هیلاری کلینتون به مسکو می‌رود

مینا علی اسلام: هیلاری کلینتون روز جمعه واشنگتن را برای آغاز سفری پنج‌ روزه به مقصد اروپا ترک کرد. او قرار است طی این تور اروپایی در مسکو نیز با مقامات روسی در مورد ایران به گفت‌وگو بنشیند؛ اما قبل از روسیه از سوئیس، بریتانیا و ایرلند دیدار می‌کند.

بسیاری از صاحب‌نظران سیاسی، هدف از سفر وزیر امور خارجه آمریکا به مسکو را بیش از هر چیز رایزنی در مورد ایران ارزیابی می‌کنند، اما این رایزنی‌ها در شرایطی انجام می‌شود که تهران رویکرد مثبتی در برابر درخواست مذاکره آمریکا پیش گرفته است و نمایندگان دو کشور به تازگی در حاشیه نشست ژنو دیدار و گفت‌وگویی مهم و متفاوت را پشت سر گذاشته‌اند.

در مذاکراتی که میان نمایندگان ایران و آمریکا در ژنو برقرار شد، تصمیمات قابل‌توجهی مورد تبادل نظر قرار گرفت که از جمله آنها بحث انتقال اورانیوم به روسیه برای غنی‌سازی بود، تصمیمی که بی‌تردید یکی از نگرانی‌های عمده ایالات متحده آمریکا در مورد ایران را تعدیل می‌کرد.

اکنون نقطه پیوند آمریکا و روسیه در مبحث ایران می‌تواند همین تفاهم اخیر، یعنی انتقال اورانیوم از ایران به روسیه برای غنی‌سازی و انتقال اورانیوم غنی‌شده از روسیه به فرانسه برای تبدیل به سوخت هسته‌ای باشد. در مذاکراتی که هیلاری کلینتون و مقامات روسی در مسکو خواهند داشت، بدون تردید درباره شرایط جدید ایران پس از مذاکرات ژنو و توافقات حاصل از آن و همچنین بررسی رویکرد کرملین برای تشدید تحریم‌ها در مقابل ایران در صورت لزوم یا در شرایط بی‌نتیجه ماندن مذاکرات آغاز شده نیز در دستور کار خواهد بود.

به این ترتیب می‌توان سفر کلینتون را در فضای جدید حاکم بر تصمیمات هسته‌ای ایران و روابط ایران و آمریکا قابل اهمیت و تأثیرگذار دانست. این در حالی است که مسئول دستگاه دیپلماسی ایالات متحده آمریکا همکاری مسکو در مذاکرات گروه 1+5 را بسیار دلگرم‌کننده توصیف کرده و احتمالاً روی این همکاری برای آینده و در صورت نیاز حساب کرده است.

موضوع دیگر در مذاکرات آمریکا و روسیه در مسکو به مبحث سپر دفاع موشکی ارتباط خواهد داشت که این موضوع نیز به نوعی مرتبط با نوع و چگونگی همکاری مسکو و واشنگتن در برابر ایران است. پیش از مذاکرات حساس گروه 1 + 5 و ایران در ژنو بود که آمریکا به دستور باراک اوباما، استقرار سپر دفاع موشکی را در اروپای شرقی به حالت تعلیق درآورد تا راهکاری باشد برای جلب همکاری و حمایت مثبت کرملین در موضوع هسته‌ای ایران. مسکو در مقابل برای نشان دادن حسن‌نیت خود استقرار سیستم موشکی اسکندر را موقتاً متوقف کرد و بلافاصه اظهارات مقامات روسی در مورد ایران کمی تغییر یافت و دیمیتری مدودف، رئیس‌جمهور این کشور، از الزاماتی سخن گفت که می‌تواند تحریم را در دستور کار قرار دهد. این رویکرد روسیه در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز تکرار شد. درست زمانی که کشورهای فرانسه و بریتانیا با لحنی تند موضعی قاطع را از دیگر اعضای این شورا در برابر ایران درخواست کردند، چین همچنان ابزار تحریم را در مورد این کشور ناکارآمد خواند اما روسیه بی‌میل به کاربرد تحریم در صورت ضرورت نبود.

تا اینجا مسکو نشان داد اگر امتیاز قابل‌توجهی برای کشورش در میان باشد، می‌تواند بر روی برخی مسائل چشم ببندد یا برخی مسائل را در نظر بگیرد. حالا هیلاری کلینتون راهی مسکو است تا شاید همین موضع کرملین را به ارزیابی بگذارد یا اگر تردیدی وجود دارد آن را رفع کند.

شاید هم بتوان این انتظار را داشت که وزیر امور خارجه آمریکا در گفت‌وگو با مقامات روسی به جزییات طرح انتقال اورانیوم از ایران به روسیه پرداخته و طرفین به بررسی معایب و مزایای این طرح بپردازند.

هنوز هیچ‌یک از پیش‌بینی‌ها قطعی نیست و باید مذاکره میان کلینتون و طرف‌های روس انجام شود تا بتوان بر اساس آن به قضاوت پرداخت، اما بی‌تردید ایران یک مبحث اساسی در این مذاکرات است و شاید مأموریت کلینتون چندان هم آسان نباشد. برخی تحلیلگران معتقدند پس از آنکه ایران با حضور بازرسان بین‌المللی در تأسیسات هسته‌ای خود موافقت کرده، راضی کردن روسیه برای افزایش فشارها بر تهران کار مشکلی است؛ ضمن اینکه به عقیده این گروه اختلاف بر سر چگونگی برخورد با ایران میان محافل تصمیم‌گیری آمریکا فرآیند افزایش فشارها را پیچیده‌تر می‌کند. 

روابط ایران و آمریکا در بستر معاملات دیپلماتیک
هنوز در ارتباط با آینده روابط ایران و آمریکا از سوی دو طرف ایده‌ای صریح یا پیشنهادی جدید یا تحولی متفاوت با گذشته برای شفاف شدن احتمال مذاکره، رابطه یا ادامه شرایط موجود میان دو کشور اعلام نشده است.

منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ایران در این‌باره می‌گوید: «ما چون یک ملت بازرگان پیشه هستیم، معلوم است که کاملاً توجه داریم که گران نخریم و ضمناً کالاهای خود را هم ارزان نفروشیم.»

به گفته متکی، تهران در حال ارزیابی سیاست‌های اوباما است و هنوز در این خصوص به مرحله تصمیم‌گیری نرسیده است.

اما روابط مستقیم و غیرمستقیم میان ایران و آمریکا به اعتقاد بسیاری از تحلیل‌گران مسیر سینوسی را به همراه تحولات پی‌درپی طی می‌کند، درست زمانی که دریچه‌ای برای مذاکره میان دو کشور باز می‌شود و اظهار نظر مقامی در تهران یا واشنگتن نوید نزدیکی مذاکره را می‌دهد، بلافاصله از بررسی تحریم بیشتر در مراکز تصمیم‌گیری آمریکا در مورد ایران خبر می‌رسد یا نقد سیاست‌های یک طرف در میان سخنان مسئولان طرف دیگر خودنمایی می‌کند.

برخی تحلیل‌گران مسائل ایران و آمریکا معتقدند که فضای موجود در روابط این دو کشور ماهیت سینوسی دارد، یعنی بعد از شکل‌گیری روندهای همکاری، موج‌های تعارض دوباره ظهور پیدا می‌کند و به نوعی می‌توان از واژه استراتژی تنش‌زدایی غیر متوازن در رابطه با روابط ایران و آمریکا استفاده کرد.

حال پرسش این است که در چنین فضایی باید چگونه به آینده روابط نگریست؟ در تهران تمایل شفافی برای بیان تصمیمات یا اتخاذ مواضع در مورد چگونگی برخورد با ایالات متحده آمریکا وجود ندارد، سی سال است که ایران در قطع رابطه رسمی و مستقیم با این کشور به سر می‌برد و خود برای این نوع از رابطه پیش‌قدم شده است.

