تاثیر جنگ ۱۲ روزه بر مذاکرات غیرمستقیم عمان / چه زمانی ایران با ترامپ مجددا پای میز مذاکره خواهند رفت؟

در پی حملات نظامی اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران در ژوئن ۲۰۲۵، مواضع متناقض دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، درباره مذاکره یا تشدید فشار بر ایران، بحث‌های گسترده‌ای را برانگیخته است. راهکار برون رفت از بحران کنونی چیست؟

رسول سلیمی - خبرآنلاین: مواضع متناقض ترامپ و زمینه‌سازی برای مذاکره در روزهای آینده و پیش از آن، حملات هماهنگ اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران در نطنز، فردو و اصفهان، تنش‌های منطقه‌ای را به اوج رساند..

در حاشیه دیدار دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، استیو ویتکاف، فرستاده ویژه رئیس جمهور آمریکا در امور خاورمیانه اعلام کرد که هفته آینده یا کمی دیرتر، مذاکرات با ایران از سر گرفته‌می‌شود.

این اظهارات در شرایطی بیان شد که دونالد ترامپ در حاشیه این دیدار گفته‌بود که ایرانی‌ها به دنبال مذاکره هستند و سخنگوی کاخ سفید یک روز قبل گفته‌بود که ممکن است ترامپ دیگر ضرورتی برای توافق با ایران نبیند.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، در سخنرانی‌ها و پست‌های شبکه‌های اجتماعی خود، مواضعی متضاد درباره ایران اتخاذ کرده است: از دعوت به مذاکره و صلح تا تهدید به حملات بیشتر و حتی طرح ایده تغییر رژیم. این تناقض‌ها، به‌ویژه پس از حملات خردادماه امسال، نشان‌دهنده فقدان استراتژی منسجم در سیاست خارجی آمریکا و تلاش برای فشار حداکثری بر ایران است

در مقابل، ایران با تکیه بر حق قانونی خود برای غنی‌سازی اورانیوم به‌عنوان عضو معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای (NPT) و تأکید بر توقف حملات اسرائیل، شرایط روشنی برای مذاکره تعیین کرده است.

این درحالی است که ایران پس از حملات، با خسارات قابل‌توجهی در زیرساخت‌های هسته‌ای خود مواجه شد، اما مقامات کشورمان، از جمله عباس عراقچی وزیر امور خارجه و مجید تخت‌روانچی معاون سیاسی وزارت خارجه، تأکید کرده‌اند که برنامه هسته‌ای ایران برای اهداف صلح‌آمیز است و تهران تحت فشار نظامی به مذاکره تن نخواهد داد.

مواضع متناقض دونالد ترامپ: از مذاکره تا تهدید

 دونالد ترامپ پس از حملات اسرائیل و ورود آمریکا به درگیری، مواضعی متضاد درباره ایران اتخاذ کرده است. او  در جریان اجلاس گروه هفت، از احتمال مذاکره با ایران سخن گفت و پیشنهاد داد که نمایندگان ایرانی به کاخ سفید بیایند. اما در ۱۹ ژوئن، در شبکه اجتماعی تروث سوشال، خواستار «تسلیم بی‌قیدوشرط» ایران شد و ادعا کرد که تأسیسات هسته‌ای ایران «کاملاً نابود شده‌اند». بعداز این توییت، او بار دیگر از مذاکره سخن گفت و اعلام کرد که گفت‌وگوها با ایران هفته آینده آغاز خواهد شد، اما او در واکنش به سخنان رهبر انقلاب، اظهار داشت که در حال بررسی رفع تحریم‌ها بود، اما اکنون این موضوع اولویت نیست. این تناقض‌ها به مرور تشدید شد، زمانی که ترامپ ادعا کرد «هرچه بخواهیم از ایران می‌گیریم»، اما همزمان از عدم تمایل به توقف صادرات نفت ایران سخن گفت.

این مواضع متناقض نشان‌دهنده استراتژی آشوب‌محور ترامپ برای فشار روانی بر ایران است. او با ترکیب تهدید نظامی، ادعای پیروزی (مانند «نابودی کامل تأسیسات هسته‌ای») و پیشنهاد مذاکره، سعی در تضعیف اراده ایران دارد. اما این رویکرد به دلیل نبود انسجام، اعتماد تهران را به مذاکره کاهش داده است. اظهارات او درباره «تسلیم بی‌قیدوشرط» و «تغییر رژیم» نشان‌دهنده تداوم سیاست فشار حداکثری است که در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش نیز شکست خورد. در مقابل، سخنان او درباره رفع تحریم‌ها یا عدم توقف صادرات نفت ایران می‌تواند نشانه‌ای از نگرانی از پیامدهای اقتصادی جهانی، مانند افزایش قیمت نفت به دلیل تهدید ایران به بستن تنگه هرمز، باشد.

