طرح اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی چندین بار میان کمیسیون شوراها، صحن علنی مجلس، شورای نگهبان، هیأت عالی نظارت و صحن مجمع تشخیص رفت و برگشت! این طرح ۵۷ بند دارد که هیئت عالی نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام به یکی از بندهای آن که همان برگزاری انتخابات تناسبی در تهران بود ایراد گرفت. این مسئله موجب شد تا مواد دیگر طرح هم برای تصویب تحت تاثیر قرار گیرند تا اینکه مجلس تصمیم گرفت بند مورد اختلاف را حذف کند.
در نهایت با حذف بند تناسبی شدن انتخابات در تهران شرایط برای تبدیل دیگر مصوبات اصلاحی مجلس درباره انتخابات به قانون و برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات مجلس بر اساس این اصلاحات و با قانون جدید فراهم خواهد شد.
در خصوص این موضوعات با غلامرضا نوری قزلجه رئیس فراکسیون مستقلین ولایی و عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی و نماینده بستان آباد به گفتگو نشستیم، مشروح مصاحبه با وی در ادامه میآید:
اصلاح قانون انتخابات با منتقدین بسیاری رو به رو بود، نظر شما در مورد اصلاح قانون انتخابات چیست؟ آیا دادن اختیار بیشتر به شورای نگهبان به صلاح روند فعلی است یا خیر؟
حتما در جریان هستید، حدود پنج ماه قبل که این اصلاحیه وارد دستور کار مجلس شد من از مخالفین سرسخت این اصلاحیه بودم و شش بار این طرح به کمیسیون برگشت خورد یا رد شد که تقریبا در هر شش بار بنده مخالف این طرح بودم. به این علت که مفاد آن و اصلاحاتی که در حال انجام بود، به نظر من متناسب با شرایط موجود کشور نیست و مسیر عکسی را طی می کند. من معتقد هستم که امروز جمهوری اسلامی به نقطهای رسیده است که باید چتر آن بیشتر باز شود و نیروهای بیشتری را زیر چتر خود بگیرد و انتخابات بازتر و دموکراتیکتری را برگزار کند. ولی این اصلاحیه مسیر عکس آن را میرود و از شرایطی که وجود دارد محدودتر و شرایط را سخت میکند، بخصوص برای نامزدها و کسانی که میخواهند وارد شوند.
به کمک مجلس توانستیم برخی از این مواد بسیار مضرّ را حذف کنیم. مثل اصلاح تبصره ۲۸ که از این ۱۲ عنوان شرط لازم برای نامزدی به ۴۰ عنوان افزایش میداد که ستون اصلی این اصلاحیه بود و خوشبختانه حذف شد. هر چند بندهایی از آن را کمیسیون تلاش کرد و در قالب این رفت و برگشتها بین صحن و کمیسیون جاگذاری کند و در دل برخی مواد بیاورند ولی عموما توانستیم جلوی آن را بگیریم، ولی همچنان دارای مفاد و مضامینی است که با جمهوریت نظام و هم با انتخابات دموکراتیک در منافات است.
به دنبال قانون خاص برای افراد خاص بودند که بتوانند در مجلس بعد هم تکرار شوند
با اینکه انتخابات تناسبی به سرانجام نرسید. اما در این امر ما به احزاب قوی احتیاج داریم، ولی امروز احزاب قوی نداریم آیا این مساله امکان پذیر است؟
بحث تناسبی، انتخابات حزبی نیست و کمی متفاوت است و نمی شود گفت دقیقا همان انتخابات حزبی است که احزاب بیایند و مشارکت کنند. اسمش مشخص است: انتخاباتی تناسبی! اینکه عدهای خوشحال بودند که بالاخره سهمی به سلیقههای سیاسی و لیستهای مختلف داده میشود، ولی به نظر من این طور نیست. ابزار مهندسی که در دل این ماده جاگذاری و بارگذاری شده بود، این اجازه را نخواهد داد بهره برداری مثبتی از این انتخابات تناسبی شود.
