جواد مرشدی: کمتر از دو سال است که سیر تحولات در خاورمیانه فزونی گرفته، از تحولات یک سال و اندی غزه و لبنان تا سقوط یازده روزه حکومت بیش از نیم قرن خاندان اسد در سوریه.
این روزها آمریکایی ها که بنای تَرک افغانستان و عراق را داشتند مجددا با هواپیماهای سنگین ترابری راه هوایی عراق را برای خود به آزاد راهی تبدیل کرده اند و به انتقال نیرو و تجهیزات به این کشور پرداخته اند. آن هم علیرغم مصوبه پارلمان عراق و تاکیدات نخست وزیر این کشور مبنی بر برنامه ریزی برای خروج کامل نیروهای آمریکایی.
اگر چه جبهه جنگ جای دیگری و در جوار عراق است ولی اینکه چرا این نیروها و تسلیحات در عراق و آن هم در پایگاه عین الاسد گسترش می یابند سوالی است که ذهن هر مخاطبی را به دل مشغولی در مورد آینده منطقه به مخاطره می اندازد. درخبرگزاری "خبرآنلاین" برای بررسی بیشتر این موضوع به سراغ عماد نجار کارشناس مسائل بین الملل رفتیم و علت و اهداف افزایش حضور نیروهای آمریکایی در عراق را از وی جویا شدیم.
مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید:
این روزها شاهد افزایش حمل و نقل هواپیماهای سنگین ترابری آمریکا به پایگاه عین الاسد عراق هستیم. با توجه به شرایط منطقه این روند مشکوک بنظر نمی رسد؟
این پایگاه در قلب عراق قرار دارد و یکی از پایگاه های مهم آمریکایی ها در منطقه است و شاید بالاترین تعداد نیروهای نظامی آمریکا در منطقه در این پایگاه باشد. در عراق هم بیشترین تعداد نیروهای نظامی آمریکایی دراین پایگاه هستند. در حال حاضر شاهد افزایش حمل و نقل هواپیماهای سنگین ترابری آمریکا در عین الاسد هستیم که تسلیحات و نیرو می آورند.
در شرایط فعلی و تحولات سوریه با سقوط بشار اسد شاهد جایگزینی نیروهای مسلح در این کشور شاهد هستیم و در این فضا می بینیم که کشورهای منطقه نیز به موضوع ورود پیدا کرده اند. با در نظر گرفتن سرعت تحولات در منطقه، پایگاه عین الاسد در حال طی کردن شرایط مشکوکی است. به این دلیل مشکوک است که الان در سوریه بحران وجود دارد و رخدادهای سریعی در این کشور صورت می گیرد و اگر بخواهیم جبهه را در نظر بگیریم این جبهه باید در سوریه باشد و نه در عراق.
البته یمن نیز جز جبهه مقاومت است.
بله یمن نیز درگیر است و می بینیم رژیم صهیونیستی و برخی از کشورهای غربی در حال حاضر علیه مردم یمن حملات سخت و سنگینی را انجام می دهند و قصد دارند این دومینو را افزایش و ادامه دهند و تکرار کنند. دومینویی که رسانه های خودشان به آن می پردازند و قصد تخریب روحیه افکار عمومی در منطقه را دارند. آنها اینگونه عنوان می کنند:حماس، حزب الله، سوریه و حالا نوبت یمن و گزینه بعدی عراق است. در این بین چند نکته اساسی وجود دارد و آن اینکه عراق و یمن شرایط سوریه را ندارند. در سوریه بسترها آماده شده بود، بسترهایی که هم خود سوریه مشکلات و بحران هایی را ایجاد کرده بود و با توجه به تذکرات و هشدارها قصد برطرف کردن آنها را نداشت. در واقع بشار اسد سمت و سوی مناسبی را انتخاب نکرد. او دفاع الوطنی را تضعیف کرد و نارضایتی های ارتش را در نظر نگرفت. اما در موضوع عراق و یمن اوضاع به این صورت نیست و ملت یمن تمام قد پشت انصارالله هستند و در عراق هم حشدالشعبی فعال، زنده و هوشیار است. مراجع مذهبی و شیعیان هوشیار هستند و شرایط به آن گونه نیست.
این صف چینی ها در عراق هم بُعد تبلیغاتی دارد و هم بُعد ارسال تجهیزات برای سوریه. کما اینکه تروریست ها در سوریه در کنار هزینه هایی که دارند و بُعد مادی جریانات بُعد تسلیحاتی را هم باید تقویت کنند و همه دنیا می دانند که مورد حمایت آمریکا و غرب هستند. به عبارتی یک نوع کار ترکیبی و جهانی علیه مردم سوریه دارد صورت می گیرد. موضوع فقط ترکیه، کُردها، آمریکا و اسرائیل نیست، اسرائیل خط به خط اشغالگری و تصرف مناطق خود را ادامه می دهد. موضوع فقط آمریکایی ها و کُردها نیستند که مناطق نفت خیز را تصرف کرده اند بلکه حکومتی که دارد توسط نیروهای مسلح در آنجا ایجاد می شود هم نیاز تسلیحاتی دارد و هم نیاز سیاسی.
شما به اهداف تبلیغاتی و رساندن سلاح به سوریه اشاره کردید، ما مصوبه پارلمان عراق برای خروج آمریکایی ها ازاین کشور را داریم و علیرغم تاکیدات چندین باره آقای السودانی برای اجرایی شدن این مصوبه چرا عراق با اینها مقابله نمی کند و الان خبر افزایش نیروهای آمریکا در این کشور را می شنویم؟
در گذشته و چند ماه پیش، برنامه زمانبندی خروج نیروهای آمریکایی را بررسی و تعیین می کردند که توافق شود در چه زمانبندی و شرایطی و در چه تعدادی خروج کامل صورت پذیرد اما تحولات منطقه به نوعی رقم خورد که عراق، یمن و سوریه وارد یک بحران جدیدی شدند. یک تجدید قوایی صورت گرفت. این موضوع در کنار آن تبلیغاتی که گفته شد و رسانه هایی که در منطقه نفوذ کردند و سعی دارند افکار عمومی را هدایت کنند در عراق فعال هستند و عراق تحت تاثیر این رسانه ها است، عراق تحت تاثیر نیروهایی است که در داخل جوامع و حاکمیت رسوخ کرده اند. بحران عراق بخشی از دامن گیری بحران سوریه و بخشی از وجود مقاومت است. به همین دلیل عراق باید هم روی برنامه خروج نیروهای آمریکایی دقت کند و هم روی موضوع افکار عمومی داخلی خود و همچنین روی تحرکات منطقه ای.
همین موضوعی که ما چندی پیش هم شاهد بودیم تحرکاتی که در عراق نیروهای مقاومت علیه رژیم صهیونیستی داشتند به نوعی یک بازدارندگی برای بروز مشکلات آینده در داخل عراق خواهد بود.
مردم منطقه و عراق الان که خبر تحرکات را می شنوند برای تحقق این مصوبه باید مطالبه بیشتری داشته باشند. بنظر شما آیا دولت عراق توان اجرایی شدن این مصوبه را دارد؟
دولت عراق یکی از اضلاع مهم محور مقاومت است، چون هم مردم در این محور وجود دارند و هم نیروهای حشد الشعبی وجود دارند و هم اینکه حاکمیت عراق با مقاومت فاصله ندارد. به همین دلیل هم برای غربی ها و دشمنان شرایط لطمه زدن به عراق سخت است و هم اینکه ورود به قضیه ایجاد خاورمیانه جدید (طرحی که آمریکایی ها دنبال آن بودند) در عراق به راحتی نخواهد بود. قطعا این موضوعی که ما الان در منطقه شاهد آن هستیم پروژه ای نیست که فکر کنیم در ظرف ۱۱ روز سوریه سقوط کرد. پس یک گذشته ۱ سال در فلسطین و لبنان هم بحران داریم پس در ظرف یکسال و اندی به سه بخش منطقه آسیب وارد شد. می دانیم واقعا آسیب سختی بود ولی بقیه موارد هم دومینووار سقوط نخواهد کرد. اولا بالای ۱۰ سال است که دارد روی این پروژه کار می شود و رسانه ها بالای ۲۰ سال است که دارند روی این موضوع کار می کنند. محور مقاومت هم به همین دلیل روی رسانه های خود کار کرد، تقویت رسانه ها یک نوع جنگ رسانه ای در برابر هجمه هایی بود که به مقاومت وارد می شد. در عراق به این راحتی این اتفاق نخواهد افتاد و حاکمیت آن مطلع است و می داند که اگر بخواهد فریب وعده ها را بخورد و هم پیمانی کند و محور مقاومت را تضعیف کند به سرنوشت سوریه مبتلا خواهد شد.
شما اشاره می کنید که شرایط عراق شبیه سوریه نیست و این اتفاق نخواهد افتاد. بنظر شما طرح آمریکا و رژیم صهیونیستی برای آینده سوریه چیست؟
حفظ سوریه برای رژیم صهیونیستی، آمریکا و غرب مهم است. سوریه یکی از پل های ارتباطی مقاومت است که البته با سقوط سوریه ارتباط ما با دیگر اضلاع مقاومت قطع نشده است. رسانه های دشمن سعی دارند القاء کنند که با سقوط سوریه ارتباط بین محور مقاومت و اضلاع آن قطع شده است در حالی که اینطور نیست و سوریه یکی از اضلاع و راه ها بود که البته راه ساده و نزدیکی بود.
مورد دیگر اینکه منابع انرژی سوریه در اختیار آمریکایی ها بود و الان بخشی از آن دست کُردها است و بخش دیگر را هم آمریکا یی ها به یغما می برند. از سوی دیگر حفظ منافع رژیم صهیونیستی به نحوی که می خواهند یک منطقه حائل داشته باشند. رژیم صهیونیستی در گذشته سعی کرد با ایجاد دیوار حائل در اطراف خود یک منطقه امن ایجاد کند و الان سعی دارد این دامنه را گسترش دهد و به سمت ایجاد کشورهای حائل اطراف خود مثل سوریه و عراق بکشاند و این منطقه را گسترش دهد. برای همین رژیم صهیونیستی می خواهد منطقه فیلادلفیا، صلاح الدین یا نتزاریم را در غزه حفظ کند، حتی اعلام کرد می خواهد جنوب لبنان را حفظ کند و نیروهای بین الملی را بیاورد که فعلا مورد توافق قرارنگرفته و در سوریه جولان و الان هم که کل سوریه در این موقعیت قرار گرفته است. آنها سوریه را به همین دلیل می خواهند حفظ کنند.
هدف اول آنها حفظ امنیت رژیم صهیونیستی و هدف دوم منابع انرژی و همچنین وارد نمودن لطمه های سنگین تری به مقاومت است. مقاومت در تاریخ تنها مجموعه ای است که توانست در برابر آمریکا ایستادگی کند و اقدام نظامی مستقیم علیه آمریکا و غرب و دستیابی به پیروزی های بزرگ داشته باشد.
۳۱۱۲۱۲
نظر شما