تناقض در مواضع ترامپ، نتیجه فشارهای داخلی (از سوی کنگره و لابی‌های اسرائیلی) و نیاز به نمایش قدرت در برابر متحدان منطقه‌ای است. با این حال، این رویکرد متناقض، ایران را به این نتیجه رسانده که آمریکا شریک قابل‌اعتمادی برای مذاکره نیست، مگر اینکه شرایط ایران، به‌ویژه توقف حملات اسرائیل و احترام به حق غنی‌سازی، پذیرفته شود. این تناقض‌ها همچنین نشان‌دهنده ضعف اطلاعاتی آمریکا درباره میزان خسارات وارده به برنامه هسته‌ای ایران است، زیرا گزارش‌های اطلاعاتی امریکا نشان می‌دهند که تأسیسات هسته‌ای ایران تنها چند ماه عقب افتاده‌اند و ذخایر اورانیوم غنی‌شده همچنان حفظ شده‌اند.

شرایط ایران برای مذاکره: دیدگاه دیپلمات ها چیست؟

در همین حال عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، پس از حملات اسرائیل و آمریکا، در چندین مصاحبه و اظهارنظر، شرایط ایران برای مذاکره را روشن کرده است. او تأکید کرد که مذاکره با آمریکا تنها در صورت توقف کامل تجاوزات اسرائیل ممکن است و هرگونه گفت‌وگو باید با احترام به حق ایران برای غنی‌سازی اورانیوم باشد. همچنین عراقچی در کنفرانس سازمان همکاری اسلامی در استانبول، حملات آمریکا را «تجاوز آشکار» خواند و اعلام کرد که ایران تحت فشار نظامی مذاکره نخواهد کرد. عراقچی همچنین در پستی در ایکس اظهار داشت که آمریکا و اسرائیل با «منفجر کردن دیپلماسی» مذاکرات قبلی را بی‌اثر کردند و ایران تنها در صورت توقف حملات و پذیرش حقوقش به میز مذاکره بازمی‌گردد. او همچنین در در مصاحبه با شبکه خبر تأکید کرد که هیچ قول یا توافقی برای ازسرگیری مذاکرات وجود ندارد و ایران همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را به دلیل حملات تعلیق کرده است.

در همین راستا مجید تخت‌روانچی، معاون وزیر امور خارجه کشورمان نیز تاکید کرد که ایران در حال بررسی پیشنهاد هسته‌ای آمریکا است، اما هرگونه توافق باید در چارچوب حفظ حق غنی‌سازی باشد. او پیشنهاد سه‌مرحله‌ای ایران در مذاکرات عمان را تکرار کرد که شامل کاهش موقت غنی‌سازی به ۳.۶۷٪ در ازای دسترسی به دارایی‌های مسدودشده و مجوز صادرات نفت بود. تخت‌روانچی اذعان کرد که ایران به دنبال توافقی کوتاه‌مدت است که زمینه‌ساز مذاکرات جامع‌تر باشد، اما هرگونه توافق باید شامل تضمین‌هایی برای جلوگیری از نقض تعهدات آمریکا باشد.

در یک سطح تحلیل، اظهارات عراقچی نشان‌دهنده موضع قاطع ایران در برابر فشارهای نظامی و دیپلماتیک است. او با تأکید بر توقف حملات اسرائیل و محکومیت اقدامات آمریکا، به‌دنبال حفظ جایگاه ایران به‌عنوان یک بازیگر مستقل در منطقه است. اشاره او به «منفجر کردن دیپلماسی» توسط آمریکا و اسرائیل نشان‌دهنده بی‌اعتمادی عمیق به نیت‌های واشنگتن است، به‌ویژه پس از لغو مذاکرات عمان در پی حملات. تخت‌روانچی، با رویکردی عمل‌گرایانه‌تر، بر حفظ حق غنی‌سازی و دریافت تضمین‌های اقتصادی تمرکز دارد، که نشان‌دهنده تلاش ایران برای حفظ اهرم‌های مذاکراتی خود، از جمله ذخایر اورانیوم غنی‌شده، است. گزارش‌ها حاکی از آن است که ایران بخش عمده اورانیوم غنی‌شده خود را قبل از حملات به مکان‌های امن منتقل کرده بود، که این امر قدرت چانه‌زنی تهران را حفظ کرده است.

در مجموع موضع عراقچی و تخت‌روانچی مکمل یکدیگر است: عراقچی با لحن قاطع، خطوط قرمز ایران (توقف حملات و حفظ حق غنی‌سازی) را ترسیم می‌کند، در حالی که تخت‌روانچی با پیشنهادهای عملی، مانند کاهش موقت غنی‌سازی، مسیر دیپلماسی را باز نگه می‌دارد. این ترکیب نشان‌دهنده استراتژی دوگانه ایران است: مقاومت در برابر فشار نظامی و انعطاف محدود در مذاکرات. تأکید هر دو مقام بر حق غنی‌سازی، ریشه در تعهد ایران به NPT و اصل حاکمیت ملی دارد. ایران معتقد است که غنی‌سازی اورانیوم برای اهداف صلح‌آمیز، حقی قانونی است و هرگونه مذاکره باید این حق را به رسمیت بشناسد. [

مواضع متناقض ترامپ چه تاثیری بر مذاکرات پس از حمله نظامی دارد؟  

در مجموع مواضع متناقض دونالد ترامپ و اظهارات قاطع مقامات کشورمان نشان‌دهنده شکاف عمیق در دیدگاه‌های دو طرف است. بررسی تناقض‌های ترامپ نشان داد رویکرد او از دعوت به مذاکره تا تهدید به حملات بیشتر، نتیجه فشارهای داخلی و خارجی و فقدان استراتژی منسجم است. این رویکرد، اعتماد ایران به مذاکره را کاهش داده و تهران را به سمت تعیین پیش‌شرط‌هایی سوق داده است.

 همچنین اظهارات عراقچی و تخت‌روانچی، نشان داد که ایران مذاکره را تنها در چارچوب توقف تجاوزات اسرائیل و حفظ حق غنی‌سازی می‌پذیرد. این دو بخش به هم متصل‌اند، زیرا تناقض‌های ترامپ مستقیماً به موضع‌گیری دفاعی کشورمان منجر شده و تهران را واداشته تا با تأکید بر حقوق خود، از هرگونه مذاکره تحت فشار اجتناب کند.

در چنین چارچوبی، رویکرد ایران در این بحران ریشه در نظریه رئالیسم دارد که بر حفظ حاکمیت و قدرت ملی تأکید می‌کند. حملات اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هسته‌ای کشورمان، به‌ویژه در نطنز و فردو، تلاشی برای تضعیف اهرم‌های استراتژیک ایران بود، اما گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نشان می‌دهد که ایران همچنان ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را حفظ کرده و توانایی بازسازی برنامه هسته‌ای خود را دارد. این امر نشان‌دهنده شکست نسبی حملات در دستیابی به هدف اصلی (نابودی کامل برنامه هسته‌ای) است. اظهارات عباس عراقچی مبنی بر «عدم مذاکره تحت فشار» و تأکید تخت‌روانچی بر تضمین‌های اقتصادی، نشان‌دهنده استراتژی کشورمان برای حفظ استقلال و استفاده از اهرم‌های دیپلماتیک است. در مقابل، تناقض‌های ترامپ، که گاهی از مذاکره و گاهی از تشدید درگیری سخن می‌گوید، نشان‌دهنده تلاش او برای جلب حمایت متحدان منطقه‌ای (اسرائیل و کشورهای عربی) و همزمان اجتناب از درگیری تمام‌عیار است که می‌تواند به افزایش قیمت نفت و بی‌ثباتی اقتصادی جهانی منجر شود.

از منظر تاریخی نیز تجربه خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و اعمال تحریم‌های حداکثری، بی‌اعتمادی عمیقی در کشورمان ایجاد کرده است. این بی‌اعتمادی با حملات اخیر تشدید شده و ایران را به این نتیجه رسانده که تنها با حفظ اهرم‌های قدرت (مانند غنی‌سازی و تهدید بستن تنگه هرمز) می‌تواند در مذاکرات دست بالا را داشته باشد. مقایسه این بحران با مذاکرات ۲۰۱۳–۲۰۱۵ نشان می‌دهد که کشورمان در گذشته حاضر به تعلیق موقت غنی‌سازی بود، اما حملات اخیر این انعطاف را کاهش داده و تهران را به سمت موضع سخت‌تر سوق داده است.