مثلا باید از یک ماه قبل لیستها مشخص و بسته شود. درحالیکه خیلی از افراد تأثیر گذار در عرصه انتخابات و نامزدهای ویژه معمولا در آن ایام آخر تایید صلاحیت میشوند و فرصتی برای این کار نخواهند داشت و یا موارد مشابه که میتواند ابزار مهندسی در دل خود ماده باشد و هدفی را که عدهای تصور دارند میتوانند با این انتخابات تناسبی دنبال کنند نتواند آن اهداف را تعقیب کند. عدهای به دنبال این هستند که از این طریق به هر شکلی که شده به مجلس بعدی راه پیدا کنند. یعنی قانون خاص برای افراد خاص است که بتوانند در مجلس بعد هم تکرار شوند.
آیا محدودیت برای نمایندههای ادوار نیز هست؟
برداشته شد. طرح اولیه موضوعات عجیب و غریب و متنوعی داشت و خیلی نتراشیده بود و خوشبختانه بعضی از قسمتهایش حذف شد و اصلاح گردید. در این برگشتی که از سوی شورای نگهبان بود و برخی موارد اصلاح شد. حتی در دل آنها هم ما سعی کرده بودیم؛ در مورد رد صلاحیتها بگوییم آنهایی که رد میشوند و علت آن اعلام میشود، اسناد، مدارک و مستنداتی که بر اساس آنها مشمول یک بندی از این ماده ۲۸ شده و رد شدهاند هم باید ارائه شود، اما این را هم باز حذف کردند و کمیسیون هم به حذف و اشکال شورای نگهبان رأی داد و این هم متاسفانه محقق نشد.
ما گفتیم قانون میخواهد اصلاح شود و در سیاستهای کلی ابلاغی در حوزه انتخابات هم تصریح شده بود؛ افرادی که رد صلاحیت میشوند و یا عدم احراز میخورند حتما باید بدانند که به چه دلیل است. ولی در حال حاضر نیز هم قرار شد عنوان را بگویند که شما به دلیل عدم التزام عملی به اسلام رد شدهاید. دیگر با چه مستندی و از چه طریقی و با کدام سند، مدرک و دلیل رسیدهاند که فرد ایکس التزام عملی به اسلام ندارد را از این مصوبه خارج کردهاند و اگر همان عنوان را بگویند برای فرد کفایت خواهد کرد.
اصلاح قانون انتخابات نشان از انتخاباتی مشارکتی و رقابتی ندارد
در انتخابات گذشته مجلس و ریاست جمهوری حضور مردم کمرنگ بود. با این وجود امسال مقام معظم رهبری در سخنرانیهای خود سه بار به مشارکت در انتخابات اشاره کردند. آیا با این شرایط میتوانیم در اسفند ماه انتخاباتی پر شور داشته باشیم؟
نه. نه این اصلاحیه قانون نشان از انتخاباتی مشارکتی و رقابتی دارد و نه آن نهادها و سازمانهایی که این را تعقیب میکردند و در موضوع انتخابات دستاندرکار هستند چنین نظری دارند. یعنی از نحوه پیگیری آنها طرحی میآید و رد میشود و شش بار به کمیسیون بر میگردد و دوباره به دستور کار میآید. هر کجا که گزارش کمیسیون آماده و هر طرحی که بود همان لحظه متوقف میشود و این طرح تحت هر شرایطی با عجله مطرح و گفته میشود وقت نداریم، تذکر ندهید، نطق نداریم و بگذریم که به این طرح برسیم. این ارادهها نشان میدهد که نظر و تصمیمی برای یک انتخابات رقابتی و مشارکتی مطرح نیست.
تنها روزنه امید در این حوزه فرمایشات رهبری است که به یک انتخابات رقابتی و مشارکتی و اهمیت آن بر کشور اشاره داشتند. ما امیدواریم که این مطلب باز شود و آن نهادها و تشکیلاتی که در این حوزه دخیل هستند بیایند و حداقل در چهارچوب قوانین موجود فضا را کمی باز کنند و این اجازه را دهند که جریانات سیاسی و نحلههای فکری و احزاب و گروههای سیاسی که هستند و در چهارچوب قانون اساسی فعالیت میکنند همه بتوانند نامزدی را در بین نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی داشته باشند، حال در وقت اضافه و فرصتهای از دست رفته نه.
مجلس خیلی به دنبال انتخابات مشارکتی بالا نیست
نقش مجلس را در انتخابات چقدر پررنگ میبینید؟
با این اصلاحیه میتوانیم نتیجه بگیریم که مجلس خیلی به دنبال انتخابات مشارکتی بالا نیست. البته این طبیعی است، دولت و هم مجلس مسئول یک انتخابات حداقلی هستند و طعم این انتخابات حداقلی را چشیدهاند و احساس می کنند که بسیار خوشمزه، کم هزینه، کم دردسر، با ریسک پایین و امکان برد بالا است.
هدف گذاری با نشستن در اتاق جلسه با خودکار و کاغذ و با بازی و عدد نوشتن نیست
در این مابین وزیر کشور اعلام کرد که ما برای مشارکت ۶۰ درصدی هدف گذاری کردیم، ولی مثلا بخشنامه معاون سیاسی وزیر کشور درحالیکه بیش از ۶ ماه تا انتخابات مانده است با واکنشهای منفی بسیاری از سوی نمایندگان مجلس مواجه شد...
هدف گذاری، با نشستن در اتاق جلسه با خودکار و کاغذ و با بازی و عدد نوشتن نیست. باید در عمل نشان داده شود که به دنبال یک انتخابات مشارکتی هستیم. در اصلاح قانون، وزارت کشور چقدر نقش داشت و کجا بود؟ چقدر به مواردی که برای مشارکت مهم بودند اصرار کرد؟ چقدر پای احزاب را و نقطه نظرات کارشناسی احزاب را از طریق خودش به کمیسیون امور داخلی و شوراها به بررسی این طرح کشید؟ احزاب و جریانهای سیاسی و صاحب نظران حوزههای سیاسی و اجتماعی کشور چقدر ورود داده شدند؟ وزارت کشور چه نقشی را ایفا کرد؟ اینجا مشخص میشود که چقدر اراده برای انتخابات مشارکتی وجود دارد؟ با لفاظی و حرف زدن و شعار دادن کار عملیاتی نمیشود.
در بحث نامه من معتقد هستم که مفادی از آن نامه با قانون اساسی و با ایفای وظیفه نمایندگی منافات داشت، ولی من بر این اعتقادم که برای استیضاح نمیارزید که به خاطر آن موضوع وزیر کشور را استیضاح کنیم؛ در حالی که در یک سال گذشته در کشور موضوعات زیادی اتفاق افتاد و عدم مدیریت و عدم توانایی وزارت کشور در آنها کاملا محرز بود. ولی مجلس به سادگی از کنار آنها گذشت و حالا به خاطر خود نمایندگان و محدودیتها لغو شد نمیارزید که به دنبال استیضاح بروند و با این عنوان وزیر کشور را استیضاح کنیم چون برای نمایندگان محدودیت درست شده است.
بخشنامه قانونی بود یا نه؟
از بابت محدود کردن ایفای وظیفه نمایندگی خلاف قانون بود. البته متوجه این شدند و به سرعت بخشنامه را اصلاح و ملغی کردند.
نمایندگان باز هم درخواست برکناری معاون سیاسی را دارند؟
نمیدانم خیلی پیگیر آن موضوع نیستم و به نظر من در آستانه انتخابات به نوعی دخالت در کار قوه مجریه میشود و شخصا پیگیر نیستم و نمیدانم به کجا میانجامد.
صحبتهایی در مورد حضور علی لاریجانی مطرح شده است؛ عدهای کماکان منتظر هستند که ایشان به عرصه انتخابات برگردد اما دیدیم که جریانی تندرو یک سری مخالفتهایی را در فضای مجازی سردادند و ایشان نامهای نوشتند و گفتند که قصد حضور در انتخابات را ندارند و با کلمه خالص سازی به نوعی از شورای نگهبان انتقاد کردند در این مورد صحبتی دارید؟
به طور دقیق باید از خود دکتر لاریجانی پرسید. به نظر من ایشان موضعی هوشمندانهای را گرفتند. جریانی که این همه مسیرها را محدود کرده و گذرگاههای سیاسی و ورود به مجلس و ریاست جمهوری را آنقدر تنگ و محدود کرده به دنبال این است که جریانات رقیب را به بازی بگیرد و تشویق کند که به میدان بیایید و شور انتخاباتی ایجاد کنید. مشروط بر اینکه باز هم ما باشیم و باز هم به ما رأی بدهید طبیعتا نباید اجازه داد که این جریان تمامیت خواه چنین سوءاستفادهای را از جریانهای سیاسی کشور داشته باشد و اقدام و جواب به موقعی بود.
اگر بنا است نمایندگان جریانات فکری مختلف به عرصه بیایند باید همسان و مساوی دیده شده و به موقع بررسی شوند و به موقع بتوانند در عرصه حضور پیدا کنند و عادلانه و منصفانه امکان رقابت برای همه آنها فراهم شود و رأی میزان و رأی ملت شود. بسیاری علاقه مند هستند و جریانهای فکری متفاوت میآیند و در عرصه حضور پیدا میکنند. ولی جریان خاص و عمدتا حاکم اگر بخواهد از بقیه جریانهای سیاسی سواستفاده کند حتما آنها هم هوشمندانه برخورد میکنند و این اجازه را نمی دهند.
در دولتها سابقه نداشت که در دوره اول و در سال اول و دوم اینگونه ناکارآمدی بروز پیدا کند
آیا به هدفی که از یک دست سازی داشتند رسیدهاند؟
بله. میتوان گفت که رسیدهاند و یک دست سازی در بین قوا تقریبا اتفاق افتاده است و نتیجه آن هم مشخص میشود و عدم کارآمدی این سیاست غلط به وضوح نشان داده میشود. در دولتها سابقه نداشت که در دوره اول و در سال اول و دوم اینگونه ناکارآمدی بروز پیدا کند و جامعه این طور پس بزند و آن را کنار بگذارد و این حاصل خالص سازی و فکر پوسیده و بیهودهای بود که برای کشور هزینه ایجاد کرد و کشور را چند سال عقب نگه داشت.
مهمترین دستور کار مجلس دوازدهم باید برگرداندن مجلس به جایگاه خودش باشد
در واقع با هر اتفاقی مشاهده میکنیم جایگاه مجلس در نزد مردم پایینتر میآید مثل ماجرای ماشینها و انتخابات
جایگاه مجلس به دلیل همین انتخابات که متاسفانه ۶۰% از جامعه به آن رأی ندادند و طبیعی است که موضع داشته باشند و از طرفی مجلس آن خاصیت و جایگاه خود را از دست میدهد. در بخشی خودش باعث و بانی از دست رفتن جایگاه خود است. راه کار درست و منطقی و علمی برای مشکلات کشور ارائه نمیدهد و از طرف دیگر بیشتر به حواشی می پردازد تا به اصل مطلب و از سویی از بیرون از مجلس مرتبا مجلس را تضعیف میکنند؛ شوراهای قانون گذاری و عالی، سران قوا و جاهای مشابه آن که به جای مجلس تصمیم میگیرند و به جای مجلس قانون گذاری میکنند و در شرایط فعلی متاسفانه باید گفت که مجلس در راس امور نیست و جایگاهاش تنزل پیدا کرده است.
من معتقد هستم مهمترین دستور کار مجلس دوازدهم باید برگرداندن مجلس به جایگاه خودش باشد. نمایندگان توانمند و آگاه و کسانی که صاحب نظر و صاحب فکر هستند و توان و جرأتاش را دارند و میتوانند جایگاه مجلس را به همان جایی که در قانون اساسی ما است برگردانند، این تکلیف اول مجلسی است که بتوند از همه جناحهای سیاسی کشور تشکیل شود. اگر این چنین نباشد سیر تنزلی مجلس همچنان ادامه خواهد یافت.
اینکه میگویند بیایید و شرکت کنید و رأی دهید و مجبور هستید به ما رأی دهید این درست نیست
چند هفته قبل صحبتهای مهندس باهنر را داشتیم که اصلاح طلبان را به قول خود نصیحت کرد و برخی گفتند که او تهدید کرده است. در این مورد صحبت میکنید؟
اگر دعوت برای مشارکت و حضور در انتخاب دعوتی واقعی باشد که بیایید و در انتخابات شرکت کنید و رأی دهید و به هر کسی که دوست دارید رأی دهید که خوب است، ولی اینکه بگویند بیایید و شرکت کنید و رأی دهید و مجبور هستید به ما رأی دهید این درست نیست. به نظر من چنین سیاستی در جامعه دیگر خریدار ندارد. من به واسطه ارتباط با جریانهای سیاسی مختلف که در سطح کشور دارم این را برداشت کردم، آنهایی در انتخابات حضور پیدا خواهند کرد که نامزدی را در بین نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی داشته باشند.
