کیاوش حافظی: مجلس دو استیضاح دیگر را کلید زده است. پس از آنکه مجلس دوازدهم به برکناری عبدالناصر همتی وزیر اقتصاد دولت پزشکیان رای داد، اولین ترک بر دیوار وفاق دولت و مجلس نقش بست؛ مشخص بود که مجلسی که جریان جبهه پایداری در آن دست بالا را دارد به این راحتی نمی گذارد آب از گلوی دولت پزشکیان پایین برود. اما کسی فکرش را نمی کرد که استیضاح دوم و سوم به همین زودی ها مطرح شود. اما اینکه استیضاح فرزانه صادق مالواجرد و عباس علی آبادی رای میآورند یا نه به عوامل مختلفی بستگی دارد که موضع رئیس مجلس یکی از آنها است. همچنان که در استیضاح قبلی او نقش بسیار مهمی داشت. محمدباقر قالیباف آن موقع راه استیضاح را مسدود نکرد و همین باعث شد تندروها تا جای ممکن شتاب بگیرند. سکوت او علامت رضا به جبهه پایداری تعبیر شد و آنها توانستند همتی را حذف کنند. اما آیا قالیباف همین رویکرد را در استیضاح وزرای دیگر دولت از خود نشان میدهد؟
ناخودآگاه رئیس مجلس
پاسخ به این سوال در گرو نیمنگاهی به مناسبات قالیباف با دولت و مجلس است. دو قوه که شاکله اصلی آنها را طیفهای مخالف قالیباف تشکیل میدهد؛ جریان پایداری و جناح اصلاحطلب و اعتدالگرا که در هیچ نقطهای با هم تلاقی ندارند جز یک حرف: قالیباف در هر دوره از انتخابات ریاست جمهوری بیشتر از آنکه به رقبایش ببازد به خودش باخته است. شکست مکرر قالیباف در ریاست جمهوری احتمالا فکر کاندیداتوری چندباره را از سر او میاندازد اما به هرحال ادامه حیات سیاسی او در گرو رفتار و موضعگیریهای اوست.
او از یک سو در برابر رقیب سابقی به نام مسعود پزشکیان قرار دارد که اگرچه خاستگاه اصلاحطلبی و اعتدالی دارد اما شعار وفاق سر میدهد؛ خصوصا آنکه رئیس دولت مستقر دیگر حسن روحانی نیست که دست به افشاگری درباره مواضع او زده باشد. همین در تغییر نگاه قالیباف به مناسباتش با رئیس دولت نقش دارد. از سوی دیگر رقیب دیگری به نام سعید جلیلی دارد که سایهاش در صحن مجلس سنگینی میکند. رئیس مجلس و طرفدارانش بر این عقیده اند که اگر سعید جلیلی در انتخابات ۱۴۰۳ به نفع قالیباف کنارهگیری میکرد نه جناح راست شکست خورده انتخابات بود و نه محمدباقر قالیباف. همین نیز باعث میشود مرزبندی بین طیف قالیباف و جلیلی در مجلس جدیتر از گذشته شود؛ ولو آنکه او در مرحله دوم انتخابات از سعید جلیلی حمایت کرده باشد. پس بیراه نیست اگر بگوییم خاطرات انتخاباتی قالیباف، ذهن ناخودآگاه او در موضعگیریهایش را تشکیل میدهد. در هر سه رفتار حمایت از پزشکیان، همراهی با جبهه پایداری و سکوت این ذهن انتخاباتی حضور جدی دارد.
با تصمیم شعام، تندروها قالیباف را کنار پزشکیان قرار دادند
ابلاغ نشدن قانون عفاف و حجاب بارزترین موردی بود که محمدباقر قالیباف و تندروهای مجلس را در برابر هم قرار داد. اگرچه قالیباف در این خصوص نقش چندانی نداشته و شورای عالی امنیت ملی رای به توقف آن داده است اما هم جبهه پایداری در مجلس آن را دستاویزی برای حمله به قالیباف استفاده کرد و هم تندروها در خیابان با قرار دادن نام قالیباف و پزشکیان در کنار هم برای او خط و نشان میکشیدند. این در حالی بوده که ابلاغ نشدن قانون عفاف و حجاب یک تصمیم کلان حاکمیتی و مصوب شورای عالی امنیت ملی با استدلال تنشزا بودن اجرای این قانون بوده است؛ طوری که حتی برخی از اعضای جبهه پایداری مثل محمود نبویان نیز با حمایت از تصمیم شعام راه خود را از هم حزبیهایشان جدا کردند. نبویان در کانال خود نوشت: زمانی که ما لایحه حجاب را تصویب کردیم قبل از سقوط سوریه بود، قبل از شهادت سیدحسن بود و شرایط را میدانید. اما بر اساس اینکه مبادا دشمن بخواهد ایران را سوریهسازی بکند. دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی گفته است که فعلا جلوی هر چیزی که باعث دوقطبیسازی شود را باید گرفت.