ایران برای مذاکره با دولت ترامپ، دو پیش‌شرط اساسی دارد: توقف کامل حملات اسرائیل و به رسمیت شناختن حق غنی‌سازی اورانیوم در خاک ایران. این شرایط نه‌تنها ریشه در اصول حاکمیت ملی و تعهدات NPT دارد، بلکه پاسخی منطقی به مواضع متناقض و غیرقابل‌اعتماد آمریکا است.  

در چنین صورت‌بندی، این احتمال تقویت می‌شود که آمریکا و اسرائیل، تحت فشار جهانی برای جلوگیری از افزایش قیمت نفت و بی‌ثباتی منطقه‌ای، حملات را متوقف کرده و مذاکراتی مبتنی بر احترام به حقوق ایران آغاز کنند.

در این صورت، ایران در صورت شرایط عزتمندانه می‌تواند  با کاهش موقت سطح غنی‌سازی (مانند پیشنهاد تخت‌روانچی) و دریافت تضمین‌های اقتصادی، به توافقی موقت دست یابد که زمینه‌ساز مذاکرات جامع‌تر باشد. سناریوی بدبینانه و غیرمنطقی، ادامه حملات اسرائیل و فشارهای نظامی آمریکا است که ایران را به سمت تشدید اقدامات متقابل، مانند بستن تنگه هرمز یا افزایش غنی‌سازی و ارتقای سطح بازدارندگی هسته ای، سوق می‌دهد. این سناریو می‌تواند به درگیری منطقه‌ای گسترده و افزایش قیمت نفت به بیش از ۱۰۰ دلار در هر بشکه منجر شود.  

از این رو برای دستیابی به صلح پایدار، آمریکا می‌تواند  از رویکرد تهدیدمحور فاصله گرفته و به جای اصرار بر «غنی‌سازی صفر»، در یک پیشنهاد و با وجود تعلیق همکاری ایران با آژانس، مدلی منطقه‌ای برای آنچه نظارت بر غنی‌سازی ایران ارزیابی می‌کنند، با حضور دانشمندان کشورهای عربی، چینی و روسی را بپذیرد. این مدل می‌تواند اعتمادسازی کند و ایران را به همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ترغیب نماید.

پرسش کلیدی این است: آیا آمریکا و اسرائیل حاضرند برای جلوگیری از یک بحران جهانی، از سیاست‌های تهاجمی خود عقب‌نشینی کنند؟ پاسخ به این پرسش، آینده مذاکرات و ثبات منطقه را تعیین خواهد کرد.

۲۱۳/۴۲

کد خبر 2086029

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • ناشناس IR ۱۸:۴۰ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۷
    0 0
    سلام ۱) آمریکا که میگه هسته ایی ایران رو نابود کرده پس قبول شرط غنی سازی سه درصد دستشو رو می‌کنه ومعلوم میشه که دروغ میگفته ۲) قبول نظارت بازرسان عربی یا چینی یاروسی می تونه دوباره انرژی هسته ایی و دانشمندانمون رو در معرض خطر جاسوسی و نفوذ قرار بده ( اونا بلدن چطور بازرسارو تطمیع یا تهدید کنن ) ۳) مطمئن باشید آمریکا واسرائیل به اینا راضی نمی شن آروم آروم میکشوننمون به خارج کردن مواد غنی سازی شده بعد نابودی توان موشکی وآخرش خلع سلاح وپایان ایران عین لبنان سوریه وعراق ولیبی وغزه و.... ۴) چرا شما نمی خواهید بفهمید که بالاخره این راهی یه که یه روز باید بریم دیر یا زود یه روز باید محکم در مقابل همه ی خواسته های ظالمانه و زیادی خواهانه ی آمریکا واسرائیل وغرب بایستیم وهمه ی خطراتشو قبول کنیم هیچ راهی نیست اونها فقط ذلت وخواری وتسلیم جهانیان رو می خوان وبه کمتر از این راضی نمی شن گرچه اینو نمی گن و با مگر و حیله مرحله به مرحله به طرف هدفشون پیش میرن ۵) آمریکا شیطان بزرگه و یقین بدونید هرمعامله ایی با شیطان بزرگ شرمطلق وخسران بزرگه ۶)مرگ باعزت بهتر از زندگی باذلت نیست؟ هیهات من الذله

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین