به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، جهانبخش محبینیا، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی، در ارزیابی انتخاب استانداران دولت چهاردهم و معیارهای انتخاب دیگر استانداران گفت: استانداران و سفیران، لایه سوم هر دولتی را تشکیل میدهند. این مرحله یک مرحلهای است که اگر در سطح اول، یعنی خود معاون اول، معاونان و وزرا، نواقصی دیده شود یا به هر دلیلی دولت کمتوجهیهایی را مرتکب شده باشد، میتواند در سطح استانداران آن نواقص را جبران کنند. اما نکتهای که وجود دارد، یکی از نواقص اساسی اداره کشور در حوزه وزارت کشور، مسأله تقسیمات کشوری بود که هرگز هیچ وزارتخانه و وزیر کشوری جرأت ورود به آن را پیدا نکرد و استانهای ما براساس اقتصاد سیاسی یا مقولاتی از این دست گسترش پیدا کرده و به همین خاطر ما هرگز نتوانستیم به آمایش سرزمینی که جزو اهداف اولیه دولتها بوده دسترسی پیدا کنیم و نخواهیم توانست مسأله آمایش سرزمینی را به عنوان یکی از اولویتهای اجرایی عملیاتی کنیم.
استانهای ما همچنان در خواب تاریخی به سر میبرند
بنابر گزارش ایلنا، وی افزود: تصورم بر این است که حالا دیدگاه نویی را در حوزه و پهنه سیاسی کشور شاهد هستیم، انتخاب استانداران، بدونشک میتواند لایه سوم دولت به مفهوم سیاسی را محکم کند و بسترساز خوبی برای مدیریت محلی، حکمرانی منطقهای و استانی باشد. انتخاب استاندار کردستان از عزیزان اهل سنت، دستاورد بسیار خوبی برای انقلاب، جمهوری اسلامی و دولت است که باید این موضوع را واقعا محترم شمرد و قدر آن را بدانیم. هرچند در حوزه اهل سنت و خود کردستان میتوانیم دست به توسعه و تعالی بیشتری بزنیم. کردها جزو اقوام اصیل و بنیادی این کشور هستند. ما در حوزه سیستان و بلوچستان هم باید اعتنایی به این عزیزان داشته باشیم. اما در یک نگاه کلان میتوانیم استانها را به عنوان یک بخشی از امکانی در نظر بگیریم که میتواند ما را به توسعه رسانده و مسأله همبستگی قومی ما را محکم کند. میتواند در نواحی مرزی امکان و گشایش بسیار خوبی در ارتباط با کشورها برای ما فراهم کند و همچنین میتوانیم بعضی از استانها را متناسب با آن آمادگیها و پتانسیلی که دارد به عنوان مرکز مدیریت بعضی از تکنولوژیهای پیشرفته، الکترونیک، مسأله اقتصاد دانشبنیان و نواحی علمی، به عنوان مناطقی از گردشگری، به عنوان مناطق توریسم سلامت در نظر بگیریم و استانها را از خواب تاریخی بیدار کنیم.
این فعال سیاسی یادآور شد: با توجه به اینکه در رابطه با بودجه و برنامه توسعه ۵ ساله، تحقیقاتی را انجام دادیم و الان هم بخشی از پژوهشهای ما در سطح دانشگاه درباره توسعه کشور است، متاسفانه استانهای ما همچنان در خواب تاریخی به سر میبرند و آن وجهه مثبتی را که باید در سطح ملی از خودشان نشان دهند، نشان نداده و نمیتوانند این نقش را ایفا کنند. لازمه اول اینکار، حضور مدیر توانمندی است که بتواند تعاملی با نمایندگان، ائمه جمعه، اعضای شورای تامین، نهادها، بازار، دانشگاهها و به ویژه خود مردم، داشته باشند و بتواند حکمرانی محلی و منطقهای که امروز در دنیا به آن توجه میشود، در دل توسعه ایران احیا کنند.
قدر گشایشها را بدانیم
محبینیا در پاسخ به این سوال که چقدر اهمیت دارد استانداران با نظریه وفاق ملی پزشکیان همسو باشند، گفت: ببینید دولت وفاق ملی در زبان فارسی غلط است. دولت ملی وفاق درست است. در سطوح سهگانه دولت این موضوع قابل ردیابی است و فکر میکنم در سطح دوم که وزرا باشند، به مسأله دولت ملی توجه اساسی شده اما در لایه سوم در انتخاب استانداران و سفرا، این مساله میتواند وجهه کارکردی و عملیاتی به خود بگیرد. با توجه به اینکه بعضی از استانهای ما تشنه حضور نیروهای حقوقی و محلی خودشان هستند، به شرط اینکه آن هیبت و سلامت ملی و حیاتی جامعه ایران لکهدار نشود، باید در این حوزه نیازها و عطش تاریخی جامعه ایران را برآورده کنیم. من این رویکرد را مطلوب میدانم و امیدوارم کانونهای موثر در سطح استان که شامل نمایندگان مجلس، ائمه جمعه، سپاه، ارتش، نیرویانتظامی و نیروهای مردمنهاد، بازار، مراکز علمی و نخبگان هستند، قدر این گشایشها را بدانیم و از دل این گشایش وحدت، توسعه، عمران و آبادانی را در گوشههای این مملکت کشف کرده و به سمت آن حرکت کنیم.
وی افزود: استاندار به عنوان مدیر اول استان و نماینده عالی دولت میتواند با ترکیبی از مجموعه استعدادها و با خروج از نگاه سیاسی به پست استانداری، این وجهه گمشده از توسعه ملی در جامعه خود را احیا کند. طبیعی است وقتی استانی بتواند متناسب با استعدادها، خودش را نشان دهد و مجموعه استانها در ترکیبی متعامل، متداخل و بدون انقطاع سیاسی بتوانند سطح حکمرانی را به این باور، عملکرد و شکوفایی برسانند، اطمینان دارم دولت ملی وفاق احیا و زنده خواهد شد و در آینده هم کسی نمیتواند این مسیر را متناسب با سلایق فردی و سیاسی خود تغییر دهد.
27215