در طول این سی سال هر زمان که احتمال باز شدن بابی در مقابل آمریکا به گوش رسید، تهران سریعاً از توسعه دامنه گمانه‌زنی‌ها جلوگیری کرده است، اما زمانی نمی‌گذشت که مسئله‌ای جدید در فضای پرتنش و سرد میان ایران و آمریکا توجه افکار عمومی دو کشور را به خود معطوف می‌ساخت. به دنبال هر تحول یا خبر در این ارتباط، تهران با چالش‌های عمیقی که بر سر راه انتخاب میان ارتباط یا دشمنی با آمریکا وجود داشت مواجه می‌شد و تا دهه هفتاد هیچ امکانی برای گزینش «ارتباط»به طور علنی مورد بررسی قرار نگرفت.

هرچه زمان گذشت و حساسیت تحولات داخلی، منطقه‌ای و جهانی بیشتر بر اهمیت «تعامل» صحه گذاشت؛ بیش از گذشته طرح روابط ایران و آمریکا و انتخاب نقطه آغاز برای دو طرف اهمیت یافت، آغازی که جرأت و جسارت زیادی را طلب می‌کرد.

با آغاز فعالیت‌های انتخاباتی باراک اوباما، صراحتی برای تعامل با ایران در ایالات متحده آمریکا رخ نمود اما در ایران انتخاب او به عنوان رئیس‌جمهور مسئله‌ای بود که تا اعلام نتایج انتخابات آمریکا ناممکن به نظر می‌رسد.

پس از آغاز به کار باراک اوباما در کسوت رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا شعار تغییر او در بخش‌های مختلف علنی شد و ایران همچنان یکی از نقاط برجسته در چارچوب سیاست تغییر رئیس‌جمهور جدید قرار داشت تا این که او رسماً از دست دوستی دراز شده به سوی تهران سخن گفت و اعلام کرد که در انتظار پاسخ است.

تهران چند زمانی به درخواست مذاکره و شعار تغییر با دیده تردید نگریست و پاسخی رسمی ارائه نداد، به تدریج در میان سخنان مقامات ایرانی از پیشنهاد مذاکره اوباما با ایران سخن به میان آمد و به این جمله اکتفا شد که ایالات متحده آمریکا باید در عمل، تغییر را نشان دهد.

این روند ادامه داشت اما همزمان با اصرار تهران به عملی شدن تغییر، اوباما در اطراف ایران گام‌های مهمی برای اجرایی ساختن شعار خود برداشت، در افغانستان، عراق، روسیه، خلیج فارس و. . . در ترکیه و مصر از تمایل زیادش برای تعامل با جهان اسلام و کشورهای قدرتمند اسلامی سخن گفت، با روسیه پس از دورانی از تنش به مذاکره نشست و نهایتاً طرح سپر دفاع موشکی در شرق اروپا را که هدف اصلی آن ایران اعلام شده بود به حالت تعلق درآورد و همه این تحولات ادامه داشت تا بالاخره در مذاکرات هسته‌ای ژنو نمایندگان ارشد ایران و آمریکا به طور مستقیم در پشت میز مذاکره نشستند.

بسیاری پس از مذاکره ژنو نتایج حاصله را به گفت‌وگوی طرفین ایرانی و آمریکایی نسبت دادند، اهمیت این دیدار در تأیید رسمی ایران و ارزیابی مثبتی است که دو طرف از محتوای گفت‌و‌گوها داشته‌اند. همچنین به نظر می‌رسد که نوع نگاه تهران و واشنگتن به این گفت‌وگو حکایت از ادامه داشتن آن دارد.

بلافاصله پس از این اتفاقات مثبت و امیدوار کننده، در آمریکا از تهیه بسته حاوی مجموعه تحریم‌ها در مورد ایران سخن گفته شد و چند روز بعد از آن سنای آمریکا مسئله تشدید تحریم‌های ایران را به بحث گذاشت، اما این‌بار در برابر برخوردها، واکنش در تهران منفی نبود و نشانه‌هایی از تمایل ایران به ادامه مذاکرات با آمریکا به چشم می‌خورد.

اولین نشانه همزمان با مذاکرات ژنو خودنمایی کرد، زمانی که سعید جلیلی در ژنو با ویلیام برنز مشغول گفت‌و‌گو بود، متکی در واشنگتن حضور داشت و چنان که حسن قشقاوی، سخنگوی وزارت امور خارجه در مصاحبه با شبکه العالم گفته است «آقای متکی فقط با اعضای کمیته روابط بین ایران و آمریکا که از نمایندگان سابق آمریکا هستند دیدار کرده و هدف از این دیدار منظم کردن برخی مسائل کنسولی بوده است.»

گرچه در جوابیه وزارت امور خارجه که در سایت دیپلماسی ایرانی منتشر شد هرگونه دیدار وزیر خارجه با اعضای شورای روابط خارجی و کمیته‌ای به نام کمیته ایران و آمریکا تکذیب شده و به دلیل گمانه‌هایی که پیرامون ارتباط این سفر با مذاکرات هسته‌ای ژنو و آینده روابط ایران و آمریکا مطرح بوده؛ تشخیص زمان سفر وزیر خارجه به آمریکا کاری تخصصی و مربوط به وزارت خارجه اعلام شده است اما در هر حال نمی‌توان این سفر را یکی از نقاط برجسته در فرآیند تلاش‌های دو کشور برای ترسیم آینده روابط میان خود تلقی نکرد.

نشانه دیگر را می‌توان در کلام مسئولین ایران دنبال کرد، متکی در واکنش به اهدای جایزه صلح نوبل سال 2009 به باراک اوباما هرچند این تصمیم‌گیری را شتاب‌زده و اهدای این جایزه را زودهنگام دانسته اما گفته است که «اگر این جایزه عامل تشویق‌کننده‌ای برای نفی عملی سیاست‌های جنگ‌طلبانه و یکجانبه‌گرایانه دولت‌های پیشین آمریکا و رویکردی مبنی بر صلح عادلانه باشد دولت ایران از آن استقبال می‌کند.»

در این جمله می‌توان علاوه بر استقبال تهران از موفقیتی که رئیس‌جمهور آمریکا به دست آورده این را نیز درک کرد که بسترهای پذیرش امکان متفاوت بودن دولت جدید آمریکا با دولت‌های گذشته این کشور در ایران فراهم شده است.

از سوی دیگر آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در دیدار با سفیر سوئیس در ایران با ابراز امیدواری نسبت به موفقیت رئیس‌جمهور آمریکا در حل مشکلات داخلی و تغییر چهره بین‌المللی این کشور گفت: «جمهوری اسلامی ایران تغییرات مورد نظر خود را به دولت آمریکا منتقل کرده است و اگر وعده‌های تغییر آقای اوباما به صورت واقعی عملی گردد، می‌تواند تأثیر جدی بر مناسبات دو کشور بگذارد.»

به نظر می‌رسد این بار برای تهران اهمیت دارد که مسیر را که بخش اعظمی از آن طی شده و چشم‌انداز روشنی در انتظار آن است با تدبیر هدایت و کنترل کند، قابل توجه است که اقدامات یا اظهارات تند و به دور از تدبیر به طور قطع این مسیر را منحرف کرده و به ناکجا آبادی می‌برد که به مصلحت کشور و منافع ملی ایران نخواهد بود.

باید در انتظار حرکت بعدی تهران یا واشنگتن در بازی دیپلماتیک میان دو کشور ماند اما آیا نتیجه نهایی این حرکت‌ها مراوده در ابعاد مختلف خواهد بود یا طرفین حرکت در این بازی را تنها با هدف معامله بر سر منافعی دیگر در منطقه یا جهان انجام می‌دهند؟

کد خبر 19809

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین