۰ نفر
۳ دی ۱۳۹۰ - ۱۳:۴۰

هفته نامه سرنخ نوشت:

پديده‌ ظاهر شدن ارواح در عكس‌ها، ادعايي بود كه جنجال‌‌هاي زيادي را در دهه 1860 به‌پا كرد
در عكاسخانه‌هاي ارواح، همه‌چيز بسيار عادي به‌نظر مي‌رسيد. مثل بيشتر عكاسخانه‌ها، مشتري روي صندلي مي‌نشست و با لبخند برلب به عكاسي كه از پشت دوربين به او زل زده بود نگاه مي‌كرد. همه‌چيز عادي به نظر مي‌رسيد جز يك چيز؛ عكاس و مشتري در اين عكاسخانه تنها نبودند و اين موضوع وقتي مشخص مي‌شد كه عكس ظاهر مي‌شدند چرا كه در تصاوير ظاهر شده، كنار فردي كه روي صندلي نشسته بود، چهره‌اي روح مانند هم به چشم مي‌خورد؛ اصلاً براي ديدن همين روح بود كه مشتري تصميم گرفته بود در برابر دوربين بنشيند و عكس بيندازد! با اينكه اين موضوع عجيب و باورنكردني به‌نظر مي‌رسد اما پديده‌اي است كه در دهه 1860 در آمريكا بسيار فراگير شده بود. در اين دهه آمريكايي‌هاي زيادي به عكاسخانه‌ةا ارواح مي‌رفتند تا در كنار روح مردگانشان عكس بيندازند. موضوعي كه كم‌كم، نظر محققان زيادي را به خودش جلب كرد؛ اينكه آيا اين عكاسخانه‌ها حقيقت داشتند يا اينكه رازي بزرگ پشت پرده اين ماجراي باورنكردني نهفته بود؟!
بيشتر افرادي كه در عكاسي سررشته دارند معتقدند كه عكاسي از ارواح نتيجه تأثير نوعي پرتوافشاني روي فيلم‌ةايي است كه به نور حساسيت دارند. اگرچه از نخستين روزهاي آغاز صنعت عكاسي تغييرات بسياري در اين زمينه حاصل شده است اما چنين نتيجه‌اي هنوز هم تا به امروز وجود دارد. در قديم يك عكاس براي اينكه بتواند تثوير موردنظر خود را در چهارچوب قاب دوربين ثبت كند مي‌بايست يك صفحه شيشه‌اي را با فيلمي از كلوديون كه در نيترات نفره خيسانده شده بود مي‌پوشاند. تا زماني كه اين صفحه هنوز خشك نشده بود عكاس مي‌بايست عكس خود را مي‌گرفت. سال‌ها گذشت و با اختراع دوربين‌هاي عكاسي و فيلمبرداري پيشرفته تغييرات شگرفي در صنعت عكاسي به‌وجود آمد به گونه‌اي كه در عكاسي شاخه‌هاي مختلفي خلق شد و اكنون هر عكاسي در زمينه مورد علاقه‌اش به فعاليت مي‌پردازد. اما موضوعي كه با گذشت سال‌هاي زياد ذهن بسياري از محققان و حتي دانشمندان را به خود مشغول كرده است عكاسي از ارواح است؛ ماجراي عكاساني كه مدعي انجام اين كار بودند همچنان پس از گذشت قرن‌ها به‌عنوان يكي از ماجراهاي پيچيده و اسرارآميز هنر عكاسي شناخته مي‌شود.
با اين حال محققان به اين نتيجه رسيده‌اند كه عكاسي ارواح نخستين بار كاملاً به صورت تصادفي اتفاق افتاد آن هم زماني بود كه يك عكاس با ساخت تصاوير جعلي به اين فكر افتاد كه با چنين ادعايي مي‌تواند ثروت هنگفتي به دست بياورد.
نخستين عكاس ارواح
«ويليام موملر» نخستين فردي بود كه عكاسي از ارواح را پايه‌گذاري كرد. او تا پيش از اينكه يك عكاس ارواح شود، به عنوان يك قلم‌زن و حكاك در جواهري برادران بيگلاو در بوستون آمريكا كار مي‌كرد. از آنجا كه موملر به عكاسي علاقه داشت، گاهي در اوقات بيكاري‌اش براي آتليه‌اي به نام واشنگتن هم كار مي‌كرد. اما ماجراي اولين عكسي كه در آتليه از ارواح گرفته شد چه بود؟ موملر در اين‌باره مدعي شد كه در سال 1860 در آتليه از خودش عكسي گرفته و در تاريكخانه مشغول ظاهر كردن آن بود. او مدعي شد همان‌طور كه به عكس خيره شده بود ناگهان متوجه شد تصويري به غير از خودش در عكس نمايان شده، خوب كه دقيق شد در كمال ناباوري چهره دختر عمه‌اش را ديد كه 12 سال پيش از دنيا رفته بود. به اين ترتيب عكس موملر تبديل به نخستين عكس ارواح شد.
موملر بعدها مدعي شد وقتي روي صندلي نشست لرزشي در دست راستش احساس كرد كه انرژي زيادي از او گرفت!
به ادعاي موملر از آن زمان به بعد، اين موضوع آن‌قدر ذهن او را به خودش مشغول كرد كه او تمام وقت خود را روي اين كار گذاشت. هنگامي كه مدعيان ارتباط با ارواح و عكاس‌هاي معروف آن زمان عكس موملر را ديدند و جمله «من اين عكس را خودم از خودم گرفتم و هنگام عكاسي هيچ موجود زنده‌آي به غير از من در اتاق نبود.» شنيدند، عكاسي از ارواح تبديل به يكي از دغدغه‌هاي آنها شد. طولي نكشيد كه سيل سفارش‌ها براي عكس گرفتن به دفتر موملر سرازير شد. مردم از گوشه و كنار آمريكا مي‌آمدند تا موملر از آنها عكسي مشابه عكس خود بگيرد و او هم دو ساعت از روز را به اين كار اختصاص مي‌داد. در نتيجه خيلي زود مملر از كار خود استعفا داد تا تمام وقت خود را صرف عكاسي از ارواح كند.
سرمايه‌گذاري روي كار موملر
در دهه 1860 «ويليام بلك» يكي از عكاس‌هاي مشهوري بود كه استفاده از اسيد نيترات را در عكاسي اختراع كرد. اين عكاس حرفه‌اي وقتي از فعاليت‌هاي موملر باخبر شد تصميم گرفت روي ادعاي موملر و فعاليت او تحقيقاتي انجام دهد. بلك به استوديوي موملر رفت تا عكاس از روحي كه در اطراف پرسه مي‌زند عكس بگيرد. بلك با دقت فراوان، دوربين، صفحه شيشه‌اي و ملاقه‌اي كه موملر با آن نيترات نقره را روي صفحه مي‌ريخت چك كرد و حتي از لحظه اي كه موملر صفحه شيشه اي را روي دوربين گذاشت تا زماني كه صفحه در اسلايد سياه‌رنگ قفل شود چشم از آن برنداشت. وقتي موملر عكس را گرفت، به هيچ‌عنوان به چيزي دست نزند تا بلك آن را از دوربين بيرون آورد و خودش فيلم را به تاريكخانه ببرد و ظاهر كند. نكته عجيب اينجا بود كه وقتي عكس ظاهر شد بلك در نهايت شگفتي ظاهر مردي را ديد كه به شانه او تكيه داده است. از آنجا كه بلك خودش پيش از عكس گرفتن همه چيز را با دقت بررسي كرده بود با ديدن تصوير زبانش بند آمد و نتوانست كوچكترين ايرادي از كار موملر بگيرد و هيچ توضيحي براي اين پديده نداشت. البته اين ادعاي بلك هم با انتقادهاي زيادي همراه شد؛ خيلي‌ها به او ايراد گرفتند كه چون خيلي تحت‌تأثير كار موملر بوده به اين توهم رسيده و بعضي‌ها هم مدعي شدند كه او و بلك همدست هستند.
با اين حال موملر تنها كسي بود كه از اين ماجرا استفاده كرد و كم‌كم خودش را به‌عنوان يك مديوم متخصص عكاسي از ارواح معرفي كرد. حالا ديگر موملر مشهور شده بود و هركسي كه عوضي از خانواده‌اش را از دست داده بود نزد او مي‌آمد تا در كنار روح فرد مورد علاقه‌اش عكس بيندازد؛ به اين ترتيب با گذشت زمان ادعاي موملر و شهر ت او تبديل به موضوعي بحث‌برانگيز شد.
هرچند در اين بين ادعاي موملر طرفداران بسياري پيدا كرده بود اما مخالفان او هم كم نبودند؛ به‌عنوان مثال «جان ادموندز» قاضي دادگاه ديوان عالي نيويورك كه پيش از اين با موملر ملاقات داشت بر اين عقيده بود كه ادعاي او دروغ محض است و موملر كلاهبرداري بيش نيست.
سال 1869 موملر بوستون را به مقصد نيويورك ترك كرد. او در نيويورك هم آتليه جديدي تأسيس كرد و براي هر عكس 10 دلار از مشتري‌هايش پول مي‌گرفت. اگرچه بيشتر عكس‌هايي كه موملرمي‌گرفت نامشخص و تار بودند اما در بين آنها عكس روح آبراهام لينكلن شانزدهمين رئيس‌جمهور آمريكا از همه واضح‌تر بود؛ عكسي كه ماجراي عكاسي از آن هم جنجال زيادي به پا كرد.
موملر تحت تعقيب
هرچند موملر در بوستون، نيويورك و بعضي ديگر از شهرهاي آمريكا به شهرت رسيده بود اما عكس‌هاي او در سراسر جهان طرفداران و مخالفان زيادي داشت. با يكديگر دربار صحت و سقم اين ادعا بحث و جدل مي‌كردند تا اينكه شهردار نيويورك بالاخره موفق شد، دادستان‌هاي اين شهر را متقاعد كند كه حكمي براي دستگيري موملر به اتهام فريب اذهان عمومي از طريق عكاسي از ارواح صادر كنند. مدتي از اعلام حكم نگذشته بود كه موملر دستگير شد و تبليغات گسترده‌اي براي محاكمه او صورت گرفت. با اين حال شانس با موملر يار بود چرا كه در روزبرگزاري جلسه محاكمه او، گروهي از عكاسان حرفه‌اي آن زمان، شهادت دادند كه آنها نديده‌آند و در نتيجه موملر تبرئه شد و عكاسخانه ارواح او همچنان به كار خود ادامه داد.
نظر محققان امروزي
بسياري از محققان امروزي بر اين باورند هرچند شايد در عكس‌هايي كه موملر مي‌گرفت چيزي شبيه به تصوير ارواح و البته نه خود ارواح! ديده مي‌شد،‌اما طمع پول آن‌قدر او را تحت‌تأثير قرار داده بود كه باعث مي‌شد عكس جعلي خود را همراه با عكس‌هاي واقعي بفروش تا بتواند هزينه اجاره بهاي آتليه‌اش را تأمين كند.
با اين حال پس از شهرت موملر و درآمد بالاي او از راه ‌عكاسي ارواح، عكاسي‌هاي حرفه‌اي و غيرحرفه‌اي نيز در اين راه قدم گذاشتند و با معرفي خود به عنوان يك مديوم مدعي شدند كه مي‌ـوانند ارواح را درعكس‌ها ظاهر كنند. به اين ترتيب رفته‌رفته عكاسي ارواح تبديل به روش كلاهبرداري شد و خيلي‌ها از اين راه هزاران دلار به جيب زدند. يكي از اين عكاس‌ها ويليام هوپ نام داشت كه مدعي شد در طول 20 سال بيش از 2500 عكس از ارواح انداخته است كه البته همه آنها جعلي بود.
