چیزی که از این فیلم حماسه‌ای باشکوه و شاعرانه می‌سازد، پیچیدگی و تناقض اخلاقی جاری در آن است.

نزهت بادی: فیلمی که برای هفته پیش در نظر گرفته بودم «مزد ترس» ساخته هانری ژرژ کلوزو بود که از فیلم‌های مهم دیگرش می‌توان به «شیطان‌صفتان» و «کلاغ» اشاره کرد که توصیه می‌کنم تماشایش را از دست ندهید.
پیشنهاد این هفته‌ام یکی از تماشایی‌ترین وسترن‌های دهه 1940 است که به نظر خیلی از منتقدان نخستین فیلم امروزی وسترن به حساب می‌آید، زیرا موفق می‌شود در قالب افسانه غرب به نوعی تحلیل تاریخی درباره تحول و تغییر جامعه آمریکا بعد از جنگ‌های انفصال دست یابد و ضرورت فروپاشی تفکر کهن فئودالیته و شکل‌گیری نظام جدید بورژوازی را نشان دهد.
فیلم این موضوع را در بستر یک داستان وسترن از کهن الگوی برادرکشی هابیل و قابیل بیان می‌کند و آن را به واسطه رویارویی و مبارزه جوزف کاتن و گریگوری پک برای تصاحب یک دختر دورگه که نقشش را جنیفر جونز بازی می‌کند، نشان می‌دهد.
با وجودی که هر دو پسران یگ گله دار بزرگ هستند، اما جوزف کاتن یک وکیل درجه یک است که می‌خواهد نظم و قانون و منطق را جایگزین احکام پدرسالارانه دوران فئودالیته کند و گریگوری پک یک کابوی هرج و مرج طلب، سرکش و خودمختار به حساب می‌آید که به هیچ چیزی جز خودش و اسلحه‌اش اعتقاد ندارد.
جونز در میان این دو برادر سرگردان است و گاهی به این و گاهی به آن تمایل می‌یابد. کاتن می‌کوشد از او یک خانم متمدن و مبادی‌آداب بسازد و پک می‌خواهد بدویت غریزی و رام نشدنی او را حفظ کند. بنابراین کاملا معلوم است آنکه باید در این دوئل از بین برود، مرد مزاحم تمدن و قانون و پیشرفت است. پس کاتن زنده می‌ماند و پک می‌میرد.
اما کسی که لیاقت کشتن پک را می‌یابد، برادر خوش‌پوش و تحصیلکرده و مودب نیست، چون اصلا بعید است که بتواند اسلحه را درست در دستش بگیرد، چه برسد که بخواهد هفت‌تیر‌کش بی‌رقیب فیلم را بکشد. تنها کاری که از دست چنین آدمی برمی‌آید این است که برادر ضدتمدن خود را به دست قانون بسپارد تا او را دار بزنند.
پس کسی که لیاقت رویارویی با یاغی ما را دارد، یکی مثل خودش است،‌‌ همان معشوقه وحشی و ناآرامی که پک هرگز نگذاشت به یک خانم متین و متشخص تبدیل شود و عشقش نسبت به او را با چنان خشونت بدوی و غریزی آمیخت که خوی سرکش دخترک را دامن زد و در‌‌نهایت همین طبیعت آتشین او، منجر به مرگ هر دوی آن‌ها شد.
بنابراین چیزی که از این فیلم حماسه‌ای باشکوه و شاعرانه می‌سازد، پیچیدگی و تناقض اخلاقی جاری در آن است که خودش را در رابطه مبتنی بر عشق و نفرت توامان پک و جونز نشان می‌دهد.

جونز همانقدر که از پک می‌ترسد و می‌گریزد، به او میل دارد و به سمتش کشیده می‌شود و در عین عشق عجیبی که به او دارد، از او بیزار و متنفر است. پک نیز به‌‌ همان اندازه که میل به تصاحب دخترک دارد، اما نمی‌خواهد بپای علاقه‌اش اسیر و زمینگیر شود و هرچند نمی‌تواند از او دور بماند ولی تحمل نزدیکی زیاد به وی را هم ندارد.
در صحنه جدال نهایی به خوبی می‌توان این احساس دوگانه و متناقض را دید. هر دو می‌کوشند دیگری را زود‌تر بکشند و بعد از اینکه به هم شلیک می‌کنند و هر دو در آستانه مرگ قرار می‌گیرند، تلاش می‌کنند برای آخرین ملاقاتشان زود‌تر بهم برسند. کجا می‌توانید نظیری برای این صحنه بیابید که مرد و زن عاشقی که در حال مرگ هستند، خود را بر خاک داغ و پر خون می‌کشند تا دست‌هایشان به هم برسد، درحالی که در دست دیگرشان اسلحه‌ای را برای شلیک به سوی دیگری آماده نگه داشته‌اند!
این یکی از معدود نقش‌های منفی گریگوری پک است. همانطور که می‌دانید پک با آن قامت کشیده، صورت دلپذیر، چشمان معصوم و لبخند جذابش بیشتر مناسب مردان خوب و نازنین سینما بود. در وصف او گفته‌اند که او نقش آدم‌های محترم و متین را بازی نمی‌کرد، بلکه نقش‌ها را بر اساس شخصیت محترم او می‌نوشتند.
به همین دلیل حتی وقتی او را در نقش منفی می‌بینیم باز هم به نظرمان دلنشین و دوست‌داشتنی می‌آید. من که فکر می‌کنم کارگردان فیلم مثل ما طرفدار برادر شرور و تمدن‌گریز و قانون‌شکن بوده است و آگاهانه پک را انتخاب کرده تا با آن پرسونای سمپاتیکش به قهرمان محبوب فیلم تبدیل شود.
بد نیست بدانید این‌‌ همان فیلمی است که خاطرات اولیه اسکورسیزی از سینما و انگیزه شیفتگی او به فیلمسازی را شکل می‌دهد و بعد‌ها همواره از این فیلمساز به عنوان یکی از منابع الهام‌بخش و تاثیرگذار بر دنیای فیلمسازیش نام می‌برد.
فیلم را که حتما دیده‌اید و کارگردانش را هم به خوبی می‌شناسید! پس زود دست به کار شوید و اسم فیلم و فیلمسازش را بنویسید و نظرتان را درباره‌اش بگویید.
5858
کد خبر 186123

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ميثم IR ۱۳:۳۳ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۱
    0 0
    نام فيلم دوئل در آفتاب مي باشد به كارگرداني آقاي ويدور مي باشد.
  • مانی IR ۱۴:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۱
    0 0
    جدال در آفتاب ساخته کینگ ویدور. از شاهکارهای وسترن کلاسیک
  • سعید IR ۱۰:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۲
    0 0
    صحنه ای که ددر فیلم سته های بزرگ گله داران در پس زمینه ای از غروب آفتاب در دشت به سوی خط راه آهن می آیند، فوق العاده است و هنوز نظیر آن ساخته نشده است.

آخرین اخبار