علی پاکزاد: رانت جذاب بازار ارز تحت عنوان ارز مسافری باعث رشد قیمت دلار تا 1405 تومان شده است، اما به نظر می رسد این روند در حالی اتفاق می افتد که بانک مرکزی تلاش دارد با ارز سه نرخی در بازار تعادل ایجاد کند و با تفکیک تقاضای ارز در سه بازار مجزا در عمل فشار حاکم بر بازار دلالی ارز را کاهش دهد.
اما روند قیمت ها نشان می دهد این سیاست حداقل در مرحله عمل موفق نبوده است زیرا همچنان قیمت ها سیر صعودی دارد البته شاید عنوان شود این نرخ رو به افزایش ناشی از عوامل خارجی بوده و ارتباطی با سیاست ارزی بانک مرکزی ندارد، به طور مثال مشکلاتی مانند تحریم ها به این وضعیت دامن زده است.
در پاسخ به این استدلال باید گفت بانک مرکزی با علم به شرایط موجود سیات های فعلی را در پیش گرفته است و باید برای این وضعیت هم پیش بینی صورت می گرفت، ولی به نظر می رسد بانک مرکزی به دلیل آنکه در عمل برای سیاستهایی که اتخاذ می کند هدفی جز تامین منابع ریالی دولت ندارد و نمی تواند به این هدف نیز اعتراف کند بنابراین نمی تواند مدیریت درستی بر بازار داشته باشد.
بانک مرکزی در تاریخ 8 آبان ماه با اعمال نرخ بازار فرعی در فروش ارز مسافری ارز را سه نرخی کرد، طی حدود 49 روز گذشته قیمت هر دلار آمریکا از حدود 1304 تومان به 1405 تومان افزایش پیدا کرده است، متوسط قیمت هر دلار امریکا در آبانماه حدود 1328 تومان بوده که در آذرماه به 1358 تومان افزایش پیدا کرده است.
این نشان می دهد که سه نرخی شدن در تعدیل قیمت دلار تاثیر نداشته است، حال سئوال اینجاست که بانک مرکزی در بازار ارز به دنبال چیست؟
سه نرخی شدن ارز همانطور که اشاره شد برای تفکیک بازارها و تقاضای واقعی از تقاضای سفته بازی شکل گرفته ولی می بینیم که شرایط تغییر پیدا نکرده و سیر صعودی دلار همچنان ادامه دارد.
در فضای جدید نرخ رسمی که ارزان ترین نوع ارز محسوب می شود به تجار برای انجام واردات با شرایط خاص تعلق می گیرد، نرخ مسافری به تبع با هدف تامین ارز مورد نیاز مسافران خارج از کشور است و در نهایت نرخ آزاد که در مبادلات بازار نرخ مرجع محسوب می شود.
سئوال اینجاست چرا بانک مرکز باید برای ارز مسافری نرخ جدیدی را در بازار حاکم کند؟ مابه التفاوت نرخ مسافری با نرخ بازار آزاد درآذرماه به حدود 156 تومان رسیده است یعنی هر مسافر به ازای خرید 2000 دلار سهمیه ای که برای او در نظر گرفته شده است از رانتی معادل 311 هزار تومان برخوردار می شود.
نکته جالب آنکه این رانت در آبانماه یعنی زمانی که سه نرخی شدن ارز آغاز شد حدود 274 هزار تومان بوده است، اگر سیاست بانک مرکزی در زمینه یکسان سازی نرخ ارز می خواست که موفق شود باید حداقل این رانت را کاهش می داد.
حال نکته قابل تامل آنکه چرا اصلا بانک مرکزی باید به مسافران خارج از کشور یارانه پرداخت کند؟ بانک مرکزی با چه توجیهی به هر مسافر خارجی در آذرماه معادل 311 هزار تومان یارانه پرداخت کرده است؟ آیا سفر خارجی به معنی یک فعالیت مولد اقتصادی است که در زمانی که دولت به دنبال هدفمندسازی یارانه هاست باید به مسافران پرداخت شود؟ چرا یک مسافری که قصد خروج از کشور را دارد نباید ارز مورد نیاز خود را با قیمت آزاد خریداری کند؟
شاید در نهایت گفته شود که در بازار سفته بازی و دلالی حاکم امکان دستیابی مسافران به ارز مورد نیازشان را نمی دهد، در پاسخ به این استدلال باید گفت در صورتی که بانک ها به جای نرخ سوم مسافری یا بازار فرعی با همین شرایط فعلی دلار را با نرخ آزاد به مسافران بفروشند چه اتفاقی می افتد.
واقعیت این است که این نحوه عملکرد بانک مرکزی شبهه رقابت برای جذب بیشتر ریال در ازای فروش ارز را تقویت می کند زیرا اگر بانک ها مبنای قیمت را بازار ازاد قراردهند دیگر مسافران ترجیحی برای خردی ارز مورد نیازشان از بانک ها نخواهند داشت ولی در صورتی که بانکها تحت عنوان ارز مسافری با قیمتی پایین تر در بازار داخلی ارز دمپینگ کنند به طور حتم تمامی مسافران عازم خارج از کشور ترجیح می دهند از رانت حدود 300 هزار تومانی خرید ارز بانکی برخوردار شوند.
متاسفانه باید گفت محمود بهمنی به عنوان رئیس کل بانک مرکزی در عمل هیچ دغدغه ای در راستای کاهش التهاب ایجاد شده در بازار ارز را ندارد و تنها با چند نرخی کردن بی فایده بازار باعث در آشفته تر شدن فضا شده تا کسی فرصت نکند از بانک مرکزی بپرسد چرا چنین سیاستی را در فضای بازار ارز دنبال می کنید؟

/22231
نظر شما