*رفتارهای اخیر بانک مرکزی در چند هفته گذشته، تقریباً امکان دستیابی به تحلیلی منطقی از چرایی تصمیمات و سیاستهای اتخاذ شده از سوی نهاد ناظر پولی و بانکی کشور را به حداقل ممکن رسانده است.
*انفعال چند هفتهای در برابر جهشهای سریع قیمت دلار و به تبع آن سکه در بازار و افزایش فاصله میان قیمتهای رسمی و بازار آزاد و پس از آن ورودی همه جانبه به بازار با هدف آنچه تخلیه حباب قیمتی عنوان شد، دو سر طیفی از رفتارهای بانک مرکزی طی هفتههای اخیر است که تعجب بسیاری از تحلیلگران و ناظران را برانگیخته است.
*اکنون و در پی صدور فرمان تخلیه حباب قیمتی سکه از سوی رئیس کل بانک مرکزی در مورد سکه این پرسش بیش از هر زمان دیگری مطرح است که اگر بانک مرکزی امکان و توان مدیریت قیمتها در بازار را آن هم به این روش دارد، چرا پیش از این و قبل از گسترش فاصله قیمتی در بازار، دست به چنین اقدامی نزد تا نه مجبور به پرداخت هزینههای مالی بیشتر و نه هزینههای اعتباری هنگفتی باشد؟
*از سوی دیگر، جا برای این پرسش هم باز است که چه عواملی رئیس کل بانک مرکزی را بر آن داشته تا صریحاً از وجود حبابی 80 هزار تومانی سخن بگوید درحالی که تا چندی قبل اساساً وجود حباب قیمتی را نمیپذیرفت؟ به نظر میرسد پاسخ این پرسشها را باید در جایی دیگر جستجو کرد؛ در میزان استقلال بانک مرکزی به عنوان سکاندار نظام پولی و بانکی کشور.
*طبیعی است در شرایطی که بانک مرکزی از استقلال کافی در اتخاذ سیاستها و اجرای روشهای کارشناسی و سنجیده برخوردار باشد میتواند وظیفه اصلی و محوری خود را که حفظ ارزش پول ملی است به بهترین شکل انجام دهد ولی در وضعیتی مشابه آنچه درحال حاضر بانک مرکزی ایران در آن قرار دارد، در بهترین حالت و با حضور مستقلترین رؤسا و مدیران نیز چارچوبهای قانونی و مکانیزمهای تصمیم گیری، امکان رفتاری مستقل از جهتگیریهای مورد نظر دولت را فراهم نمیآورد.
*ضمناً فعل و انفعالات بازار سکه در چند روز گذشته نشان داد فرمان رئیس کل بانک مرکزی برای تخلیه حباب مورد نظر ایشان فقط در محدوده بانک کارگشائی قابل اجراست نه در بازار معاملات. بنابر این، مردم همچنان با حباب تخلیه نشدهای در بازار سکه مواجهند که سود سرشار آن با سکههای بدون حباب، باز هم به جیب ویژهخواران، واسطهها و رانتخواران حرفهای میرود!
/212217
نظر شما