چرخش ناگهانی قالیباف از مخالفت با مذاکره تا ایستادن در برابر پایداری
محمدباقر قالیباف از آغاز ۱۴۰۴ در ارتباط با موضوع مذاکرات ایران و آمریکا نیز سمت دولت قرار گرفته است. او در چندین مورد، در برابر حملات سیاسی تندروها در مجلس این موضع حمایتی را نشان داده است؛ یک مرتبه پس از فریادهای مهدی کوچک زاده و بار دیگر پس از ادعای محمدرضا صباغیان اعلام کرد که مجلس در جریان مذاکرات ایران و آمریکاست. این دو نماینده مدعی بودند که مجلس از روند مذاکرات بیخبر است که با تکذیب قالیباف رو به رو شد. البته نکتهای که در مورد این موضع گیری قالیباف وجود دارد آن است که او در اسفندماه موضعی مخالف مذاکره گرفته بود و این احتمال میرفت که او نیز همسو با جبهه پایداری شود. پس از آنکه خبر ارسال نامه به رهبری از سوی آمریکایی ها اعلام شد قالیباف آن را صرفاً فریب مذاکره نمایی و با هدف تحمیل و خلع سلاح ایران خوانده بود. اما پس از آنکه نظام به نامه ترامپ پاسخ داد و تصمیم به مذاکره گرفت، موضع قالیباف به سرعت تغییر کرد؛ در واقع همراهی قالیباف با دولت پزشکیان در ماجرای مذاکرات را باید از بابت اراده نظام به نشستن پای میز مذاکره غیرمستقیم دانست.
جاخالی به نفع حذف همتی و ظریف
با این حال در مواردی که پای تصمیم کلان حاکمیتی در کار نبوده قالیباف، خود را بین دولت پزشکیان و جبهه پایداری دیده، و در این لحظات کنار رفته تا این دو رقیب خود تکلیفشان را با هم مشخص کنند. او در ابتدای روی کار آمدن دولت پزشکیان تلاش میکرد خود را حامی اصلی دولت معرفی کند. اما این همسویی با پزشکیان خیلی دوام نیاورد. بارزترین نمونه همراهی قالیباف با پایداری، در جریان انتصاب محمدجواد ظریف به عنوان معاون راهبردی رئیس جمهور بود. دولت فوریت لایحه اصلاح قانون انتصاب اشخاص در مشاغل حساس را به مجلس برده بود؛ اما این لایحه با ۲۰۷ رأی مخالف رأی نیاورد. قالیباف در مقابل مخالفان جواد ظریف مقاومتی از خود نشان نداد و بعد انتصاب او را بهعنوان معاون راهبردی رئیسجمهور غیرقانونی خواند و از تصمیم مجلس برای رای منفی به فوریت لایحه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس دفاع کرد.
در مورد استیضاح عبدالناصر همتی هم اگرچه زمزمههایی شنیده میشد که قالیباف با آن موافق نیست اما سکوت او فرصتی فراهم کرد تا استیضاح اتفاق بیفتد. در حالی که او به عنوان رئیس مجلس و طیف حامی او توان لابی کردن در مجلس را داشتند. اما به نظر میرسید قالیباف یا نفعی در خرج کردن خود برای پزشکیان در برابر جبهه پایداری، این دو رقیب انتخاباتی، نمی دید و یا توان لابی کردن را نداشت.
در مجموع به نظر میرسد قالیباف در مواردی پای تصمیمات دولت میایستد که به عنوان تصمیم کلان حاکمیتی اتخاذ شده باشد. مذاکرات با آمریکا یا توقف ابلاغ قانون حجاب نمونه های بارز این موضوع بوده اند. اما در مواقع دیگر تمایل چندانی به قرار گرفتن بین دو رقیب خود، نشان نمیدهد.
۲۹۲۱۱