الهه جعفرزاده: اواخر خرداد ماه، تهران زیر سایه حملات رژیم صهیونیستی به خاک و خون کشیده شد و این حملات تا کنون ادامه دارد. در میان این غبار و ویرانی، نامی درخشان در فهرست شهدای تهران حک شد: «یاسمین باکوئی»، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف؛ که به همراه خانواده خود در منزل مسکونیشان به شهادت رسید.
روز جمعه ۳۰ خرداد ۱۴۰۴، شهید علی باکوئی-نخبه علمی متعهد و پدر خانواده، در کنار همسرش مونا باکوئی و فرزندانش یاسمین و آرمین، [که بامداد جمعه ۲۳ خرداد به شهادت رسیده بودند]، تشییع و در آرامگاه ملامجدالدین ساری به خاک سپرده شدند.

یاسمین، دختری آرام و ساعی بود که با لبخند همیشگی خود در دل همکلاسیها و استادانش چون ستارهای میدرخشید. دکتر شاهین حسابی، دانشیار دانشگاه صنعتی شریف و استاد راهنمای یاسمین، در گفتوگو با خبرآنلاین از زندگی کوتاه اما درخشان این دانشجوی سختکوش میگوید:
لبخندی که در سکوتی ابدی ماند
یاسمین باکوئی، دانشجوی سال دوم کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر، در آستانه دفاع از پایاننامهاش بود. پروژه او در زمینه اینترنت اشیا (IOT) و بهینهسازی استفاده از دستگاههای متصل به این فناوری، کامل شده و او با جدیت در حال نگارش پایاننامهاش بود تا در تابستان ۱۴۰۴ فارغالتحصیل شود.
حسابی، با لحنی تحسینآمیز و آمیخته به حسرت درباره او میگوید: «یاسمین جزو دانشجویان بسیار خوب ما بود؛ از نظر علمی تلاشگر و از نظر اخلاقی بینظیر. در آزمایشگاه من کار میکرد و با اطمینان میگویم که هیچکس حتی ذرهای دلخوری از او نداشت.»
یاسمین هر روز در آزمایشگاه حضور داشت؛ با پشتکار روی پروژهاش کار میکرد و رویای خود را برای خدمت به کشورش میبافت. او شاغل نبود و تمام وقتش را به تحصیل و پژوهش اختصاص داده بود. حتی در روزهای پرالتهاب اخیر، که حملات اسرائیل به ایران آغاز شده بود، از طریق ایمیل با استاد راهنمای خود در تماس بود تا جلسات مجازی برگزار کنند و پروژهاش را به سرانجام برساند.

و کارشناسی خود را در دانشگاه الزهرا گذرانده بود.
آنچه یاسمین را در ذهن دوستان و استادانش جاودانه ساخت، نهتنها استعداد علمیاش، بلکه شخصیت آرام و متین او بود. حسابی، ویژگی بارز یاسمین را اینگونه توصیف میکند: «همیشه لبخند ملایمی در چهرهاش نمایان بود و این لبخند و آرامش، بهعنوان امضای یاسمین در میان همکلاسیهایش شناخته میشد. او از نظر متانت و ادب، زبانزد همه بود.»
یاسمین کمحرف بود و حتی از خانواده خود، از جمله پدرش، دکتر علی باکوئی -دانشمند برجسته هستهای- سخنی به میان نمیآورد. به گفته استادش، «او ترجیح میداد با کار و رفتار خودش شناخته شود، نه با تکیه بر نام پدرش. این سکوت و وقار، یاسمین را به گوهری کمیاب در میان همقطارانش بدل کرده بود.»
یاسمین؛ ستارهای جاودان در آسمانِ «شریف»
خبر شهادت یاسمین، دانشگاه شریف را در بهت و اندوه فرو برد. شاهین حسابی، لحظه شنیدن این خبر را چنین توصیف میکند: «یکی از دانشجویان تماس گرفت و گفت یاسمین چند روزی است در شبکههای اجتماعی فعالیتی ندارد. پیگیر شدم و در میان اخبار دیدم کسی با این نام به همراه خانوادهاش شهید شده است. با بررسی سوابق و اطلاعات دانشجویی، دیدم که مشخصات شهدا با مشخصات خانوادگی یاسمینِ دانشجوی شریف مطابقت دارد. بلافاصله چندینبار با موبایل یاسمین تماس گرفتم؛ خاموش بود و مهر تأییدی بر این حقیقت تلخ که او دیگر در میان ما نیست.»
او ادامه میدهد: «همه اعضای دانشکده با اطلاع از این خبر، عمیقاً متأثر شدند. در گروه اساتید دانشکده، همه از خوبیها و متانت یاسمین گفتند.»
دوستان یاسمین، که این روزها به دلیل شرایط بحرانی بهصورت حضوری با هم دیدار نکردهاند، در ایمیلها و پیامهایشان از بهت و ناراحتی عمیق خود نوشتهاند. به گفته استاد راهنمای یاسمین، «بچهها از لحظه شنیدن این خبر تلخ تا کنون، بهتزده و غمگین هستند؛ یاسمین برای آنها نهتنها همکلاسی، بلکه ستارهای درخشان بود که با حضور آرامشبخشش، فضای دانشگاه را روشن میکرد.»
دانشیار دانشگاه صنعتی شریف، با دلی آکنده از اندوه میگوید: «یاسمین دختری بود که میتوانست آیندهای روشن برای کشورش بسازد. شهادتش ضایعهای بزرگ برای همه ماست.»

۴۷۲۳۲
نظر شما