هفته نامه سرنخ نوشت:

صدای فریادهای زن کوهنورد در لایه‌لایه صدای سنگ‌ریزه‌ها که از کوه سرازیر می‌شد، گم شده بود. جاذبه زمین و شیب تند کوه باعث شده بود تا سرعت سقوط او بیشتر شود. زن جوان روی سنگ‌ریزه‌های دیوار قله می‌غلتید و به طرف دره سقوط می‌کرد. هرلحظه شتاب سقوط او بیشتر می‌شد و سنگریزه‌ها هم همراه او به حرکت درمی‌آمدند. سقوط،‌آن هم از دیواره 150 متری کوه باعث شده بود که بیشتر اعضای گروه کوهنوردی به این نتیجه برسند که زینب از این حادثه جا سالم به در نخواهد برد اما بخت با او یار بود و زن جوان را از مرگ حتمی نجات داد. حالا پنج ماه از آن روز گذشته است و این کوهنوردی که از حادثه به طرز معجزه‌آسایی جان سالم به در برده، دوباره کوهنوردی را از سرگرفته است.
وقتی زینب از دیواره قلعه سقوط کرد. 150 متر آن طرف‌تر، به طرز معجزه‌آسایی توقف کرد. او بیهوش روی سنگ‌ها افتاده بود و اعضای گروه با فریاد به او نزدیک می‌شدند. اولین کسی که خودش را به زینب رساند فرزین بنی‌یعقوب بود؛ یکی از اعضای تیم کوهنوردی که راه را گم کرده بود و خیلی اتفاقی از چند قدمی کوهنورد سقوط کرده سر درآورده بود. کوله‌پشتی را روی سنگ‌ها انداخت تا سبک‌تر شود و بتواند راحت‌تر به عضو حادثه دیده تیم نزدیک شود. اگر او را متوقف نمی‌کرد معلوم نبود که زن جوان تا کجا سقوط می‌کرد.
فرزین هر طوری بود خودش را به هم تیمی‌اش رساند. زینب یک سالی بود که به گروه پیوسته بود و در چند عملیات کوهنوردی نیز با آنان شرکت کرده بود. زینب را چندبار صدا زد اما او هیچ عکس‌العملی نشان نداد، به طرفش رفت و متوجه شد که او نفس نمی‌کشد. خاک دهان و بینی‌اش را پرکرده بود. به آرامی راه تنفس او را باز کرد و متوجه شد که او دارد نفس می‌کشد. چند دقیقه بعد سایر اعضای گروه هم از راه رسیدند. همگی کمک کردند تا زینب را به محلی صاف برسانند. در همین هنگام مرد جوانی که رئیس گروه بود با نیروهای امداد و نجات کوهستان تماس گرفت و قرار شد یک تیم برای انتقال زن جوان اعزام شود. تا رسیدن تیم امداد،‌ بقیه باید از زینب مراقبت می‌کردند تا دچار مشکل نشود.
عملیات 13 ساعته
عقربه‌ها ساعت 8 شب را. نشان می‌داد که مأموران امداد و نجات هلال‌احمر شهرستان ازنا در جریان سقوط زن‌ جوانی که قصد صعود به قلعه سن‌بران در رشته کوه اشتراتکوه معروف به آلپ ایران را داشت قرار گرفتند. بلافاصله اکیپی ویژه از امدادگران هلال احمر محل حادثه‌ها شدند. باتوجه به کوهستانی بودن محل و ارتفاق زیاد، 5 ساعت طول کشید تا مأموران امداد ونجات به محل حادثه برسند.
معاون امداد و نجات جمعیت هلال احمر استان لرستان درباره با این حادثه می‌گوید: «اطلاعات اولیه حکایت از این داشت که یک از اعضای زن گروه کوهنوردی زیر قله سن براون و در ارتفاع 3800 متری، براثر سقوط از دیواره 150 متری، دچار حادثه شده است. ما هم تیمی که از مأموران امداد و نجات کوهستان شهرستان ازنا به همراه یک تیم پشتیبانی به محل حادثه اعزام کردیم»
ساعت از نیمه شب گذشته بود که تیم اعزامی به محل رسید و بعد از انجام کمک‌های اولیه و فیکس کردن مصدوم، ‌عملیات انتقال او شروع شد.
وی ادامه می‌دهد: «از آنجا که منطقه صعب‌العبور بود،‌ درخواست هلی‌کوپتر شد و با هماهنگی سازمان امداد و نجات کشور یک هلی‌کوپتر به منطقه اعزام شد. قرار بود تیم امدادی، مصدوم را به محلی که هلی‌کوپتر بتواند در آنجا فرود بیاید منتقل کنند و بقیه کار را هلی‌کوپتر انجام دهد. این عملیات تا ساعت 9:30 صبح ادامه داشت و زن جوان که از ناحیه دو کتف، بینی و جمجمه دچار آسیب‌دیدگی شده بود، پس از گذشت 13 ساعت از حادثه به مرکز درمانی انتقال یافت.
وحشت در ارتفاع
ساعت 12 ظهر بود که به زینب به بیمارستان شهرستان ازنا انتقال داده شد اما به خاطر نبود تجهیزات، بلافاصله به بیمارستانی در شهرستان بروجرد و از آنجا به اهواز منتقل شد.
چند روز بعد،‌ او که تحت درمان اولیه قرار گرفته بود با اعلام رضایت خانواده‌اش از بیمارستان مرخص شد. زن 33 ساله در رابطه با حادثه‌ای که برایش اتفاق افتاد می‌گوید: «قرار بود همراه گروه به قله صعود کنیم . شب اول را در کمپ اول ماندیم تا هوا روشن و کمی گرم شود. برف روی کوه،‌ هوا را حسابی سرد کرده بود.»
او ادامه می‌دهد: «صبح اول وقت راهی قله شدیم، صبحانه را در کمپ دوم خوردیم و حدود ساعت 2:30 بود که به قله رسیدیم بعد از فتح قله تصمیم به بازگشت گرفتیم. حدود ساعت 4:30 دقیقه بعدازظهر بود که نمی‌دانم چی شد که زیر پایم خالی شد. بعد از آن چیز دیگری به یاد ندارم که در بیمارستان به هوش آمدم. حتی تا یک هفته بعد از این ماجرا دچار فراموشی موقتی شده بودم و همه چیز از صفر شروع می‌شد.» علاوه بر زینب برادر او هم در تیم کوهنوردی حضور داشت.
او می‌گوید: «وقتی متوجه سقوط خواهرم شدم، به طرفش رفتم تا او را بگیرم اما نتوانستم صحنه وحشتناکی بود احساس می‌کردم بدن خواهرم در برخورد با سنگ‌ها متلاشی می‌شود می‌خواستم به طرفش بروم که بقیه اجازه ندادند. می‌گفتند که این کار یعنی خودکشی.»
مرد جوان ادامه می‌دهد: «یکی از بچه‌ها تیم به نام فرزین بنی‌یعقوب که ما را گم کرده بود و قصد داشت به کمپ دوم برگردد، در بین راه متوجه ریزش خرده سنگ‌های کوه می‌شود. ریزش خرده‌سنگ در آن ارتفاع یعنی اینکه برای یک کوهنورد اتفاقی افتاده است. برای همین متوجه خواهرم می‌شود و خودش را به او رسانده و مانع از آن می‌شود که او بیشتر سقوط کند. اگر او نبود و شن و خاک را از دهان خواهرم خارج نمی‌کرد، او حتماً‌ جانش را از دست داده بود.» او می‌گوید: «وقتی به آنها رسیدیم، خواهرم نیمه بی‌هوش بود و حال خوبی نداشت. استخوان‌هایش شکسته بود و باید او را به محلی صاف می‌بردیم تا حرکت نکند. هرطوری بود این کار را انجام دادیم و بعد با هلال‌احمر تماس گرفتیم و توانستیم خواهرم را نجات دهیم.»
حادثه بدون آسیب
زینب می‌گوید: «در این حادثه آسیب کمی دیدم و با اینکه هیچ کس فکرش را هم نمی‌کرد که زنده ماندنم چیزی شبیه یک معجزه است. آن طوری که من از کوه به پایین پرتاب شدم و 150 متر غلتیدم، زنده ماندنم بعید بود چه برسد به اینکه آسیب چندانی هم نبینم و به همین دلیل خدا را شکر می‌کنم.» 5 ماه بعد از آن ماجرا، وقتی از نظر پزشکی تأیید شد که زن جوان در صحت کامل جسمی است و هیچ مشکلی ندارد،‌ او دوباره لباس‌های کوهنوردی‌اش پوشید و روانه کوه‌های گنو شد. 26 آذر امسال برای اولین‌بار بعد از آن حادثه،‌ قله 2 هزار متری و 150 متری گنو را همراه بقیه اعضای تیم فتح کرد تا ثابت کند که هیچ سدی نمی‌تواند مانع از فعالیت ورزشی‌اش شود.

4545

کد خبر 191799

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین