۰ نفر
۸ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۵:۴۸

این تورم رگ احساس وظیفه در میان آقایان و خانم‌ها چه داستانی دارد جز اینکه مجلس را دالان یک رقابت صرفا سیاسی می‌دانند برای ورود و بعد از ورود دیگر همه چیز عادی می‌شود!

1.  این تعدد نفرات و جبهه‌ها و توده‌ها و بازی خنده‌دار من هستم، تو نیستی...ما به درد بخوریم و شما نیستید...جبهه ما اصیل است و شما کپی هستید، 100درصد یک طنز سیاسی تلخ و گریه‌آور است؛ یک تراژدی تمام عیار که در قالب «احساس تکلیف» و نگرانی درباره آینده نظام و انقلاب مطرح می شود، در حالی که احساس تکلیف و نگرانی از آینده نظام با این هوچی‌گری‌های سیاسی اصلا همخوانی ندارد؛ آقایان و خانم‌ها به خوبی دریافته‌اند که «صندلی مجلس» خوب چیزی است برای خیلی چیزها! در نتیجه سرودست می‌شکنند برای ورود به هرم سفیدرنگ همسایه خانه شهید رجایی؛ البته این دست‌وپازدن‌ها هیچ ارتباطی با آن خانه محقر و عزیز و ماندگار ندارد.

 

این تورم رگ احساس وظیفه در میان آقایان و خانم‌ها چه داستانی دارد جز اینکه مجلس را دالان یک رقابت صرفا سیاسی می‌دانند برای ورود. و بعد از ورود دیگر همه چیز عادی می‌شود! جالب نیست آنها که در چند سال گذشته دائم در هر انتخاباتی شرکت کرده‌اند و  شکست خورده‌اند، باز آمده‌اند؟ همان‌ها که اصولا کسی نمی‌شناسدشان.

 

به نظر شما هزینه‌های تبلیغاتی این نمایندگان بالقوه از کجا تامین می‌شود؟ از هیئت مدیره فلان خودروساز که تنها به جهت ادای تکلیف(!؟) آنجا حضور دارند و ماهیانه چند میلیون تومان حقوقش را می‌گیرند یا از خرید ارز و سکه و شکستن کمر مردم؟ یا عضویت در بانک مثلا خصوصی آقای ایکس و گرفتن وامهای اهدایی بلاعوض؟ چقدر بد است با برخی مفاهیم ارزشمند نظام، جوری بازی شود که نسل باهوش ما بفهمد این دعواهای سیاسی، هیچ ربطی به ادای تکلیف و خدمت به مردم ندارد! وگرنه بعد از این همه رایزنی برای وحدت و همگرایی این همه لیست در کشور و تهران منتشر نمی‌شد!


2. انتخابات مثل کنکور می‌ماند؛ انتخاب گزینه درست تنها از تمرکز داوطلب در هنگام جلسه حاصل نمی‌شود، او برای انتخاب درست و متعاقب آن سرنوشت درست‌تر باید از خیلی قبل‌تر، دانش و اطلاعات خود را ورز می‌داده تا در روز امتحان، با کمترین ضریب خطایی، بهترین انتخاب را داشته باشد. در مسیر این انتخاب یادمان باشد یکی از راههای مناسب برای گزینش گزینه بهتر و یا برتر، استفاده از روش حذفی است؛ یعنی آنها که می‌دانید و مطمئن هستید، گزینه درست نیستند را خط بزنید، حالا انتخاب گزینه اصلی راحت‌تر است. مثلا یا استفاده از روش ارزشگذاری؛ گزینه جیم نسبت به گزینه الف بهتر است. در اینصورت شاید انتخاب شما بهترین انتخاب نباشد اما بدترین انتخاب هم نیست چرا که بر اساس اولویت‌بندی انتخاب شده و نه بر مبنای شانس و سکه!

 

3. به چه کسانی رای ندهیم؟ این سوال شاید نیمی از مسیر را برای انتخاب ما طی کند، لزوما آدمهای بی‌صلاحیت با تابلو وارد رقابت انتخاباتی نمی‌شوند؛ پس دنبال تابلوهای چشمک‌زن افشاگر نباشید؛ تحقیق کنید اما مطمئن باشید هیچ نامزدی در تبلیغات و نمایش داشته‌های خود نمی‌گوید من آدم منحرفی هستم که می‌خواهم به پست و مقام و ثروت برسم و برای رسیدن از هر وسیله‌ای استفاده می‌کنم! یادمان باشد لزوما این گزینه‌ها خط خوردنی نیستند؛ گاهی آدمهای با صلاحیت و قابل اعتمادی نیز وجود دارند که اگر به مجلس نروند «مفیدتر» و کارآمدتر باشند.

 

فرض کنید یک نفر بدون نمایندگی مجلس، 4 پست رسمی در اختیار دارد، فکر می‌کنید او با چنین مشغله‌ای فرصت بازخوانی قوانین کشور و ارائه نظرات مفید برای تصحیح قوانین فعلی و تصویب قوانین جدید را دارد؟! یا اینکه به سوابق افراد نگاه کنید؛ مثلا یک فردی سالهاست نماینده مجلس است اما شما او را در هر مجلس و محفلی دیده‌اید جز در پشت تریبون مجلس، یا در هر حوزه و زمینه‌ای سخنرانی کرده جز دفاع از حقوق ملت، یا حداقل مردم حوزه انتخابیه‌اش، یا اینکه اصولا مسائل مردم در فضای فکری او نیست و بیشتر از اینکه فکر مردم باشد، مشغول سیاسی‌کاری است! یا اینکه فردی از لحاظ علمی در درجه بالایی قرار دارد اما به هیچ‌وجه نگاه بلند و اندیشه آینده‌نگر و یا تدبیر برخورد با بحران‌ها را ندارد، او فرد بی‌صلاحیتی نیست اما صلاحیت حضور در مجلس را ندارد. یادمان باشد هر که شعارش شیرین‌تر بود، لزوما در عملگرایی شیرین نیست.

60

کد خبر 201024

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین