* مواضع بزرگان این جبهه نسبت به هم چندگانگی بزرگی را فریاد میزند . اگر چه همهی اهالی جبههی پایداری در اعتقاد به وجود جریان انحرافی و تقابلش با چیزی که جریان اصیل مینامند متحدند، اما اوج اختلاف نظرشان در مورد میزان تقصیر رییس جمهور در این انحراف است.
* در میان بزرگان این جریان بعضی احمدی نژاد را از ایستادن در مقابل رهبری تبرئه میکردند و او را در اوج ولایت پذیری میدانستند و در عین حال بزرگان دیگری از همین افراد تا جایی پیش رفتند که او را مسبب فتنهی بزرگتر خواندند و اعلام کردند در ماجرای 11روزه رییس جمهور در انتظار آشوب و تظاهرات حامیانش بوده! و حتا بالاتر از این او را مسحور و جادو شده معرفی کردند!
* مهمترین تردید در مورد این جبهه نحوهی شکلگیری آن است که بر پایهی نفی بنا شده و نه اثبات. به عبارت دیگر تئوریها و شعارها در مقابل همان جریان انحرافیست و نه موضع اثباتی. و همین عامل باعث میشود ملغمهای از افراد با تفکرات ناهمگون و به صرف مخالفت با یک فرد یا یک جریان شکل بگیرد. همان عاملی که باعث میشود جریان اصلاح طلبی طیفی گسترده از منتقد مصلح تا سلطنت طلب و ضد دین را شامل شود، در صورت موفقیت هر جریان سلبی میتواند اختلافات عمیقی را مثل اختلافات زمان اصلاح طلبان به بار بیاورد.
*اگر چه هنوز جبههی پایداری در موقعیت کنش جدی نبوده که بشود ارزیابیاش کرد اما نقاط سیاهی مثل گلایهی آیت الله مهدی کنی نسبت به این قضیه و هم چنین نقض بهترین و بزرگترین شعارشان مبنی بر ولایت پذیری در ماجرای دفع حد اقلی و جذب حد اکثری در آغاز راهشان ثبت شده.
302
نظر شما