این برداشت را دارم که جایگاه حکومت و شهروندان باید مسیری دو طرفه باشد ولی این صحبتها نشان میدهد که این مسیر یک طرفه است آیا این شیوه درست است؟
قانون اساسی ما میگوید هر چه مردم بخواهند و هر چه که مردم اراده کنند آن باید اتفاق بیفتد.
دقیقا دو سوم ملت در مسیر توسعه و پیشرفت کشور نیستند
ولی ما در خلاف آن مسیر هستیم، چطور میتوانیم برگردیم؟
به خاطر همین است که امروز دو سوم ملت از مسیر و روند توسعه کشور کنار گذاشته شدهاند. دقیقا دو سوم ملت الان در مسیر توسعه و پیشرفت کشور نیستند و جدا از یک سومی که در صحنه حضور دارند و فعال هستند. این شکاف را باید پر کرد. قدم اول مسیر انتخابات مجلس دوازدهم است که مردم و گروههای سیاسی این مطالبه را دارند که نفراتی از ما هم بتوانند نامزد شوند و در انتخابات حضور پیدا کنند و این فارغ از آن است که رای می آورند یا نه. فقط همینقدر که بتوانند حضور عادلانه و به موقع پیدا کنند. مثل بقیه کاندیداها و نامزدها.
برای ادامه مسیر انقلاب و مسیر نظام از آنها استفاده کنیم
از دیگر شخصیتهایی که مردم منتظر بودند اسم او در انتخابات بیاید جواد ظریف بود و در فضای مجازی در مورد ایشان صحبتهای بسیاری شد و او در صحبتی ۶ ساعته در کلاب هاوس ناگفتههایی در مورد برجام داشت و از خودش دفاع کرد. نظر شما در مورد صحبتهای ظریف چیست؟
من کل صحبتهای ایشان را به طور کامل نشنیدم و نمیتوانم نظر کاملی بدهم. ولی آن قسمتهایی که مربوط به برجام بود ،چون در فضای مشترکی قرار داشتیم و این موضوع در مجلس نهم پیش میرفت و ما هم توفیق داشتیم که در آن زمان در مجلس حضور داشته باشیم، وقتی آن موارد را مرور میکردند عین واقعیتها بود و آن مطالب را کاملا درست بیان کردند.
به نظر من نباید به گفتههای ایشان واکنش منفی نشان داد. باید از آنها درس بگیریم و برای ادامه مسیر انقلاب و مسیر نظام استفاده کنیم. نباید صرفا از این افراد انتقاد کرد و گفت چرا این مطالب را بیان میکنند، اینها واقعیتهایی است که تجربه شده و به نوعی گرفتاریها و مشکلات کشور بود. چالشهایی که در داخل و بیرون و خارج از کشور داشتیم. آنها به عینه در صحبتهای ایشان ترسیم و بیان میشدند و میتواند مورد استفاده دیپلماتهای کشور قرار بگیرد و برای تصمیم گیران و تصمیم سازان در حوزه سیاست خارجی کشور نکات قابل استفاده و مهمی بودند.
یکی از صحبتهای ظریف این بود که آنچه ما انجام دادیم زیر نظر رهبری بود ولی در داخل دچار اظهارنظرهای سلیقهای هستیم و گفته میشود تیم وزارت خارجه خلاف جهت پیش رفته است
خلاف نظر این آقایان بوده و میخواهند هزینه ایجاد کنند. نکته ظریف درست بود؛ وقتی برجام برای تایید به مجلس ارجاع شد و در قالب طرح قانونی ۹ مادهای به مجلس آمد و بررسی شد من از نزدیک شاهد بودم که اینها کاملا در هماهنگی با شورای عالی امنیت ملی بودند
.سیاست خارجی دولت آقای سید ابراهیم رییسی را چطور ارزیابی میکنید؟
به آن اندازه که امروز دستشان باز است از فضا استفاده نمی کنند. امروز دست این دولت در حوزه سیاست خارجی و از لحاظ مختلف باز است و از این فرصت و این امکان استفاده لازم و بهره خوبی را نمیبرند. اتفاقات مثبتی افتاده و ما از آنها حمایت و کمک هم میکنیم، ولی نسبت به آن امکاناتی که در اختیارشان گذاشته شده کند حرکت میکنند. هم اختیاراتی که داده شده و هم موانعی که وجود ندارد. در دولت قبل وقتی میخواستند در حوزه سیاست خارجی کوچکترین قدمی بردارند فورا سر و صدا از این قوم که امروز دستاندر کار هستند بلند میشد چون، اعدام باید گردد و محدود باید شود و نباید اتفاق بیافتد و راهپیمایی و کفن پوشی و... و از این اتفاقات رخ میداد و الحمدالله که امروز نیست.
همینهایی که این بازیها را در میآوردند امروز دست اندر کار هستند و کسی مانع آنها نیست و همه تشویق میکنند و میگویند کار خوبی است. اگر میخواهیم برای حل مشکل کشور با آمریکا مذاکره مستقیم داشته باشیم، بسم الله! فضا فراهم است و باید از این امکان استفاده حداکثری شود. در این مسیر من احساس میکنم از این امکان استفاده خوبی نمیشود و امیدواریم بیشتر استفاده کنند. برخی از مشکلات اقتصادی ما راهکارهای سیاسی دارد که از همین مسیرها میگذرد و باید از اینها حداکثر استفاده را کنند.
در دولت روحانی میگفتند سیاست خارجی ربطی به اقتصاد ندارد، ولی امروز ارتباط دارد
خیلی چیزها میگفتند و حال که امروز در مسند کار هستند می بینند دو دو تا چند تا میشود.
آقای خضریان نماینده مجلس چند هفته پیش گفت توافقی که با آژانس شده ضد قانون راهبردی مجلس است. این مساله به کجا میرسد؟
باید اطلاعات را به طور دقیق از سازمان انرژی اتمی بگیریم. یک اشکال کار این جا است که در مجلس و دولت گذشته قبلا گزارشات مفصلی به صورت دورهای در این خصوص به مجلس ارائه می شد، ولی دیگر نظارتها، بررسیها و گزارش گیریهای دقیق اتفاق نمیافتد و همین باعث شده اطلاعات ما در این حوزه کم باشد. من هم حدس میزنم بخشی از این قانون زیر پا گذاشته میشود، شنیدههای غیررسمی حاکی از این بوده که دولت به دنبال لایحهای است که به صورت غیرمستقیم این قانون را اصلاح کند و از این اقدامات غیرقانونی خلاص شود. اینها نشان میدهد یک جای کار گیر دارد و طبیعی بود.
این قانون برای این گذاشته شد و فلسفهاش این بود که دولت قبلی در جایی گیر کند و نتواند مذاکرات را ادامه دهد و توافق را احیاء و نهایی کند و طبیعی است که این قانون برای دولت فعلی هم مانع خواهد بود و آنهایی که این را نوشتند دقیق میدانند که کجاها خار دارد و به پای کسی که در مسیر است فرو خواهد رفت و این را میدانند و شاید از آن منظر گفتند و من هم حدس میزنم که درست است ولی من چون گزارش دقیقی نگرفتهام نمیتوانم قاطعانه بگویم که صد درصد دولت خلاف کرده است. چون در اجرا اصل این قانون برای متوقف کردن کار بود. حال چه دولت قبلی و چه دولت فعلی اگر بخواهند جلو بروند باید در جاهایی تنهای به این قانون بزند
.
منافع جناحی و منافع گروهی، منافع ملی ما و سفره مردم را تحت تاثیر قرار داد
آیا چنان که برخی معتقدند، میتوان گفت زندگی مردم اسیر سلایق شده است؟
به نوعی میشود گفت، بله. تصمیماتی که منافع ملی در آن نبود و منافع جناحی و منافع گروهی بود و منافع ملی ما و سفره مردم را تحت تاثیر قرار داد
.سال آخر مجلس را چگونه پیش بینی میکنید؟ بعد از صحبتهای نمایندگان مجلس با وزیر کشور برخی میگفتند مجلس و دولت دچار چالش شدهاند
اگر چنانچه انتخابات محدود به همین جریان خالص شده و یک دست شده باشد جنگ زرگریهایی در بین آنها اتفاق خواهد افتاد و دعواهایی که هیچ تماشاگری نخواهد داشت رخ میدهد، ولی اگر فضا برای انتخاباتی رقابتی و مشارکتی باز شود این دو بخش باز با هم متحد میشوند.
بیشتر بخوانید:
۲۱۶۲۱۷
نظر شما