نصر الله و وحدت مسلمانان

سید حسن نصر الله در سخنرانی خود بمناسبت تولد پیامبر اکرم در سال 1433 هجری بخش سیاسی سخنرانی خود را با اشاره به فتنه مذهبی وتهمت زدن به شیعیان بخصوص متهم کردن ایران وحزب الله برای شیعی کردن اهل تسنن آغاز کرد .البته سید حسن این اتهام را رد کرد وگفت اقدام برای فتنه گری میان اهل تسنن وشعیان سالهاست که ادامه دارد بخصوص پس از جنگ سال 2006.
با پیگیری که از رویدادهای فتنه گری میان اهل تسنن وشیعیان بعمل آوردم به این نتیجه رسیدم که این اقدام از سال 1979 آغاز گردیده واین موضوع بهنگام فعالیتم در دانشگاه اردن برایم نمایان گردید . در آن هنگام وپس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بعضی از محافل و حکومتهای عربی موضوع اختلاف میان اهل تسنن وشیعیان را مطرح کردند و چاپ کتابهایی را در باره نبردهایی در اسلام تشئیق کردند که بهیچ وجه بسود اسلام ومسلملنان نبود. همچنین بعضی از روحانیون به منفی بافی درباره شیعیان اقدام کردند که این موضوع زمینه را برای وسایل ارتباط جمعی فراهم کرد تا مواردی را تکرار کنند که به زیان شیعیان می باشد. اینجانب در آن هنگام " کتابی " را برشته تحریر درآوردم با عنوان " سقوط شاه شاهان " که در آن گفتم امریکا درحال تحریک رهبران عرب علیه ایران است . علتهای این موضوع این بود که سقوط شاه زیانی بزرگی به امریکا رسانده بود وایران راه را برزای یک بیداری اسلامی گسترده ای باز کرده بود که به کشورهای عربی خواهد رسید و در نتیجه زمامداری دوستان امریکا را برهم خواهد زد والبته اسرائیل در مرکز هدف قرار خواهدگرفت.
جنگ علیه ایران ناکام ماند اما کوششها برای کشاندن ایران برای گوشه گیری کشاندن ایران ومحاصره آن و سرنگونی رژیم آن ادامه یافت. اقدامات نظامی واقتصادی و حملات تحریک آمیز علیه ایران ادامه یافت. اما در عین حال بر موضوع فتنه گری میان اهل تسنن وشیعیان ادامه یافت به گونهای که امکانات اعراب وایران را به فرسایش بکشاند ودرعین حال کینه جویی را میان دو طرف چنان گسترش وافزایش دهد که عربها وایرانیان برای سده های طولانی از یکدیگر دور بمانند .
طی چند سال حمله علیه ایران و شیعیان به ارامش کشیده شد اما کوششها برای فتنه گری همچنان ادامه یافت بخصوص در پاکستان پس از شعله ور شدن جنگ افغانستان ونیز در عراقر نیز زمینه منسبی یافت البته پس از حمله امریکا اما پس از پیروزی حزب الله در جنگ 2006 شدت بیشتری یافت.
امریکا وگروه کشورهای غربی و بیشتر رژیمهای عربی توقع داشتند که حزب الله با شکست روبرو شود وبرای همین کمکهای خود را از اسرائیل دریغ نکردند . اما همگی نا أمید شدند واسرائیل زخم خورده عقبر نشینی کرد . در اینجا بود که با حملات تبلیغاتی وسیعی درباره بعضی مراسم مذهبی شیعیان عنوان گردید وبعضی گفته هایی منتسب به بعضی از افراطیون شیعه را در طول تاریخ عنوان کردند از جمله مطالبی توهین آمیز درباره بعضی از صحابه پیامبر اکرم (ص) واز جمله بانو عایشه همسر پیامبر(ص) مطرح نمودند . در حقیقت وسایل ارتباط جمعی برای برافروختن جنگ ونبرد میان اهل تسنن وشیعیان بکار گرفته شدند و مشخص شد بسیاری از خدانشناسان از دوطرف امادگی دارند تا نه تنها مساجد را به آتش بکشند بلکه أمت اسلامی را نیز به نابودی بکشانند .
اشتباهی را که حزب الله در سال 2006 مرتکب شد همانا پیروزی وی بود و قرار بر این بود که حزب الله در برابر اسرائیل شکست بخورد و زمینه را برای بازکردن دروازه های لبنان در برابر اسرائیل فراهم اورد و در نتیجه سوریه را به نابودی بکشاند.که اگر حزب الله چنین می کرد تاکنون اوضاع چنین نبود و گروههای بزرگی از اعراب را نمی دیدیم که به ایران و حزب الله و شیعیان دشنام دهند و در عین حال أمت اسلامی دربرابرشکست وناکامی یکدست ویکصدا میماند . حال باید دید کدامیک بهتر است شکستی که أمت را به وحدت می کشاند یا پیروزی که این أمت را پاره پاره کند؟ وبهتر سید حسن نصر الله به بررسی اولویتهای اندیشه سیاسی بازگردد.
فتنه گری برای چیست ؟
امریکا به خوبی می داند که ایران وحزب الله برنامه ای برای شیعی کردن اهل تسنن در دست ندارند ونیز می دانند که کشورهای سنی مذهب برنامه ای برای سنی کردن شیعیان در اختیار ندارند . اما در عین حال می دانند که فتنه گری بهترین ابزار برای خسته کردن مسلمانان وقدرتمند کردن اسرائیل می باشد و در عین حال به رژیمهای عربی فرصت می دهد تابیشتر بر سر قدرت بمانند . البته در عین حال هریک از طرفهای درگیر در روشن نگداشتن این فتنه گری منافع وهدفهای خاص خود را دارند که در این زمینه می توانند مزدوران و نابخردان و متعصبین بیشتری را برای کشاندن مردم بسوی درگیری بکار گیرند .
فتنه گری ضروری است چون کوششهای ایران برای دستیابی به پیشرفتهای علمی و صنعت و اعتماد بنفس قدرتی به این کشور خواهد بخشید که با آن خواهد توانست بهتر از استقلال خود دفاع نماید و در برابر قدرتمندی بیگانگان واستعمارگران و اشغالگران مقاومت نماید . قدرتیکه ایران بدان دست خواهد یافت بطور مستقیم بر وضعیت سردمداران عرب تأثیر خواهد گذارد چون به گونه ای گسترده تر آنان را در برابر ملتهای خود رسوا خواهد نمود و در نتیجه تسلط امریکا و اسرائیل را بر منطقه با دردسر روبرو خواهد کرد .
کشورهای منطقه باید همچنان ضعیف بمانند و همانند سده های تاریک تاریخ وبه گونه ای بسیار ضعیف کشورهای خود را اداره نمایند که همچنان تحت سیطره بیگانگان بمانند و ثروت ودارائی های ملتهای خود را برای خریداری مقادیر بسیاری از اسلحه بکارگیرد و از هوسرانی ها وشهوترانی ها پیروی کنند .
فتنه گری ضروری است تا اینکه اسلام همچنان در خواب وغفلت بماند و نقشی در بهبود سازی اوضاع مردم وگرایش بسوی آزادی وعدالت بر عهده نداشته باشند و مسلمانان همچنان در جهالت و ندانم کاری بمانند و بنام دین و در دفاع از علی وعایشه یکدیگر را بقتل برسانند وماجراهای جمل وصفین وکربلا را تکرار نمایند .
پیدایش یک دولت قوی اسلامی و نیز احزاب روشنفکر این نتیجه را خواهد داشت که امریکا واسرائیل و رژیمهای قبیله گرا و کهنسال بهای سنگینی را پرداخت نمایند وملتها پیرامون مراکز قدرت خود گرد آیند و از احزاب روشنفکر اسلامی پیروی کنند و در نتیجه تمامی رژیمهای وابسته عربی سقوط خواهند کرد و بدنبال آن امریکائیان از منطقه بیرون انداخته خواهند شد . این وضعیت از هواداری مردم پیرامون حزب الله پس از بیرون راندن اسرائیل از جنوب لبنان در سال 2000 و شکست آن در بابر حزب الله در سال 2006 نمایان گردید . این هواداری مردم از حزب الله به تضعیف موقعیت امریکا در منطقه انجامید و انگیزه ای برای اهل تسنن گردید تا بدنبال قدرت نمایی و رویارویی با خطرات باشند . این وضعیت از هواداری که حماس ونیروهای مقاومت فلسطینی پس از جنگ 2008 / 2009 نمایان گردید و سردمداران عرب از ایستادگی غزه سنی نگران شدند همچنانکه در گکذشته از ایستادگی وپیروزی حزب الله شیعه نگران شده بودند .
آنچه که سردمداران عرب و هواداران آنها را می ترساند به تشیع گرویدن اهل تسنن نیست بلکه قدرتمندی شیعیان که همانا قدرتمندی ایران وحزب الله است که البته نتایج مثبتی بر اهل تسنن داشته ودارد وخواهد داشت و در نتیجه به قدرتدی دست خواهند یافت که انانرا از سردمداران وشاهان و شاهزادگان طغیانگر نجات خواهد داد . این وضعیت شاهان وشاهزادگان ودیگران را وادار می کند تا فتنه گری وتفرقه اندازی را ادامه دهند بخصوص که از پیروزی احزاب اسلامگرا در انتخابات مصر وتونس هراسان چون مسلملن صرف نظر از مذاهب خود به یکدیگر نزدیکتر خواهند شد واگر مسلمانان به یکدیگر نزدیکتر شوند نقش مدعیان اسلام از میان خواهد رفت . یعنی مصر به ایران نزدیک خواهد شد وتونس به مصر وایران به غزه وحزب الله وتمامی گروههای واحزاب مقاومت در کشورهای اسلامی نزدیک خواهند شد.

دکتر عبدالستار قاسم اندیشمند سیاسی فلسطینی است که این یادداشت را اختصاصی برای خبرآنلاین نوشته است.

ترجمه: محمد ماجد نجار

4949