رسول سلیمی: این تصمیم پس از مذاکرات فشرده در جده (عربستان سعودی) و دیدارهای دیپلماتیک در اروپا اتخاذ شد. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، این اقدام را «تحریکآمیز» خواند و هشدار داد که «تشدید درگیریها میتواند به جنگ گستردهتری منجر شود.»
ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، این سلاحها را برای «دفاع از سرزمینهای اشغالی» و «تضعیف لجستیک روسیه» ضروری میدانست. اما چرا آمریکا و اروپا، پس از ماهها مقاومت، این محدودیتها را لغو کردند؟
تشدید تنشهای نظامی: حضور کره شمالی و فشار بر کورسک
به گزارش رسانه ها، اعزام حدود ۱۰ هزار نیروی کره شمالی به منطقه کورسک برای حمایت از روسیه، عامل کلیدی در تصمیم غرب برای لغو محدودیتهای تسلیحاتی بود. این نیروها، که برای بازپسگیری مناطق تحت کنترل اوکراین در کورسک اعزام شدند، به گفته زلنسکی «تهدیدی جدید» برای اوکراین بودند. زلنسکی در سخنرانی خود اظهار داشت: «بدون سلاحهای دوربرد، نمیتوانیم کورسک را حفظ کنیم.»
چه آنکه ناظران سیاسی میگویند موشکهای ATACMS (با برد ۳۰۰ کیلومتر) و Storm Shadow (برد ۲۵۰-۵۶۰ کیلومتر) برای هدف قرار دادن پایگاههای لجستیکی و انبارهای تسلیحاتی روسیه در خاک این کشور طراحی شدهاند. این سلاحها پیشتر به دلیل نگرانی از «تشدید تنش» با محدودیتهای جغرافیایی استفاده میشدند.
اما حملات گسترده روسیه به زیرساختهای انرژی اوکراین در زمستان ۱۴۰۳، از جمله حمله موشکی به شهر سومی، که به کشته شدن ۱۱ نفر منجر شد، فشار بر غرب را افزایش داد.
کارشناسان معتقدند حضور کره شمالی در جنگ، که به گفته تحلیلگران غربی «نقض آشکار قطعنامههای سازمان ملل» بود، بهعنوان بهانهای برای غرب عمل کرد تا سیاست تسلیحاتی خود را تغییر دهد. این اقدام، پاسخی به نگرانی اوکراین از تضعیف مواضعش در کورسک بود، جایی که نیروهای اوکراینی از تابستان ۱۴۰۳ حدود ۱۰۰۰ کیلومتر مربع را اشغال کرده بودند. این درحالی است که غرب این تصمیم را «دفاعی» توجیه کرد، اما مسکو آن را «اعلان جنگ غیرمستقیم» خواند.
کارشناسان روابط بین الملل معتقدند تشدید حملات روسیه و ورود بازیگران جدید، مانند کره شمالی، غرب را به این نتیجه رساند که حفظ اوکراین در موضع قدرت، نیازمند ابزارهای تهاجمیتر است.
فشار دیپلماتیک اوکراین: زلنسکی و لابیگری در غرب
زلنسکی از سال ۱۴۰۲ خواستار لغو محدودیتهای استفاده از سلاحهای غربی بود. او در دیدار با رهبران اروپایی در لندن (۱۲ اسفند ۱۴۰۳) و پاریس (۱۳ اسفند ۱۴۰۳) تأکید کرد که «بدون توانایی حمله به عمق خاک روسیه، اوکراین نمیتواند در مذاکرات صلح دست بالا را داشته باشد.» چه آنکه که زلنسکی در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل (آبان ۱۴۰۳) گفت: «موشکها خودشان صحبت خواهند کرد.»
این در حالی است که زلنسکی در دیدار با جو بایدن (۲۷ آبان ۱۴۰۳) و مذاکرات با امانوئل ماکرون و کایر استارمر، نخستوزیر بریتانیا نیز، فشار زیادی برای آزادسازی سلاحهای دوربرد وارد کرد. این فشارها پس از امضای توافق معدنی با آمریکا در ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، که به گفته کارشناسان «امتیازی برای جلب حمایت ترامپ» بود، شدت گرفت.
