از سرآغاز صنعتی شدن بشر تا کنون تقسیم بندی های مختلفی برای نسل ها ، اعصار و انقلابات صنعت مطرح شده است و مدتها است که برای هر کدام از نسل های صنعت ، استراتژی هایی در کشور ها و یا اتحادیه های منطقه ای نظیر اتحادیه اروپا نگارش می شود . روایت ها و روش های مختلفی برای این تقسیم بندی های تاریخی وجود دارد که بسته به نوع رشته تحصیلی و تحقیقی افراد و نویسندگان کتابها و نظریه پردازان متفاوت هستند مثلا عده سه انقلاب بزرگ را مطرح می کنند و تغییر شیوه زندگی انسان از شکارگری ، مهار حیوانات وحشی و دامداری و کوچنده بودن به کشاورزی و یکجا نشینی و سکونت در کنار منابع آب را به عنوان انقلاب کشاورزی می نامند و سپس ظهور ماشین آلات و اختراع ماشین بخار را انقلاب صنعتی و بعدها با ظهور رایانه و ارتباطات وفناوری های مرتبط با آن انقلاب الکترونیک مطرح می کنند و در این میان برخی بحث ارتباطات را انقلابی مجزا قلمداد می کنند .
در رویکرد دیگری که مطلع انقلابات صنعتی را قرن هجدهم و اختراع ماشین بخارو تغییرات شگرف کیفیت مکانیزاسیون تولید در حوزه های نساجی ، زغال سنگ و ذوب آهن تحت عنوان " انقلاب صنعتی اول"می دانند ، "انقلاب دوم" را مهار الکتریسیته و انبوه سازی صنعتی ، " انقلاب سوم " را رایانه ، اتوماسیون اولیه و دیجیتال سازی و ظهور ماشین های تولید رباتیک ، "انقلاب چهارم " را اینترنت ، وب ، سیستم های سایبرنتیک و اینترنت اشیاء ، داده های بزرگ " انقلاب پنجم " را همکاری انسان و ماشین ،هوشمند سازی با رویکرد انسان محوری ، هوش مصنوعی ، پایدارسازی و ارتقاء تاب آوری در عین انعطاف و سازگارسازی میدانستند و هم اکنون بحث " انقلاب ششم " یا " نسل ششم صنعت " را مبتنی بر همگرایی و تلفیق انسان و ماشین ، تلفیق و همگرایی پلتفرمی و چند ساحتی ، هماهنگ سازی فناوری با طبیعت و جامعه و رسوخ فناوری در تحولات اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی و امنیتی ، تلفیق توسعه اقتصادی با مسئولیت اجتماعی و حفاظت از محیط زیست ، اخلاق دیجیتال ، پایداری ، متاورس و رایانه های کوانتومی مطرح می سازند .
بههرتقدیر ایران هنوز در سطح نسل سوم صنعت است و قرار بود طی سالهای اخیر از نسل سوم به نسل چهارم ارتقاء یابد .این درحالی است که دنیا نسل پنجم صنعت را پشت سر گذاشته و دارد به سمت نسل ششم صنعت حرکت می کند و به نظر می رسد اگر ایران بخواهد از قافله عقب نماند باید با یک پارادایم شیفت به سرعت به سمت تحقق نسلهای ۵ و ۶ صنعت حرکت کند بویژه آنکه در نسل ۶ رویکردهای معطوف به عدالت اجتماعی ، توجه به انسان و محوریت او ، اخلاق دیجیتال ، توجه به مسئولیتهای اجتماعی ، توجه به رفاه شغلی ، توجه به تعادل بین کار و زندگی و نیز تضمین درآمد پایه همگانی مطرح است و این مفاهیم با مضامین ایرانی اسلامی و بویژه از منظر مقارنت و ملازمت پیشرفت و عدالت ، قرابت زیادی دارد .
نکته حائز اهمیت اینکه در صنعت ۵ و ۶ بخاطر چالشهای وقوع یافته و محتمل نظیر بیکاری فناورانه ، تغییرات مهارتی مورد نیاز ، به موضوع بازنگری نظامات تامین اجتماعی و بیمه های اجتماعی توجه ویژه ای شده است به عبارت دیگر در اقتصادهای نوپدید و فناوریها و کسب و کارهای نوظهور از یک طرف نیاز به نیروی انسانی انبوه با مهارت پائین کاهش می یابد و باید نسبت به اعطای بیمه بیکاری به این قبیل افراد اقدام نمود و همزمان برای مهارت افزایی و توانمند سازی آنان برای حضور درعرصه های جدید اشتغال و کسب و کار تلاش کرد و از طرف دیگر نسل ۶ صنعت نیازمند بکارگیری نیروهای خبره و نخبه با مهارتهای بالا است و باید نسبت به ایجاد یک نظام چند سطحی بیمه های اجتماعی ( سطوح پایه ف مازاد و مکمل ) اقدام نمود و رفاه شغلی این افراد را ارتقاء داد .
فلذا برای زمینه سازی حرکت به سمت نسل های ۴، ۵ و ۶ صنعت و جهت پرهیز از بروز ناهنجاری های اجتماعی ، گسست های فاحش اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی که میتواند به گسست های امنیتی منجر شود راهی جز پیاده سازی سیاستهای کلی تامین اجتماعی و شکل دهی نظام فراگیر و چندلایه تامین اجتماعی وجود ندارد چرا که برای حضور فعال ، جدی و موثر در مرزهای دانش و فناوری ، هم باید به سیاستهای صیانتی ، ترمیمی و جبرانی لازم با تضمین و تامین درآمد پایه عمومی ( حداقل معیشت یا حد کفاف و یا حداقل کیفیت زندگی ) پرداخت و هم به تعریف نظامات شغلی مبتنی برمهارت ( به جای اتکای صرف به مدرک و رشته تحصیلی یا سنوات کار ) و هم به نظام رفاه شغلی ارتقاء یافته دست یازید و بدینترتیب می بایست هم رفاه عمومی عادلانه را مد نظر داشت و هم رفاه شغلی منعطف و مبتنی بر مشارکت ذینفع و کارفرما را برای نیروهای انسانی نخبه فراهم ساخت .
از منظری دیگر ، رهاورد اقتصادها و کسب وکارهای نوپدید و فناوری های نوظهور ایجاد سیالیت در محیط کار و نیروی کار است و در چنین شرایطی ابزارها و روشهای سنتی مربوط به تنظیم روابط کار و نیز وصول حق بیمه کارگر و کارفرما طبق تعاریف سنتی پاسخگو نخواهد بود و همانطور که ظهور و بروز نسل های ۴ ، ۵ و ۶ منجر به منعطف سازی و سیالیت ساختار و تشکیلات ، چگونگی کارسپاری ( نظیر تقسیم کار ، روابط مبتنی بر مالکیت و مدیریت ، نحوه مقاطعه کاری و پیمان کاری ) ، نظام جبران خدمت ، محل کار و فعالیت ( نظیر دورکاری ، آزادکاری ، کارپذیری ، تولید بدون کارخانه ) گردیده است باید ضمن تضمین حداقل ها از سوی دولت و مبتنی بر انفال و مالیات برای آحاد جامعه ، متناسبا با شکل دهی نظام چند سطحی بیمه های اجتماعی برای نیروی کار متخصص، نظامات تامین اجتماعی را با اقتضائات جدید مطابقت داد.
کارشناس رفاه و تامین اجتماعی
۲۱۲۱۲
نظر شما