مدل ترکیه با وجود اقبالی که در کشورهای عربی دارد، مشکلات و موانع خاص خود را دارد.

*سید جواد صالحی


با گذشت یکسال و اندی از انقلاب های عربی و برگزاری انتخابات در کشورهایی که مردم حاکمان اقتدارگرا را به زیر کشیده اند، موضوع الگوی جانشینی همچنان در کانون توجهات قرار دارد. امروز بسیاری از مراکز تحقیقاتی در غرب و حتی خاورمیانه رویکرد تجویزی ارائه مدل را پیشه کرده ه اند و بسیاری از رهبران غرب به صراحت از مطلوب بودن مدل ترکیه برای کشورهای که بهار عربی را تجربه نموده اند، سخن به میان کشیده اند.
از منظر تاریخی بحث مدل و مبانی نظری و عملی آن واقعیتی است که از قرن 18 در خاورمیانه آغاز شده اما با وجود تطویل زمانی و آثار و نظریه پردازان متفاوت اجماعی در خصوص آن حاصل نشده است. نمونه تاریخی این مباحث را می توان در تحولات مصر، عثمانی قبل از فروپاشی، ترکیه بعد از 1920 و ایران قبل از انقلاب مشاهده کرد.
فضای بارز در این زمان تدوین نسخه ای بود که بتواند در عین عبور از دام استبداد داخلی و مداخلات فزاینده خارجی در دستیابی به مدرنیته توفیق یابد. زیرا بخش اعظم مشکلات خود را در فقدان این مساله می دانست. تلاش آتاتورک در ترکیه و ... در منطقه با هدف دستیابی به این مدل بود. اما در اینکه آیا این الگو توانست اجرائی بشود یا نه، جای بحث و گفتگو بسیار است. آنچه مسلم است اینکه هرچند خواسته غالب در خاورمیانۀ آن زمان تحقق الگوی جمهوریت، دمکراتیکزاسیون و مدرنیزاسیون بود، اما تجربه ها به هیچ وجه یکدست نبوده و به نتیجۀ دلخواه و مورد انتظار نرسید. جهان عرب نیز در طول این مدت آزمون و خطاهای بسیاری را در خصوص دستیابی به مدل مورد انتظار خود طی کرده است. اما این مدل دلخواه به دلیل فقدان اجماع نظری در ساحت سیاست، عدم شکل گیری جامعۀ مدنی مطلوب، نبود رهبران و حاملان مناسب توسعه عمدتاً از استبداد به اقتدارگرایی و یا حاکمیت نظامیان فرو غلطید.
از منظر تئوریک اگر به مدل (پارادایم) از زاویۀ علمی آن بنگریم تنها زمانی قابلیت طرح دارد که شاخصه حل مساله (Solving Problem) را با خود به همراه داشته باشد که مسلتزم شاخصه هایی است که عبارتند از: کارامدی، رضایتمندی، اجماع و وفاق بر روی مدل و در نهایت حمایت و پذیرش منطقه ای و جهانی.
بعد از تحولات بهار عربی در خصوص ریشه های این موضوع مباحث مختلفی همچون بحران مشروعیت، فساد اقتصادی و سیاسی، بیکاری، استبداد و خودکامگی، خانواده سالاری، توقعات فزاینده نسل جوان و روبه گسترش و عدم انطباق خواست های الیتستی و خواستهای عمومی مطرح گردید. لیکن در خصوص ماهیت ایجابی الگوهای جانشین کمتر صبحت به میان آمد. بعد از تفوق جریانهای اسلام گرا در منطقه از جمله در تونس، مصر، لیبی و اخیراً در سوریه جریانهای منطقه از منظر متغیر اسلامی بیش از پیش در معرض برجسته سازی مباحث مربوط به مدل قرار گرفتند. همزمان و بعد از تحولات عربی سه مدل در خاورمیانه برای کشورهای عربی مطرح شد که هر کدام نقاط قوت و ضعف خاص خود را داشت. مدلهای مزبور عبارتند از مدل سکولار، مدل سلفی (عربستان) و در نهایت مدل ترک (حزب عدالت و توسعه)
با وجود ارزشهایی که جمهوری اسلامی ایران از نظر اسلامی با تأکید بر مولفه هایی مثل بازگشت به خویشتن، استکبارستیزی، غرب ستیزی، اسراییل ستیزی و هویت واقعی مسلمین در منطقه مطرح می نماید و بطور بنیادی در شکل گیری، خیزش و تحکیم هویت اسلامی در خاورمیانه از نظر راهبردی و کلان نقش داشته و دارد، اما متاسفانه از لحاظ عملی تمایلی برای تبعیت یا الگو برداری از آن وجود ندارد. مسائلی همچون اسلام شیعی (تمایز هویتی)، برجسته سازی تهدید ایران از سوی برخی از کشورها(ماهیت تقابلی انقلاب اسلامی)، فقدان ارتباط نهادینه بین ایران و لایه های مردم در جهان عرب (مشکل کارکردی) و مهمتر از همه نقش متغییر مداخله گر سبب گردیده تا در خصوص الگو سازی به شیوه ایرانی کمتر سخن به میان آید.
بطور کلی ویژگیهای مدل های رقیب و جانشین در خاورمیانه عربی عبارتند از :
1-مدل سکولار غربی: با وجود اینکه این مدل از منظر شخصیتی و یا الیتیستی ظرفیت قابل توجهی در منطقه دارد، اما هیچگاه نتوانست نمود عینی پیدا کند. نتایج انتخابات اخیر مصر و تونس و ...نشان داد که به رغم سابقۀ طولانی سکولاریسم در این کشورها و پایگاههای اجتماعی و اندیشه های آن در منطقه، این الگو تاکنون نتوانسته است پایگاه حمایتی قابل قبولی در دروان بعد از انقلاب های عربی کسب نماید.علت اصلی به حاشیه رانده شدن مدل سکولاریسم، تجارب مداخله گرایی فزاینده ای است که در منطقه شاهد آن بوده و هستیم و عمدۀ جامعۀ جهان عرب در واقع بین مداخله گرایی و سکولاریسم پیوند برقرار کرده و معتقد است که در هر حال سکولاریسم نمی تواند در منطقه ریشه بدواند و از همین رو عملکرد مدل سکولار را به واسطۀ بازگشت به ریشه های غربی طرد می کند. دوم اینکه عملاً نبود زیرساخت های اجتماعی در کشورهای منطقه از جمله لیبی و تونس و یمن نیز باعث شده که نه غرب روی این مدل بتواند مانور دهد و نه خودِ سکولارها به عنوان بازیگران یگانه و انحصاری در جامعه برای بدست آوردن آن تلاش کنند.
2-مدل عربستان: مدل دوم عربستان است که در حقیقت نماینده اسلام سلفی و محافظه کار در منطقه است. این مدل بیش از اینکه مدلی فعال برای سایر کشورهای منطقه باشد، مدلی انفعالی و بنیاد گرایانه است که می تواند طیفی حداکثری و حداقلی داشته باشد. تلاش برای حفظ وضع موجود با اتکای به قدرت مالی عربستان و ایدئولوژی سلفیه، جنبۀ حداقلی آن و ایجاد حکومتی مبتنی برشریعت جنبۀ حداکثری آن است. ماهیت رفتاری دولت عربستان و گروههای طرفدار آن در منطقه بیانگر شیوۀ های محافظتی و اقدامات ژئوپولتیک محور منطقه می باشد.
