درحالی که سهم قهرمان کشتی دنیا از پاداشهای بعد از قهرمانی 20 سکه بوده، نایب قهرمان این مسابقات برای افتخار آفرینیاش 150 سکه جایزه گرفته است. این البته اولین باری نیست که چنین اتفاقاتی در پرداخت جوایز به قهرمانان ورزشی رخ میدهد. مهدی تقوی جوان 21 ساله تیمملی که برای اولین بار در مسابقات جهانی شرکت میکرد ایران را پس از سه سال صاحب گردن آویز طلا کرد تا سایه تلخ تحقیر از سر کشتی (ورزش ملی ایران) برای مدتی برچیده شود. به رسم همه افتخارآفرینیهای اینچنینی در بازگشت از کشور جشنهای گلریزان برای تجلیل آغاز شد. جشنهایی که البته در سال ناکامیهای متوالی ورزش، شکوه همیشگی شان را از دست دادهاند.
قهرمان جوان که همه هزینههای زندگیاش از همین کشتی تأمین میشود و 9 ماه متوالی را برای اعزام به بازیهای جهانی در اردو بوده است مسئولان ورزش استان مازندران با 20 سکه طلا او را تشویق میکنند. این اتفاق درحالی میافتد که همزمان فردین معصومی، کاپیتان تیمملی و نایب قهرمان جهان در دانمارک همزمان با تقوی به استانش رفت. سهم این قهرمان با تجربه اما برای مدالی که گرفته بود چند برابر بیش از تشویقی شد که برای تقوی در نظر گرفتند. جوایزی که البته نه به صورت رسمی که از سوی ارگانهای دولتی و چهرههای استانی اهدا میشوند. فردین برای این نایب قهرمانی 150 سکه از دستگاههای ذیربط در ورزش استانش پاداش گرفت درحالی که سهم تقوی فقط 20 سکه بود.
****
«مگر برای یک قهرمان چه کاری انجام میدهیم که او بتواند خود را در اوج حفظ کند؟» این جمله را هادی عامل کارشناس برجسته کشتی میگوید و ادامه میدهد: «مثلاً جوانی چون تقوی میآید و چند سال تلاش میکند آن وقت برای تجلیل از او برخوردی سرد میشود. این برای کشتیگیری که دارد ورزش حرفهای انجام میدهد سخت است. البته مشکل امروز و دیروز نیست و فقط در این ورزش اگر خود ورزشکار زرنگ نباشد و تا قهرمان میشود با تلاش خودش حقش را نگیرد به چیزی نمیرسد.» این نکتهای است که بسیاری از قهرمانان کشتی بر آن تأکید دارند. چون پرداخت پاداشها حسابی منطقی ندارد.
بعد از هر قهرمانی عدهای از نهادهای دولتی بهخصوص در شهرستانها در پی استفاده از این برند تبلیغاتی هستند. عباس جدیدی قهرمان سابق کشتی جهان در این باره میگوید: «همه فقط به فکر استفاده از نام قهرمانها هستند. بیشتر میآیند که وعده بدهند و نامشان را سر زبانها بیندازند و دیگرخبری از آنها نمیشود.»
البته این بار انگار دیگر کسی به تقوی وعده هم نداده است؛ «قدیمیترها میگفتند وعده میدهند اما به ما که رسیدحتی از وعده هم خبری نیست. البته من دنبال مسائل مالی نیستم. حالا که شما پرسیدید این حرف را زدم. بدون شک همه بچهها هرچه هم که بگیرند، حقشان را گرفتهاند.»
****
(عباس ح) بیشک ستاره کشتی جهان در سالهای میانی دهه 1990 دنیا بود. پسر ریزنقش شمالی با توانایی و تکنیکش این حس را که او یک تنه میتواند تا سالها با این تکنیک جادویی برای ایران مدال آور باشد در دلها زنده کرده بود. عباس پس از قهرمانی در بازیهای سال 1997 جهان در مراسمی باشکوه رسماً ازدواج کرد. او که تازه از بازیهای جهانی برگشته بود وعدههای بسیاری را از مسئولان استانی و کشوری برای حمایت گرفته بود.
عروسی میلیونی قهرمان و همه قرضهایی که برای ساختن زندگی که بر اساس رویای ساخته شده از وعدههای گرفته شده از مسئولان عالیرتبه استان رخ داد، قهرمان را با تعداد زیادی چک برگشتی متواری، در بند اعتیاد و روانه زندان کرد تا ورزش ایران در سوگ سوختن ستارهای استثنایی بنشیند. این اتفاق بارها و بارها درباره بسیاری دیگر از ستارههای اسمی ورزش ایران رخ داده است. هادی ساعی قهرمان شاخص تکواندوی ایران خود یکی از قهرمانانی است که بارها قربانی این عدم مکانیسم تشویق قرار گرفته است. مدال المپیک او از بازیهای آتن حتی نیمی از جوایزی را که عاید دیگر طلایی ایران در رشتهای دیگر کرد برایش به همراه نیاورد. او در این باره میگوید: «این کمکها هیچ سیستمی ندارد و بر همین اساس است که مشکلاتی ایجاد میشود.»
****
«این جایزه که جوایز اهدایی از سوی مسئولان ورزش کشور نیست. ما هنوز مراسمی برای تجلیل از این ورزشکاران برگزار نکردیم. مهدی کشتی گیر جوانی است. او اگر کمی صبر کند، فدراسیون هم برایش جوایزی درنظر میگیرد.» این را محمدرضا یزدانیخرم درباره اتفاقی که رخ داده میگوید. او معتقد است برای جوایزی که از سوی نهادهای غیررسمی به افراد تعلق میگیرد، نمیتوان حرفی زد. سازمان ورزش به تازگی قانونی را به تصویب رسانده که هر مدال جهانی پاداشی 150 سکهای را برای قهرمانان به همراه بیاورد اما این پاداش هنوز به قهرمانان ماههای اخیر تعلق نگرفته.
علیرضا دبیر قهرمان پیشین جهان در این باره میگوید: «دوره ما هم همین مشکل بود. معمولاً کسانی سهمی بیشتر میگیرند که خودشان بیشتر بروند و پیگیر باشند. وقتی هم که ورزشکار دنبال کسب درآمد میرود و وارد بیزنس میشود از قهرمانیاش دور میشود. اگر همدورهایهای ما را بررسی کنید میبینید چه میگویم.» او معتقد است آنچه سازمان ورزش به قهرمانانش میدهد حتی این قدر نیست که بتواند یک زندگی معمولی را برای آنها سازد.
دبیر البته خود به ازای گرفتن پاداش قهرمانی از مسئولان ورزش کشور ادامه تحصیل را خواست و حالا ترم آخر دکترایش در رشته اقتصاد را سپری میکند و تبدیل به سیاستمداری با نفوذ شده است. او اما میگوید: «چند قهرمان جهان را میخواهی برایت اسم بیاورم که چون هیچ آتیهای از روزهایی که به پای ورزش گذاشتند نصیبشان نشد حالا زندگیهای دشواری دارند؟» شاید بهترین مثال برای آنچه دبیر میگوید اکبر استاد اسدی باشد. ملیپوش سابق تیمملی که حالا شرایطی سخت را پشت سر میگذارد. او در اینباره میگوید: «تیمملی که به جام جهانی 98 رفت به همه تیم کلی جوایز دادند. هر بازیکن یک واحد مغازه در مجتمع میلاد نور گرفت اما به من و تهامی که شهرستانی بودیم هیچ چیزی ندادند. چون زبان نداشتیم داد و بیداد کنیم. حتی بودند بعضیها که جای یک مغازه چند مغازه گرفتند.»
و دبیر درباره راهکار حل این مشکل میگوید: «همه دنیا برای این کار بیمه آتیه برای قهرمانان و امتیازات ویژه شهروندی برایشان قائل شدهاند. ما هم تا زمانی که به چنین مکانیسمی نرسیم، مشکلات باقی میماند.»
نظر شما