تكنيك‌هاي عكاسي از ارواح
معمولاً‌ در اين نوع عكس‌ها تصويري از چهره‌هاي روح مانند بالا يا پشت سر فردي كه منتظر عكس انداختن است ديده مي‌شود. در بعضي از تصاوير هم ارواح به صورت كامل نمايان مي‌شوند كه معمولاً‌ در پارچه سفيد رنگي پيچيده شده‌اند.
هرچند در نگاه اول، اين تصاوير ممكن است واقعي به‌نظر برسند اما منتقدان عكاسي از ارواح به اين نتيجه رسيدند كه گرفتن چنين عكسي با استفاده از روشي بسيار ساده امكان‌پذير بود. اين روش آنقدر ساده بود كه عكاس‌‌هاي متقلب در اين كار استاد شده بودند. آنها تصاوير موردنظر خود را روي صفحات شيشه‌اي خود دوربين،‌ اضافه شده روي شيشه به صورت روح در كنار تصوير فرد ظاهر مي‌شد. در اين بين چنانچه مشتري تصوير روح موردعلاقه‌اش را به صورت كامل و تمام قد درخواست مي‌كرد، عكاس با اشتياق بيشتري آن را مي‌پذيرفت چر كه خلق چنين تصويري براي او راحت‌تر از خلق چهره يك روح در عكس بود. معمولاً در دوربين‌هاي قديمي سوژه عكاسي حداقل مي‌بايست به مدت يك دقيقه بي‌حركت مي‌«اند و در حين عكس انداختن ديافراگم دوربين هم بايد باز مي‌ماند. همين‌جا بود كه حق ديگري براي عكاسي از ارواح به كار گرفته مي‌شد چرا كه دستيار عكاس در حالي كه خود را شبيه روح درآورده بود به آرامي دقيقاً در لحظه‌اي كه عكاس قصد عكس انداختن را داشت پشت سوژه حاضر مي‌شد و پس از تمام شدن كار آنجا را ترك مي‌كرد. وقتي عكس ظاهر مي‌شد فرد با نگاه كردن به عكس خود تصور مي‌كرد كه روح فرد مورد علاقه‌اش در عكس ظاهر شده است.
سر ديويد بروستر فيزيكدان سوئيسي يكي از كارشناساني بود كه در اين‌باره تحقيقات زيادي انجام داد و در مقاله‌اي درباره راست يا دروغ بودن عكاسي از ارواح،‌روش ديگري را توضيح داد. او عكسي را مورد بررسي قرار داد كه در آن يك پسربچه روي پله‌اي نزديك چارچوب در نشسته بود و در كنارش تصوير روح مانند او ديده مي‌شد بروستر گفت كه براي گرفتن اين عكس در حين عكاسي پسربچه از جايش بلند شده و به سمت ديگري رفته است. بنابراين تصوير او به صورتي فرانما و شفاف در عكس ظاهر شده است. بروستر در اين‌باره نوشت: «در ابتدا ارزش و كاربر چنين روشي براي من مشخص نبود اما وقتي عدسي دوربين برجسته‌نما را طرح ريزي كردم متوجه شدم كه ظهور چنين شفافيتي در تصوير مي‌تواند براي اهداف گوناگون از جمله اين كار به كار برده شود.»دوربين هاي برجسته‌نما در طول سال 1860 تا 1870 از فروش بسيار بالايي برخوردار بودند تا بلكه تصاوير ارواح سرگردان با كمك آنها به ثبت برسد. اما همه اين ادعاها چيزي جز داستان سرايي نبود.

4545

کد خبر 190859

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 11 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۶:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
    3 0
    سلام من یک سری از محل کارم در شیفت شب گرفتم و انداختمشون روی دسک تاپ سیستم بعد چند روز دیدم که توی همه عکس ها یه سری اجسام سفید رنگ پدیدار شدن جالبه که عکس های اصلی که با گوشیم بود تغییر نکرده و فقط اون عکس ها که توی پی سی هست عوض شده، هر سه تاش با هم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! البته اینم که بعد از چند روز عکس ها عوض شدن خیلی جالبه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
  • سوماز IR ۰۹:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۸
    0 0
    باحال بود