هرچند پایگاه این اندیشه، اسلام سلفی (اعم از شکل قدیمی و یا مدرن آن) امروز توانسته در انتخابات مصر حدود 20 تا 25 آراء را کسب کند و در سوریه نیز نمایندگانی از همین دست در حال خودنمایی هستند و حتی در کشورهایی مثل لیبی نیز سلفی ها توانسته اند عرض اندام کنند، اما این مدل نه مورد استقبال روشنفکری جهان عرب است و نه جوانان عرب که امروز میدان دار واقعیات صحنه هستند روی خوشی به آن نشان می دهند و نه علائق کشورهای نقش آفرین و مداخله گر جهانی و منطقه ای همسوی انست.
3- مدل ترکیه: مدل ترکیه معطوف به نوعی اسلام معتدل و منطقی است که بعد از سفر عبدالله گل و رجب طیب اردوغان به منطقه به نوعی مورد تأکید واقع شد و از سوی کشورهای غربی و حامیان منطقه ای سعی شد تا مدل ترکیه به عنوان بهترین مدل ترویج شود. به طوری که بعداز سفر گل به مصر، طنطاوی از تجربۀ حکومتی ترکیه به عنوان خوشایندترین مدل برای مصر نام برد و افرادی همچون طارق رمضان متفکر برجسته مصری و نواده حسن البنا از مدل ترکیه به عنوان مدل جایگزین در کشورهای عربی نام بردند. در خارج از منطقه نیز وزیر امور خارجه آمریکا این ایدۀ را مطرح کرد که ترکیه از نظر ارتباط با دمکراسی و توسعۀ اقتصادی باید سرمشق سایر کشورهای عربی قرار گیرد.
در اینکه این مدل چقدر می تواند در کشورهای عربی بعد از انقلابها قابل الگو برداری باشد موافقین و مخالفین هرکدام استدلالات خاص خویش را دارند. برخی با استناد به نظر سنجی های صورت گرفته توسط مراکز علمی و تحقیقاتی همچونBILGESAM وIBOPE و TESEV معتقدند ترکیه می تواند نقش ویژه ای در خاورمیانه بازی کند. این نظر سنجی ها یک روند افزایشی در نقش منطقه ای ترکیه را به نمایش می گذارد. به طوریکه نظر سنجی TESEV دلایل توجه به مدل ترکیه را در مولفه هائی همچون پیش زمینه اسلامی، قدرت اقتصادی، حکومت دموکراتیک و نقش آفرینی های منطقه ای آن می داند. دلایل موافقین در سه محور قابل طرح است :
1-انطباق اسلام و سکولاریسم
2-بنیان اقتصاد لیبرالی و موفق به همراه یک جامعه تجاری مستقل که توانسته نفوذ این کشور را در منطقه تعمیق بخشد.
3-استحکام رابطه با غرب
از طرف دیگر مخالفین مدل جانشین ترکیه برای کشورهایی که بهار عربی را تجربه نموده اند به عوامل زیر برمی گردد:
1-اعتقاد به این مساله که ترکیه یک کشور اصیل اسلامی نیست که بتوان آن را برای جهان عرب مورد اتکاء قرار داد.
2-تمایز هویتی: عدۀ دیگری بر تفارق زبانی ترکیه و جهان عرب تأکید می کنند.
3-دسته ای دیگر این مسئله را مطرح کردند که ترکیه به دلیل رابطه با جهان غرب نمی تواند الگوی مناسبی برای منطقه باشد.
اما فارغ از همۀ این نظریات، الگوی ترکیه دارای نقاط مثبت و منفی زیادی است که باید به آن اشاره کرد: نقاط مثبت آن عبارتست از: حمایت بین المللی از این مدل؛ بدین معنا که کشورهایی مثل آمریکا و اصولاً غرب به نوعی بر ماهیت تجویزی این مدل تأکید دارند تا هم بتوانند بحران خود را منطقه حل کنند و هم از کانال ترکیه منطقه را مدیریت بحران کنند. دوم، ظرفیت مدنی و اجتماعی جامعه ترکیه است که توانسته با بخش زیادی از لایه های جامعۀ عرب از سوریه گرفته تا مراکش ارتباط برقرار کند. این ارتباط تنها در سطح سیاسی و دولتی رسمی نیست بلکه نهادها و تشکل های اجتماعی و اقتصادی مدیریت می کنند که نمونۀ آن حزب عدالت و توسعه و ارتباط آن با اخوان المسلمین است. سوم، شبکه سازی ایدئولوژیک به عنوان ابزار و موتور تحقق این مدل است که امروز ترکیه در حال مانور بر روی آنست. البته در اینکه این مانور چقدر منابع بسیج اجتماعی در داخل ترکیه را به همراه دارد، طبیعتاً مخالفت هایی از ناحیۀ سکولارهایی به عمل آمده است.
اما ضعف های عمده ای که بر روی مدل ترکیه مطرح می شود، عبارتست از:
اول پیشینۀ تاریخی؛ عده ای معتقدند ورود ترکیه به جهان عرب از منظر نوعی نوعثمانی گری باید تحلیل شود که این پیشینه چندان مثبت نیست و باید در راستای امیال و مطامع بلندمدت و استعمارگرایانۀ ترکیه تلقی کرد.
دوم، شکاف زبانی یعنی بحث ترک و عرب است. حساسیت هایی امروز نسبت به مدل ترکیه در جهان عرب به خصوص در میان کشورهایی مثل عربستان وجود دارد که بر این شکاف خیلی تأکید دارند.
سومین ضعف مدل ترکیه چالشی است که در تجربۀ فقدان تساهل قومی وجود دارد: مشکلاتی که ترکیه با ارامنه و کردهای خود دارد نمونۀ آنهاست. مولفه ای که به عنوان ضعف از ناحیۀ روشنفکری مطرح می شود.
چهارمین ضعف، بحث فقدان آزادی بیان و مطبوعات در ترکیه است. عده ای بر این اعتقادند که هرچند از ترکیه به عنوان مدل مطلوب دمکراتیک یاد می شود، اما واقعیت آنست که ترکیه، زندان بزرگی از نظر آزادی بیان و مطبوعات است و این مدل چیزی نیست که جوانان روشنفکران و پیشقراولان انقلاب عربی بتواند در آن جستجو کنند.
کلام آخر اینکه مدل ترکیه امروز با وجود اقبالی که توانسته در کشورهای عربی کسب کند، مشکلات و موانع خاص خود را دارد که قطعاً اگر مورد استفاده و اجرا قرار گیرد، مشکلات و موانع آن در عرصۀ اجرایی بروز و ظهور خواهد کرد و چه بسا در آینده در قالب منازعات منطقه ای شاهد آن باشیم.


*عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز و کارشناس ارشد خاورمیانه

51263
 

کد خبر 204385

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 10
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۳:۲۰ - ۱۳۹۱/۰۱/۰۵
    12 14
    مدل ترکیه مدل خوبی است چون هم دمکراسی دارد و هم اقتصاد تقریبا پیشرفته به عکس کشورهای خاورمیانه
    • بدون نام IR ۲۰:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۱/۰۶
      16 10
      یه مقدار راجع به دموکراسی ترکیه بیشتر توضیح میدید خبر دارید مردم رو بخاطر برگزاری نوروز به خاک و خون کشیدن
  • بدون نام IR ۲۱:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۰۵
    12 9
    ترکیه برای آمریکا عمله ای بیش نیست سربازاشو فرستاده افغانستان حمالی ناتو رو کنن و توی خاورمیانه علیرغم ژست ضد اسراییلیش بهترین متحد اسراییل و آمریکاست ولی در عمل همون ناتو اجازه عضویت در اتحایه اروپا رو هم بهش نمیده در واقع نوکر بی مزد و مواجبه.
  • آرمان RS ۰۶:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۰۶
    17 8
    مدل ترکیه، یک مدل کوته فکرانه همراه با پایمالی و نادیده گرفتن حقوق اقلیتها (بخصوص شیعیان و غیرترکها) و گدایی از اروپا و تقلیدهای مصنوعی و غیرطبیعی از اروپاست که با اینکه سکولار است ولی دموکراسی در آن در اولویت آخر می‌باشد. در مدل عربستان هم که بحثی نیست. بنظر من اگر کسی به دنبال مدلی برای اداره کشورش است، "مدل هند" بهترین در کل دنیاست که 1.5 میلیارد جمعیت را به بهترین شکل اداره می‌کند.
    • سعید IR ۱۱:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۰۷
      12 10
      قشنگ معلومه که این نظر هیچ ارتباطی به دموکراسی نداره و فقط برای ریختن عقده علیه ترکیه صادر شده!!
    • بدون نام IR ۰۲:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۰۸
      5 9
      @سعید: قشنگ معلومه که شما هم جذب تفکرات فاشیستی و افراطگرایانه و متحجر رژیم آتاتورکی ترکیه شده‌اید!!
    • بدون نام IR ۱۴:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۶
      0 1
      نظر خیلی کینه ورزانه ای است از طرف یکی از هموطنان احتمالا ارمنی یا کرد. ترکیه از اروپا گدایی کرده است؟ لطف کنید روز استقلال ترکیه ببینید ملت ترک چه می کنند. به شما می گویم در اروپا دیندارتر و وطن دوست تر از ترکها وجود ندارد. دولت ان کشور هم ترکیه را از بیماری هلندی ببینید به کجا رسانده است. هند کشور فقرا و سرزمین خرافات است . سطح زندگی در هند و ترکیه را با هم مقایسه می کنید؟
  • بدون نام IR ۱۷:۵۰ - ۱۳۹۱/۰۱/۱۷
    1 4
    مدل ترکیه، مدل ادعای دموکراسی است در حالی که حکومت ترکیه یک حکومت صد در صد نظامی است که قدرت های نظامی میتونن هر کس رو دلشون بخواد حذف و هر کس رو دلشون بخواد جایگزین کنند، یک دولت کاملا نژادپرست هست که اقلیت های دینی و قومی رو اصلا به رسمیت نمی شناسد، روسای دولت ترکیه در حال حاضر هم بخاطر سر قدرت ماندن از اهداف اولیه خودشون کاملا منحرف شدن در ضمن همین موضوع که اردوغان از سه سال پیش بعد از تشکیل پرونده علیهش یهو تغییر مواضع قوی داد نشان دهنده عدم وجود دموکراسی حقیقی در ترکیه هست در ضمن هیچ استقبالی از مدل ترکیه در سر دم داران اسلام گرای انقلاب های منطقه دیده نمیشه
  • بدون نام IR ۱۷:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۱/۱۷
    1 4
    ترکیه حتی نمادهای فرهنگی سایرین رو به شدت سرکوب میکنه ، همین امسال تنها کشوری که با برگزارکنندگان جشن عید نوروز مقابله نظامی کرد ترکیه بود
  • ايراني IR ۱۶:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۶
    0 1
    معلوم نيست چرا يه عده ابله کورکورانه از ترکيه حمايت ميکنن! قبول که به ظاهر سکولاره ولي در تمامه امورش عين پرچم ميمونه! نميگم الان ايران خوبه ولي انقدرم خراب نيست که وطن فروشي کنيد! بريد تاريخشو بخونين از اول آشغال بودن! تو ابتداي جنگ جهاني دوم اومدن با انگليس قرارداده صلح نوشتن! تا آلمان اومد سمت قفقاز زود با آلمان قرارداده دوستي و پيمان بستن! وقتي آلمان تو روسيه شکست خورد با آمريکا قرارداده دوستي نوشتن! اون موقع ايران با عزت اعلام بي طرفي کرد و اين بلا رو سرش آوردن!