به گزارش خبرآنلاین، روزنامه اطلاعات نوشت: اقدامات رژیم صهیونیستی، بحرانی را ایجاد کرده که کل منطقه را با ابهامهای زیادی روبرو ساخته است. پرسش این است که چرا رژیم صهیونیستی دست به چنین بحرانهایی میزند و البته نباید فراموش کرد که این بحران، در ادامه بحرانهایی است که آن رژیم در سالیان گذشته ایجاد کرده است. در پاسخ باید به «ماهیت درونی بحرانزایی»، «هژمونی طلبی منطقهای» و «اتکاء به حمایت بینالمللی» است.
در طی زمان، تأسیس رژیم صهیونیستی، هیچگاه نتوانسته موضوع اصلی این منطقه یعنی فلسطینیها را حل کند. علیرغم دههها سرکوب فلسطینیها، رژیم صهیونیستی، نتوانسته مسأله فلسطینیها را حل کند.
در درون اراضی اشغالی، میلیونها فلسطینی برای چند نسل، سرگردان و معلقاند. آپارتاید و جداسازی، بهطور منظم و سیستماتیک اعمال شده ولی اثری نکرده است. در درون صهیونیستها، راهحلهایی مخصوصاً در سه دهه گذشته برنامه برای مدیریت مسأله فلسطینیها ارائه شد ولی بهخاطر تنش های داخلی و گرایش به راست شدید، موضوع فلسطینیها نه تنها حل نشد بلکه پیچیدهتر هم شد. لذا بحران دائمی فلسطینی جزء ذاتی و ساختاری رژیم صهیونیستی است و نتانیاهو، حل این موضوع ساختاری و درونی را با ایجاد بحران و مخصوصاً برجسته کردن مسأله ایران دنبال کرده است.ارزیابی سه دهه از فعالیتهای فشرده او و همفکرانش روشن میکند که با ایجاد بحران ایران، بحران فلسطین را میتوان به حاشیه برد .
در ادبیات استراتژیک مربوط به منطقه خاورمیانه، از این موضوع با عنوان «لبه استراتژیک»یاد میشود و آن بدین معنی است که همیشه لبه توازن قوا باید به سود رژیم صهیونیستی بچرخد. این پدیده، حتی مربوط به متحدان استراتژیک منطقهای آمریکا میشود. بدین صورت که اگر آمریکا اسلحهای را در اختیار یکی از متحدین منطقهای خود قرار میدهد، اسلحه برتری را در اختیار اسرائیل قرار میدهد. از آنچه در مثلث تسلیحاتی ایران، آمریکا و اسرائیل در دوران شاه در جریان بود تا فروش اسلحههای پیشرفته به کشورهای عرب در دوران معاصر، همیشه باید استراتژیک به سود رژیم بچرخد.اما توازن قوا در سالیان اخیر، دگرگون شد. این دگرگونی به معنای زیر و رو شدن نبود، بلکه فضای استراتژیک خاورمیانه، شاهد تحولاتی شد که با روندی عادی برتری استراتژیک اسرائیل هماهنگ نبود.
برآمدن ایران در منطقه که پدیدهای تدریجی و ناشی از دگرگونیهای جهانی، منطقهای و داخلی بود، چالشهای استراتژیک برای اسرائیل، آمریکا و متحدین آن ایجاد کرد. مهار قدرت ایران و جلوگیری در برآمدن منطقهای ایران، به ایدهمحوری کنشهای استراتژیک تبدیل شد در این میان اسرائیل سعی کرد که دیگران از برآمدن منطقهای ایران بترساند و به آمریکا یادآوری میکند که حفظ برتری و لبه استراتژیک آن رژیم، نیازمند حضور و درگیری آمریکا در برقراری تعادل منطقهای مطلوب است.
در موقعیت فعلی، تامین امنیت درون آن رژیم با چالش جدی مواجه میشود. سوء محاسبههای آن رژیم در مورد ایران و مردم آن، بسیار جدی است. این اولین مرتبهای نیست که در تاریخ طولانی سرزمین ما یورشهای چند لایه را شاهدیم. این سرزمین و مردم آن، هیچگاه، برخلاف آنچه که متجاوزان پنداشتهاند، بازیچه نیستند، بازیگرند و بحول قوه الهی، کنشگرانی هستند که از سرزمین خود را جانانه دفاع میکنند. موضوع ایران است و نه چیز دیگری.
نظر شما