زلنسکی با استفاده از دیپلماسی فعال و لابیگری، توانست غرب را به تغییر سیاست متقاعد کند. در چنین شرایطی اوکراین با برجسته کردن «تهدید وجودی» روسیه و کره شمالی، حمایت عمومی و سیاسی در اروپا و آمریکا را جلب کرد. این فشارها، بهویژه پس از کاهش کمکهای نظامی آمریکا در اوایل ۱۴۰۴، اروپا را وادار کرد تا نقش فعالتری ایفا کند.
توافق معدنی با آمریکا، که «دسترسی به منابع لیتیوم و تیتانیوم اوکراین را برای آمریکا تضمین کرد»، نشاندهنده رویکرد معاملهگرانه زلنسکی بود. این توافق، بهعنوان مشوقی برای ترامپ، که «به دنبال منافع اقتصادی بود»، عمل کرد. این محور، بر نقش دیپلماسی اوکراین در شکلدهی به تصمیمات غرب تأکید دارد و نشان میدهد که زلنسکی با درک اولویتهای سیاسی غرب، توانست حمایت آنها را جلب کند.
ملاحظات سیاسی داخلی: معاملهگری ترامپ و فشارهای اروپا
این در حالی است که تصمیم ترامپ برای لغو محدودیتهای تسلیحاتی، بخشی از استراتژی او برای «کسب پیروزی دیپلماتیک» بود. ترامپ، که در سخنرانی کنگره (۱۵ اسفند ۱۴۰۳) وعده «پایان جنگ در ۲۴ ساعت» داده بود، تحت فشار داخلی برای نشان دادن پیشرفت در مذاکرات صلح بود. اما او بعدا در گفتوگو با شبکه فاکسنیوز گفت: «ما به اوکراین سلاح میدهیم، اما آنها باید با روسیه مذاکره کنند.»
در اروپا نیز، رهبرانی مانند مکرون و استارمر با فشارهای داخلی برای حمایت از اوکراین مواجه بودند. ایسنا گزارش داد که اولاف شولتس، صدراعظم آلمان، پس از انتقادات داخلی از «محافظهکاری» در قبال اوکراین، با لغو محدودیتها موافقت کرد. تسنیم نوشت که اروپا، با نگرانی از کاهش حمایت آمریکا، تصمیم گرفت با تأمین سلاحهای دوربرد، خلأ احتمالی را پر کند.
تصمیم ترامپ، ریشه در رویکرد معاملهگرانه او داشت. چرا که او با آزادسازی سلاحها، به دنبال تقویت موقعیت خود در مذاکرات با پوتین بود، بهویژه پس از توافق معدنی که «سود اقتصادی» برای آمریکا به همراه داشت. این تصمیم، همچنین پاسخی به انتقادات داخلی از توقف کمکهای نظامی بود، که «خشم دموکراتها و برخی جمهوریخواهان» را برانگیخت.
در اروپا، فشارهای سیاسی داخلی، بهویژه در آلمان و فرانسه، نقش کلیدی داشت. کارشناسان معتقدند احزاب سبز و لیبرال در آلمان، شولتس را به «ضعف در برابر روسیه» متهم کردند، که او را به تغییر موضع واداشت. این محور، نشاندهنده تأثیر سیاست داخلی بر تصمیمگیریهای خارجی است و بر پیچیدگیهای سیاسی در غرب تأکید دارد.
رقابتهای ژئوپلیتیکی: مهار روسیه و نمایش قدرت ناتو
از سوی دیگر تصمیم غرب برای آزادسازی سلاحهای دوربرد، بخشی از استراتژی «مهار روسیه» و «تقویت ناتو» بود. این تصمیم پس از حملات گسترده روسیه به زیرساختهای اوکراین و تهدیدات پوتین علیه غرب اتخاذ شد. در همین حال پوتین در ۲۷ آبان ۱۴۰۳ هشدار داد: «استفاده از سلاحهای غربی علیه روسیه، به معنای جنگ ناتو با مسکو است.»
این حالی است که اروپا، با نگرانی از «جاهطلبیهای پوتین» و احتمال تهاجم به کشورهای بالتیک، تصمیم گرفت اوکراین را بهعنوان «خط مقدم دفاع» تقویت کند. ناظران سیاسی میگویند این اقدام، همچنین پاسخی به همکاری نظامی روسیه با ایران و کره شمالی بود، که به گفته غرب «توازن قدرت را به نفع مسکو تغییر داده است.»
این تصمیم، بخشی از رقابتهای ژئوپلیتیکی غرب با روسیه بود. ایسنا در ۶ خرداد ۱۴۰۴ نوشت که ناتو با تقویت اوکراین، به دنبال ارسال پیامی به مسکو بود: «هرگونه تهاجم، با پاسخ قاطع مواجه خواهد شد.» این اقدام، همچنین تلاشی برای حفظ اعتبار ناتو بود، که به گفته ناظران سیاسی «پس از خروج آمریکا از تعهدات نظامی، تضعیف شده بود.»
همکاری روسیه با ایران و کره شمالی، نیز «تأمین پهپاد و موشک» را شامل میشد، غرب را به واکنش واداشت. این محور، بر اهمیت ژئوپلیتیکی اوکراین بهعنوان میدان رقابت قدرتهای بزرگ تأکید دارد و نشان میدهد که تصمیم غرب، فراتر از حمایت از اوکراین، به دنبال حفظ برتری استراتژیک بود.
نقش میانجیگری: مذاکرات جده و دیپلماسی فعال
از سویی، مذاکرات جده (۲۱ اسفند ۱۴۰۳) با حضور مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، و آندری یرماک، رئیس دفتر زلنسکی، نقش کلیدی در تصمیمگیری داشت. این مذاکرات، که به پیشنهاد عربستان برگزار شد، به توافق آتشبس ۳۰ روزه منجر شد، مشروط به موافقت روسیه. تسنیم نقل کرد که روبیو اظهار داشت: «توپ در زمین مسکو است.»
عمان و عربستان، با میانجیگری بین طرفین، به کاهش تنشها کمک کردند. زلنسکی نیز در ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ در ایکس نوشت: «این آتشبس، فرصتی برای تقویت دفاع ماست.» صداوسیما گزارش داد که این توافق، به اوکراین اجازه داد تا با سلاحهای دوربرد، مواضع خود را تثبیت کند.
در چنین شرایطی نقش میانجیگری کشورهای ثالث، بهویژه عربستان، در ایجاد فضایی برای تصمیمگیری غرب حیاتی بود. مذاکرات جده، با کاهش فشارهای دیپلماتیک، به غرب اجازه داد تا بدون مواجهه مستقیم با روسیه، سلاحهای دوربرد را آزاد کند. این اقدام، همچنین به ترامپ کمک کرد تا «موفقیت دیپلماتیک» خود را به نمایش بگذارد.
میانجیگری عمان و عربستان، که به گفته کارشناسان «مورد اعتماد هر دو طرف» بود، نشاندهنده اهمیت دیپلماسی چندجانبه است. این محور، بر نقش کشورهای بیطرف در مدیریت بحرانهای بینالمللی تأکید دارد و نشان میدهد که مذاکرات جده، بستری برای توجیه تصمیم غرب فراهم کرد.
در یک تحلیل نهایی، موافقت ترامپ و اروپا با استفاده اوکراین از سلاحهای دوربرد علیه روسیه، نتیجه ترکیبی از عوامل نظامی، دیپلماتیک و سیاسی بود. تشدید تنشهای نظامی، با حضور کره شمالی، غرب را به واکنش واداشت. فشار دیپلماتیک اوکراین، حمایت سیاسی را جلب کرد. ملاحظات سیاسی داخلی، تصمیمگیریها را شکل داد.
رقابتهای ژئوپلیتیکی، این اقدام را به بخشی از استراتژی ناتو تبدیل کرد. نقش میانجیگری، بستری برای اجرای تصمیم فراهم کرد. تحلیلگران روابط بین الملل این تصمیم را «خطرناک» خواندند و بر لزوم خویشتنداری تأکید کردند. آیا این اقدام به تقویت اوکراین منجر خواهد شد یا به تشدید درگیریها؟ پاسخ به تحولات آینده بستگی دارد.
۲۱۳
نظر شما