کودکي، دوران رشد و شکلگيري شخصيت است و کودکان به علت ويژگيهايي که از نظر سني دارند، بسيار آسيبپذيرند و نياز به حمايت و مراقبت والدين دارند، اما گاهي بزرگسالان، به دلايل مختلف به جاي حمايت و مواظبت از کودکان آنان را مورد آزار قرار ميدهند.
به مناسبت روز جهاني كودك با برگزاري نشستي با عنوان «بررسي پديده کودکآزاري" به بررسي علل و راهكاري مقابله با اين پديده اجتماعي پرداخته است.
والدين، كودكان را به عنوان سبد آرزوهايشان نبينند
مسعود هنربخش، روانشناس باليني و كارشناس بهزيستي در اين نشست با بيان اينكه والديني که آرزوهاي خود را در کودکش ميبينند، کودکآزارند، به اهميت موضوع کودک آزاري رواني در مقابل کودک آزاري جسماني و ناديده گرفتن آن در جامعه اشاره و اظهار كرد: در جامعه معمولا بعد كودك آزاري جسماني مورد توجه قرار ميگيرد و نسبت به جنبه كودك آزاري رواني توجه خاصي مبذول نميشود، هر گونه رفتاري كه والدين يا جانشينان والدين در دو حوزه عمده باعث وابستگي شديد و يا در مقابل نياز به استقلال را در کودک ايجاد کنند، نوعي کودک آزاري محسوب ميشود.
وي ادامه داد: زماني که کودک نتواند استقلال خود را از نظر روحي و رواني حفظ کند، آنگاه مورد آزار و اذيت قرار گرفته است.
كارشناس مسوول پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي بهزيستي خراسان رضوي در ادامه افزود: سطح دلبستگي فرزند به والدين هم بايد معقول باشد به طوري که نه فرزند احساس بي پناهي کند و نه اينکه زياد مورد توجه واقع شود.
هنربخش سپس به اميال و آرزوهاي والدين اشاره کرد و ادامه داد: قاعدتا زماني كه والدين يك سري آرزوها و آمال و يك سري خواستههايي داشتهاند كه به آنها نرسيدهاند، معمولا بچهها را به عنوان سبد آرزوهاي خود ميبينند.
وي اضافه کرد: مشکل ديگر زماني به وجود ميآيد که والدين، اهداف و آرزوهاي خود را در کودکشان جستجو ميکنند و اين موضوع زماني به وجود ميآيد که والدين به اهداف خود در زندگي نرسيدهاند.
اين كارشناس بهزيستي خراسان رضوي ادامه داد: در صورتي که فرزندان نتوانند خواستههاي والدين را برآورده کنند، والدين شروع به کودک و نوجوان آزاري ميکنند.
هنربخش اضافه كرد: در واقع والدين كنوني رفتاري را كه در گذشته والدينشان با آنها داشتهاند، دوباره براي كودكانشان تكرار ميكنند و به همين خاطر كودكاني كه مورد آزار عاطفي يا رواني قرار گرفتهاند به اين سمت پيش ميروند كه اعتياد پيدا كنند يا سطح دلبستگي كودكان، سطح ناايمني شود.
وي افزود: در اين حالت، كودك بزهكار ميشود و بعضا كودكان منحرف اجتماعي شده و ازدواجهاي ناموفقي خواهند داشت، طلاقها زياد ميشود و طلاقهاي نامرئي و عاطفي كم كم شكل ميگيرد.
هنربخش رفتار كودكان مورد آزار قرار گرفته را شبيه بمب ساعتي دانست و اظهار داشت: وقتي كه والدين با كودك آزاري عاطفي درگير هستند، هر لحظه امكان دارد كه كودكان مانند بمب ساعتي منفجر شوند و اثرات اين بمب كل خانواده و محيط را نيز در برگيرد.
وي در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه آيا كودكآزاري بسيار گستردهتر از تعاريف سادهاي است که در اين خصوص داريم، اظهار داشت: در جامعه معمولا در زماني كه كودك آزاري مطرح ميشود، همه افكار به سمت كودكآزاري جسماني ميرود و اين در حالي است كه كودكآزاري از جنبه رواني بسيار گستردهتر است و حتي خود تنبيه هم فقط زدن بچه نيست بلكه اين دو موضوع كه انتظارات بسيار عمدهاي را از فرزند خود داشته باشيم، نيز نوعي تنبيه محسوب ميشود.
اين كارشناس مسوول پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي اهميت كودك آزاري رواني را چند برابر كودك آزاري جسماني عنوان كرد و افزود: در مقابل هر كودك آزاري جسماني در جامعه 9 تا 10 مورد كودك آزاري رواني خواهيم داشت كه ديده نميشوند و اين در حالي است كه جامعه از آنها به عنوان يك خانواده خوب ياد ميكند.
وي اضافه كرد: زماني كه بچه نتواند كودكي خود و يا نوجواني خود را داشته باشند و به اصطلاح بچگي كند، دچار كودك آزاري رواني قرار گرفته است و به اصطلاح جامعه به آنها كودكاني گفته ميشود كه خيلي زود بزرگ شدهاند.
وي رفتار صحيح والدين را بهترين شيوه رفتاري دانست و گفت: والدين در سبك تربيتي خود گاهي اوقات كودك خود را دچار مسموميت عاطفي ميكنند و گاهي نيز كودك را دچار محروميت عاطفي ميكنند و تلاش والدين بايد به سمتي باشد كه يك تعادلي برقرار كنند تا ما كودكاني هنجاري داشته باشيم به عنوان مثال كودكاني كه براي انجام كارهاي خود از هيچ كس كمك نميگيرند و در مقابل آنها كودكاني كه نميتوانند كارهاي خود را به تنهايي انجام دهند.
اين روانشناس باليني علت اصلي شكلگيري كودك آزاري را والدين مورد آزار قرار گرفته در كودكي عنوان كرد و افزود: همه كودكاني كه دچار كودك آزاري قرار ميگيرند، والديني دارند كه خود در گذشته دچار كودكآزاري قرار گرفتهاند و باوري در آنها شكل ميگيرد كه قابل اعتماد نيست، زماني كه فرد دچار كودك آزاري مي شود اين باور در فرد شكل ميگيرد، افراد قابل اعتماد نيستند و بعد خودم صاحب يك بچه ميشوم و در اين حال من حتي به فرزندم هم نميتوانم اعتماد كنم.
هنربخش ادامه داد: اين در حالي است كه اين جنگ با كودك نيست بلكه با والد درون فرد است، اگر فرد يك والد خشن است و به اين دليل كودك آزاري ميكند، اشكال عمده و اساسي از كودك نيست بلكه از والدين دروني فرد است.
وي با اشاره به اينكه كودكان ناهنجار بيشتر در معرض كودك آزاري هستند، اضافه كرد: به طور كلي تنبيه، كودكآزاري محسوب ميشود اما زماني كه ميخواهيم با تنبيه، كودك را از عواقب كارش آشنا كنيم، كودك آزاري محسوب نميشود ولي قطعا همانطور كه تنبيه جسماني، خونريزي جسماني دارد، تنبيه رواني خونريزي رواني دارد.
اين كارشناس بهزيستي والد مطلوب را اينگونه تعريف كرد: ما بحث والد مطلوب را در كنار والد ايدهآل داريم كه حالا اگر به والد ايدهآل هم نرسيديم، ميتوانيم يك والد اثر بخش را داشته باشيم.
هنربخش ادامه داد: كودك مورد آزار قرار گرفته يك والد نامعقول در آينده ميشود و به همين ترتيب، براي قطع اين سيكل معيوب بايد آموزشهاي مناسب را در اين خصوص داشته باشيم.
وي درجه دخالت در خانوادههاي داراي مشكل را اينگونه برشمرد: معمولا ورود به خانوادهها جهت مداخله، در حد آموزش و آموزشهاي مهارتهاي زندگي است، آموزشها در حال حاضر از سوي نهادهاي متفاوتي در حال اجراست و در عين حال اكثر سازمانها نيز در حال اطلاعرساني به خانوادهها هستند.
اين روانشناس باليني در عين حال مشکل جامعه کنوني ما را نداشتن قاطعيت والدين دانست.
اين كارشناس بهزيستي در خاتمه بهترين نوع فرزند پروري را والد پروري عنوان کرد و ادامه داد: بهترين روش فرزند پروري، والد پروري است و قاعدتا اگر ميخواهيم والد خوبي براي فرزندمان باشيم، بايد از مشکلاتي که در گذشته داشتهايم، آغاز کنيم.
غفلت، مهمترين عامل كودك آزاريست كه عوارض آن پنهان ميماند
شهره شاهرودي، كارشناس آسيبهاي اجتماعي سازمان بهزيستي خراسان رضوي نيز در اين نشست با بيان اينكه غفلت، مهمترين عامل كودك آزاريست كه عوارض آن دور و پنهان ميماند، افزود: امروزه افراد جامعه كودك آزاري را تنها تنبيههاي جسمي ميدانند، در صورتي كه هر نوع بيتوجهي عاطفي و رواني اطرافيان كودك كه مراقبت از كودك را بر عهده دارند و به نوعي با كودك در ارتباطند، كودك آزاري محسوب ميشود.
وي ادامه داد: در جامعهاي كه در آن زندگي ميكنيم به خاطر ديدگاههايي كه مردم در خود پرورش دادهاند، فكر ميكنند كودك آزاري تنها تنبيه بدني و جسمي است در صورتي كه غفلت مهمترين عامل كودك آزاري است به طوري كه ممكن است والدين و اطرافيان اجازه ادامه تحصيل را به كودك ندهند و يا در صورت بروز بيماري، خدمات درماني براي كودك فراهم نكنند كه عوارض اينگونه كودك آزاريها در آيندهاي دور و پنهان بروز داده خواهد شد.
اين كارشناس آسيبهاي اجتماعي با اشاره به اينكه امروز مشكلات اقتصادي، زناشويي و اخلاقي والدين سبب بروز اينگونه كودكآزاريهاي عاطفي و رواني ميشود، خاطرنشان كرد: مشكلاتي كه والدين در طول زندگي با كودك و با هم مواجهاند سبب ميشود تا حتي با غفلت به كودك آزاري عاطفي و رواني كودك خود بپردازند و متاسفانه اطرافياني كه شاهد اين گونه رفتارهاي آزار دهنده هستند، آن را نوعي دخالت محسوب ميكنند و از اطلاع آن به 123 پرهيز ميكنند و اين باعث ميشود تا كودك در آيندهاي دور با مشكلات عاطفي و رواني برخورد كند.
وي ادامه داد: يك كودك آنقدر ضعيف و كوچك است كه قدرت انتقال مشكل را ندارد و در اين راستا بهتر است اطرافياني كه شاهد كودك آزاريهاي يك كودك هستند، به بهزيستي و اورژانس اجتماعي با شماره تماس 123 اطلاع دهند.
به گفته اين كارشناس اجتماعي، در كودك آزاري، سختي بچه از نظر شلوغي، نارسي، جذاب نبودن و تند خويي به تنهايي علت اصلي رفتار كودك آزاري والدين و اطراف نيست بلكه اين موارد تنها زمينهايست كه والدين و اطرافيان اين عوامل را با مشكلات زندگي خود تلفيق ميكنند و سبب ميشود كه به رفتار ناپسند كودك آزاري پرداخته شود.
وي ادامه داد: در برخورد با كودك آزاري به هيچ وجه، هدف برخورد قانوني نيست بلكه در اغلب موارد با مداخله از طريق صحبت و مشاوره ميتوان والدين و اطرافيان را نسبت به كار ناپسند خود آگاه و از كودك حمايت كرد.
شاهرودي اضافه کرد: البته رسانهها با نقش مهم خود در بحث كودك آزاري تلاش ميكنند تا والدين و اطرافيان را از رفتار ناپسند خود آگاه كنند كه اين عوامل همراه با آگاهيها و همكاري مردم با 123سبب شده است كه امروزه اين موضوع از حالت مشكل خارج شود، اگر چه به بحران نرسيده اما زيرپوستي دچار بحران است.
4545
نظر شما