سعید نوایی: مذاکرات تلفنی محمود احمدینژاد با رئیسجمهور پاکستان درباره حادثه تروریستی روز یکشنبه و سخنان فرمانده کل سپاه در حاشیه معارفه رئیس جدید سازمان بسیج مستضعفین، همه و همه نشان از یک هدف داشت و آن، عزم جدی برای ریشهکن کردن ریشههای ناامنی در سیستان و بلوچستان. بر اساس آنچه که در خبرگزاریها منتشر شد، احمدینژاد در گفتوگویش با زرداری وی را به تدوین جدول زمانبندی برای مقابله با تروریستها فراخوانده است. اما آنچه که سردار جعفری در سخنانش گفت فراتر از یک روش دیپلماتیک بود. او پاکستان را به جانبداری از گروهک ریگی متهم و اعلام کرد که سرویس اطلاعاتی پاکستان از اقدامات این گروه آگاه بوده است. او گفت: «مدارکی از طریق دستگاههای امنیتی ارائه شده است که طبق این مدارک مشخص میشود گروهک خبیث ریگی تحت حمایت سازمان اطلاعات آمریکا، انگلیس و متأسفانه دستگاه اطلاعاتی پاکستان است و برنامههایش با دستورات آنها اجرا میشود.» او همچنین عوامل پشت صحنه اقدامات تروریستی در سیستان و بلوچستان را به برخوردی تلافیجویانه تهدید کرده است.
وزیر کشور نیز در تماس تلفنی با وزیر کشور پاکستان اعتراض شدید ملت و دولت ایران را به مقامات پاکستان اعلام کرد.
مصطفی محمدنجار در این تماس با بیان اینکه «گروهک تروریستی عبدالمالک ریگی مدتی است که در خاک پاکستان مستقر شده و هر از چند گاهی با عبور از مرز وارد خاک کشورمان شده و عملیات تروریستی انجام میدهند» اعلام کرد: دولت پاکستان باید هرچه زودتر این تروریستها را برای محاکمه تحویل مقامات ایران دهد.
وی افزود: بیتردید دیگر تعلل در تحویل تروریستها هیچ جای توجیهی ندارد و مقامات پاکستانی باید درباره حادثه تروریستی شهرستان سرباز پاسخگو باشند.
وی به وزیر کشور پاکستان گفت: دولت جمهوری اسلامی ایران منتظر اقدام عملی دولت پاکستان است.
مروری بر مواضع مقامات بلندپایه امنیتی و سیاسی در ایران نشان میدهد که این بار گروهک ریگی باید در انتظار ضربهای شدید باشد؛ ضربهای که میتواند به حذف موجودیت این گروه منجر شود.
استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران در چند سال اخیر به یکی از ناامنترین استانهای مرزی کشور تبدیل شده است. آمیخته بودن جمعیت شیعه و سنی، فعالیت گروههای مسلح، مرز طولانی با پاکستان، قاچاق سودآور مواد مخدر، دسترسی آسان به سلاح غیرمجاز همگی از عواملی معرفی شدهاند که در تضعیف امنیت این استان مؤثرند. در سالهای گذشته هم فعالیت گروه منسوب به عبدالمالک ریگی در مرزهای شرقی این استان بر این عوامل ناامنی افزوده شدهاند. هرچند سیستان و بلوچستان همواره امنیتی شکننده داشته، اما از سال ۱۳۸۴ با گروگانگیریها و آدمکشیهای گروه موسوم به جندالله، تأمین امنیت این استان و مقابله با اقدامات تروریستی این گروه وهابی و سلفی به دغدغهای بزرگ برای مقامات امنیتی و قضایی ایران تبدیل شده است.
از تاسوکی تا سرباز
هرچند که تا پیش از وقوع حادثه تروریستی تاسوکی در اسفندماه 1384 تحرکات جسته و گریختهای در سیستان و بلوچستان رخ میداد، اما چندان توجهی را به خود معطوف نمیکرد. شهادت یکی از محافظان محمود احمدینژاد در سفر وی به این استان در سال 84 زنگ خطر را برای رئیسجمهور جدید به صدا درآورد تا او بیش از پیش متوجه اوضاع امنیتی سیستان و بلوچستان شود. اما آنچه که روز بیست و پنجم اسفند و شب هنگام در محور زابل - زاهدان در منطقه تاسوکی اتفاق افتاد موجب شد که مسئولان امنیتی کشور پای آمریکا و انگلیس را به این ماجرا باز کنند. در حادثه تاسوکی اعضای گروهک ریگی با برپا کردن ایست بازرسی به 6 خودروی عبوری حمله کردند و 22 نفر را کشتند و بقیه را به گروگان گرفتند.
اما این تازه آغاز ماجرا بود. پس از تشکیل قرارگاه بعثت و برگزاری دو مانور توسط سپاه و ارتش در سیستان و بلوچستان در سال 85، انفجار یک بمب در مسیر اتوبوس حامل نیروهای سپاه باز هم افکار عمومی را متوجه بحث تأمین امنیت در این منطقه کرد. گروه ریگی ضمن بر عهده گرفتن مسئولیت این حمله، اعلام کرد آن را به تلافی اعدامهای پیشتر اعضای خود انجام داده است.
در اسفند همان سال گروهی که اشرار مسلح معرفی شدند، دو مأمور مرزبانی ایران را در منطقه مرزی نگور به قتل رساندند و چهار نفر دیگر را به گروگان گرفتند و به پاکستان بردند. در تیرماه سال 86 در جریان درگیری با گروهی که اشرار و قاچاقچیان مسلح معرفی شدند، یازده مأمور سپاه پاسداران در ارتفاعات روستای دومک در منطقه کورین در ۸۰ کیلومتری زاهدان کشته و ۹ نفر دیگر مجروح شدند. بیست و هشتم مرداد همان سال، مسئولان انتظامی اعلام کردند «اشرار مسلح» با حمله به چند خودرو در جاده چابهار- ایرانشهر و آتش زدن آنها، ۲۱ غیرنظامی را گروگان گرفته و به پاکستان گریختهاند. سه روز بعد گزارش شد که نیروهای پاکستانی با حمله به مخفیگاه این گروه، گروگانها را آزاد کرده و سرکرده آنها، شیرخان، را به قتل رساندهاند. حبیبالله دهمرده، استاندار وقت، در وبسایت خود میگوید که «با دیپلماسی فعال و همکاری خوب حکمران بلوچستان پاکستان گروگانها ظرف ۱۲ ساعت آزاد شدند که در تاریخ استان و حتی کشور بینظیر بوده است.»
ناآرامیها در سال 87 نیز ادامه داشت. در بیست و سوم خرداد، اعضای گروهک ریگی با حمله به یک پاسگاه در سراوان، ۱۶ مأمور انتظامی را گروگان گرفتند و به پاکستان بردند. دو روز بعد، دولت پاکستان عبدالحمید ریگی برادر عبدالمالک و ۱۵ عضو دیگر این گروه را در فرودگاه اسلامآباد به ایران تحویل داد. بر اساس گزارش مقامات ایرانی، عبدالحمید ریگی مسئول جنایت تاسوکی معرفی شده است. اما دو روز بعد یعنی در 27 اسفند، ابراهیم کریمی، معاون دادگستری سراوان، توسط مردان مسلح کشته شد. در این روز علیرضا براهویی که عضو گروهک ریگی معرفی شده بود، در زاهدان اعدام شد.
مرداد سال 87، عبدالمالک ریگی به تلویزیون العربیه گفت که حاضر است به صورت مشروط با مقامهای ایران مذاکره کند. پس از آن، همین تلویزیون گزارش داد که گروهک ریگی دو سرباز تحت اسارتش را کشته و سه مأمور سپاه پاسداران را به گروگان گرفته است. چهار ماه بعد یعنی در آذرماه خبر کشته شدن 15 نفر از 16 سرباز گروگان گرفته شده از سوی نیروی انتظامی تأیید شد.
حمله مرگبار
در روزهای پر تب و تاب انتخاباتی در ایران، حمله گروهک ریگی به مسجد علی ابن ابیطالب(ع) زاهدان جان 25 نفر را گرفت و 120 نفر را مجروح کرد. اما در آخرین اقدام تروریستی، صبح روز یکشنبه 26 مهر جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه، فرمانده سپاه سیستان و بلوچستان، فرمانده سپاه ایرانشهر و فرمانده سپاه سرباز در یک حمله تروریستی به شهادت رسیدند تا بار دیگر سیستان و بلوچستان توجه دولتمردان را به خود جلب کند.
نظر شما