۰ نفر
۷ مهر ۱۳۸۸ - ۱۵:۳۲

دکتر عبدالحسین فرزاد معتقد است هنرمندان معاصر مجبور شده‌اند به عرفان مولانا روی بیاورند.

آذر مهاجر: این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی یکی از کسانی است که بارها درباره مولانا و اشعارش اظهار نظر کرده و با دقت اندیشه و آثار مولانا را تبیین کرده است. دکتر عبدالحسین فرزاد در توصیف جایگاه مولانا گفته: در شعر مولانا شاعر مهم‌تر از شعر است و شعر این شاعر هم گفته است: عنصر غالب در غزل مولانا تمهیدات شعری مانند وزن و صناعات ادبی و امثال آن نیست بلکه خود شاعر است که در سراسر غزلیاتش تمامی خوانندگان را به یک مولانا تبدیل می‌کند و آنان را در سماع شگفت انگیزش سهیم می‌سازد. دکتر فرزاد حتی معتقد است که مولانا در شعر به فراسوی زبان فارسی سفر کرده و به بی‌ترانگی رسیده اما با این همه وقتی صحبت از تأثیر مولانا بر هنرمندان امروز می‌شود دکتر فرزاد این توجه به عرفان مولانا را ناشی از جبر می‌داند نه اختیار. در این باره با او گفت و گو کرده ایم:

جناب دکتر فرزاد چه چیزی باعث شده توجه هنرمندان معاصر به مولانا را جبری بدانید؟
هنرمندان و ادیبان ما به مولانا بیشتر توجه کرده‌اند چرا که تنگناها سبب شده آنها به سمت مولانا بروند. وقتی درباره خیام تنها به شخصیت ریاضیدان او پرداخته می‌شود، وقتی پرداختن به دیگر شعرای خردگرای ما به خاطر پرداختن به چیستی مسائل، تنگنا و مسئله برای هنرمندان ایجاد می‌کند، آنها به سمت عرفان خواهند رفت و کجا می‌توانند به عرفانی شایسته پرداختن دست یابند جز نزد مولانا.

اما شما همواره از مولانا و اشعارش دفاع کرده‌اید و نگاه زیبایی به مولانا و اشعار او داشته اید؟
هنوز هم دارم و هنوز هم مولانا را به عنوان شاعری بزرگ می‌شناسم اما این حقیقت جامعه ما را عوض نمی‌کند. این ارادت به مولانا سبب نمی‌شود رویکرد هنرمندان ایرانی به مولانا را ناشی از بزرگی مولانا بدانم چرا که می‌بینم چطور هنرمندان ما برای فرار از تنگناهای موجود به سمت شاعری چون مولانا می‌روند که آنها را از عواقب پرداختن به خرد و اندیشه‌های فلسفی و منتقد دیگر شعرا، در امان می‌دارد.

بنابراین باز هم این جنس و نوع شعر مولاناست که هنرمندان را به سمت او سوق می‌دهد؟
بله البته که این مسئله در روی آوردن به اندیشه شعر مولانا در چنین شرایطی بی‌تأثیر نیست. پرداختن به شعر مولانا و اندیشه عرفانی او در هر دوره‌ای کمتر موجب دردسر می‌شود اما ما در عصر انزوای عرفانی زندگی نمی‌کنیم، ما در دوره اجتماعات بزرگ بشری زیست می‌کنیم. در دوره‌ای که خون کودک فلسطینی روی کتاب مدرسه‌اش می‌ریزد و مادران اتریشی با کالسکه کودکانشان برای اعتراض به این جنایت‌ها به خیابان‌ها می‌آیند. اما اینجا هر سال کتابهای عرفانی جوایز بیشتر می‌برند و زمزمه‌هایی درباره حذف علوم انسانی می‌شنویم. فیزیک و امثال آن مانند بولدوزر هستند و علوم انسانی مغز متفکر و اندیشه‌ای است که این بولدوزر را هدایت می‌کند. این جریان تنها توسط دولتمردان ما برای هنرمندان ایرانی ایجاد نشده. یک برنامه‌‌ریزی سازمان یافته برای مبارزه با خردگرایی انسان امروز در ایران است که در دیگر کشورها هم دارد نقش خود را به خوبی ایفا می‌کند. چرا مدونا خواننده آمریکایی هم از مولانا می‌خواند؟ در حالی که از نسیمی، فرخی یزدی و بسیاری شعرای بزرگ و خردگرا حرفی به میان نمی‌آید.

کد خبر 18519

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۲۱:۳۱ - ۱۳۸۸/۰۷/۰۷
    0 0
    عالی

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین