم کرد.

انقلاب کوچک، یعنی این که فرض کنید زمانی که مفاهیم گفتمانی اصول گرایی به هم بخورد و اعتقادات جابجا شوند، مفاهیم کلیدی از دست بروند، عملاً یک انقلاب گفتمانی رخ می‌دهد، این موقع چکارباید بکنیم؟ وقتی این تحول رخ می دهد چه باید کرد؟ آیا باید به دنبال حذفش باشیم یا دنبال اصلاحش؟

معمولاً یک تفکر در کشور داریم که نگاه حذفی دارد. این تفکر به تعبیری که رایج است می‌گویند برخی ازافراد از قطار انقلاب پیاده شدند. بعد می گویند پیاده که شدند دیگر هر جا می‌خواهند بروند. یعنی اینها دیگر حذفی محسوب می شوند. در حالیکه انقلاب بنایش این نبود، ما نه تنها قرار بود که همه ملت بلکه همه امت اسلام و حتی همه جهان را سوار قطارانقلاب کنیم، هیچ کس بنا نیست از این قطار پیاده شود. هر کس پیاده شد باید مدیریت کنیم قطار را نگه داریم و سوارش کنیم، این یعنی مدیریت تحول.

مقام معظم رهبری تعبیر بسیارزیبایی به این مضمون نسبت به حوزه داشتند فرمودند حوزه باید متحول شود و حوزه باید تحولات را مدیریت کند تا بی حساب و کتاب در تغییرات و تحولات قرار نگیرد وهمه چیزش را از دست بدهد. باید مدیریت کند تا آنچه مناسب است اتفاق بیافتد. یعنی شما اگر

بنابراین در بحث گفتمان انقلاب اسلامی یک نکته مهم این است که ما برای حفاظت از اصل انقلاب اسلامی، گفتمان اصلی انقلاب را باید کاملاً تضمین کنیم، باید مدیریت کنیم، باید طوری برنامه‌ریزی کنیم تا تحولات هم به موقع رخ بدهند و هم از مدار خارج نشوند. ما الان در جامعه در مقابل برخی از تحولات بین خوف و رجاء قرار گرفتیم.

تعبیر زیبایی مقام معظم رهبری دارند که ما ضمن اینکه انقلابی هستیم نظام هم داریم. نظام یعنی ثبات، انقلابی یعنی تغییر. تغییر و ثبات را با هم داریم و این از انحصارات انقلاب است هیچ انقلابی اینطوری نیست که نظام سازی کند، جمهوری اسلامی تشکیل بدهد و دولت تشکیل بدهد در عین حال دولتش انقلابی یعنی تحول‌گرا و گفتمانش دائماً پویا باشد.

نکته‌ای که بسیار کلیدی است ضرورت مدیریت تحول و حل تعارض‌هایی که در انقلاب‌ها و گفتمان‌ها دیده می‌شود. مثلا شما جاده را توسعه ندهید ولی تولید ماشین را توسعه دهید. دانشگاه‌ها و فارغ التحصیل دانشگاهی را توسعه دهید، ولی برای شغل و کار آنها فکری نکنید. صحبت از اقتصاد اسلامی بکنیم ولی برای بانک ربوی کاری نکنیم، خوب این تعارض‌ها مانع پیشرفت است و باید این تعارض‌ها حل و مدیریت شود.

ما برای حفظ گفتمان انقلاب اسلامی نیاز به حراست از گفتمان‌های کوچکِ زیر مجموعۀ انقلاب اسلامی داریم، که اگر تغییراتی در این گفتمان های کوچک به وجود بیاید ممکن است که به اصل انقلاب سرایت کند و برای جلوگیری از این تغییرات، همه وظیفه داریم هر طور که می‌توانیم برای حفظ انقلاب اسلامی تلاش کنیم.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1739828

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 6 =