امسال، سال خوبی برای جشنواره فیلم فجر است. این نوید از همان زمانی به گوش رسید که اعلام شد ۱۰۶ فیلم برای حضور در این رویداد، اعلام آمادگی کردهاند که از این تعداد، ۵۱ فیلم را کارگردانان اول تولید کردهاند. مشخص بود که با این آمار، دست هیات انتخاب برای گزینش آثار باز است. همچنین این گمانه به ذهن خطور میکرد که با توجه به حضور این تعداد فیلماولی، بخش نگاه نو، دوباره احیا میشود و تعداد بیشتری از آثار اول، امکان حضور در جشنواره فجر را خواهند یافت.
در ادامه و با سلسلهگزارشهایی که منتشر شد، این نکته مورد توجه قرار گرفت که ارگانهای بسیاری برای امسال تولیدات داشتهاند که بیم آن میرفت با جشنوارهای ارگانی مواجه شویم اما این گمانه از دو جهت مردود بود: نخست، بحث هوشمندیای بود که در سیاستگذایهای کلان جشنواره فجر وجود دارد و از یکدست شدن تم تولیداتی آن جلوگیری میکند و دوم، سوژههایی بود که برخی از این ارگانها، موفق شدند تا آن را از حالت کلیشهای خارج کنند. مثلا دو ساخته امسال اوج یعنی آبی روشن و پرویزخان، در زمین دیگری جز آنچه تصور غالب است، روایت میشود که تنوع گونه خوبی را برای جشنواره امسال رقم زده است.
این تنوع گونه که از کودک و کمدی تا درامهای اجتماعی، دفاع مقدس، بیوگرافی و انیمیشن وجود دارد، طیف وسیعتری از مخاطبان را شامل شده و جذابیتهای تماتیک بسیاری را به جشنواره میدهد. همچنین حضور کارگردانانی از چندین نسل، میتواند در کنار تنوع گونه، چالش جذابتری را در مسیر رقابت ایجاد کند.
فضاسازیها و خبررسانیهایی که برخی از آثار جشنواره امسال طی هفتههای اخیر داشتهاند نیز میتواند برای مخاطب، جذابیتهای بسیاری داشته باشد. متاسفانه اکنون چندسالی است که این نگاه در برخی رسانهها رایج شده که طی آن، بیش از آنکه به داستان، کارگردان، تیم بازیگری و گونه فیلم توجه شود، تمرکز بر روی نهاد سازنده است و همین، به اهرمی تبدیل میشود تا گاردهای علیه آن فیلم شکل بگیرد. این، یک سنجش غیرحرفهای و اشتباه است چرا که نهادی مانند فارابی، در عمده تولیدات سینمایی کشور نقش دارد و این نقش داشتن، از اعطای تجهیزات و لجستیک گرفته شده تا اعطای وام و . . . میتواند متنوع باشد و به همین دلیل، نمیتوان اینگونه برداشت شود که چون فارابی در فلان فیلم مشارکت داشته، پس با یک فیلم ارگانی با زاویه نگاه خاص مواجه هستیم.
مثلا برای جشنواره امسال، حدود نیمی از فیلمها، با حضور فارابی تولید شده است اما آیا این گزاره، به معنی تولید فیلم تحت تفکر فارابی است؟ قطعا خیر. همچنانکه دیگر ارگانها نیز از آن شاخصههایی که تصور میکنیم، فاصله گرفته و در تولیدات خود، مخاطب و رضایت او را هدف قرار دادهاند. بنابراین نباید با یک پیشفرض تدافعی و گارد گرفتن در برابر برخی تولیدات، به تماشای آثار حاضر در جشنواره بنشینیم.
در مورد جشنواره امسال، این نکته نیز وجود دارد که چندین نام پررنگ که تصور میشد میتوانند با حضور خود، تنور این دوره را حسابی گرم میکنند، غائب هستند. این اتفاق را در نتیجه این اصل قلمداد کنیم که آثار حاضر در جشنواره، به لحاظ کیفی، بهمراتب از آن آثار، قدرتمندتر بودهاند و هیات انتخاب تحتتاثیر بزرگی آن نامها و فضاسازی رسانهای قرار نگرفتهاند. همین استدلال کافی است تا با دید جدیتری به آثار این دوره نگاه کنیم و حتی در انتظار غافلگیری باشیم.
جشنواره فیلم فجر، هرساله، فارغ از چهرههایی که در آن حضور دارند، محلی برای تضارب عقاید است. همین مشخصه، تنور این رویداد را حسابی گرم میکند. این اظهارنظرهای پیشدستانه قطعا مربوط به دوره اخیر نیست و در تمامی دورهها وجود داشته است پس با این نگاه حرفهای به جشنواره مینگریم که نمیتوان کلیت یک دوره را تنها از روی نام فیلم و سازنده آن تشخیص داد. وقتی با این دید، به جشنواره نگاه کنیم، به این گزاره میرسیم که در بزرگترین رویداد فرهنگی کشور، تعدادی فیلم به نمایش درمیآید که تنها، پس از اتمام آن قادر خواهیم بود که راجع به کیفیت محتوایی آن بحثهای تکنیکی کنیم.
تا اینجای کار، جشنواره توانسته حداقل بر روی کاغذ، کنجکاویهایی را به وجود بیاورد که مخاطبان بسیاری را به دنبال کردن این رویداد ترغیب میکند. حال باید منتظر ماند تا ببینیم این کنجکاویها تا چه اندازه قادر خواهند بود رضایت حداکثری مخاطبان را رقم بزنند و اصولا آیا جشنواره امسال خواهد توانست غافلگیری خوبی را رو کند یا خیر.
۲۲۰۵۷
نظر شما