تحریم چگونه منابع آبی ایران را نابود کرد؟ / کلانتری: ما در آغاز مشکلات آبی قرار داریم / خطر جدی‌تر از چیزی است که فکر می‌کنید

کمبود آب در ایران حالا در نقطه‌ی بحرانی است . سدهایی که سالیان پیش با هدف حراست از منابع آبی ایران و غلبه بر اقلیم نیمه‌خشک کشور ساخته شدند، حالا اندک آبی دارند و نگاهی به مخزن سدها گواهی بر وضعیت بحرانی کشور در این حوزه است .

زهرا علی‌اکبری: سال‌هاست هشدارهایی درباره‌ی خطرات قریب‌الوقوع بی‌آبی در ایران به گوش می‌رسد. از جنگ آب سخن به میان می‌آید و از غارت آب‌های زیرزمینی اما سیاست‌های اجرایی بر همان پاشنه‌ای می‌چرخد که پیش از این می‌چرخید و در نتیجه وضعیت روز به روز بدتر از گذشته می‌شود . قطع آب در کلان‌شهرها و حتی تهران در کنار بحران ناشی از کمبود شدید بارش‌ها و گرمای هوا در این روزها شکل دیگری از زندگی را پیش روی ایرانیان قرار داد . عیسی کلانتری معتقد است دلیل این همه بحران به سیاست‌های کلانی برمی‌گردد که در اثر کمبود درآمدهای ارزی به کشور تحمیل شده است . او معتقد است هیچ برنامه‌ی بلندمدتی در میان نیست و هر چه هست برنامه‌های کوتاه‌مدت است برای تامین غذا. کلانتری تعارفات معمول و خوش‌بینی متعارف ایرانیان را کنار گذاشته و آینده‌ای تیره و تار را به تصویر می‌کشد . معتقد است سیاست‌های اجرایی در این حوزه تغییری نخواهد کرد و ادامه‌ی این روند نیز وضعیت را بدتر از گذشته می‌کند . این مصاحبه در حالی منتشر می‌شود که وزارت نیرو از سیاست مدیریت مصرف خبر داده و کاهش فشار آب را در تهران و سایر کلان‌شهرها تایید می‌کند. با این حال قطعی آب در برخی مناطق گزارش شده است . کلانتری می‌گوید ایران کشوری هفت هزار ساله است اما در طول تاریخ منابع و طبیعت ایران به اندازه‌ی بیست سال گذشته تحت فشار نبوده است. بخش اول این گفتگو با عیسی کلانتری ، وزیر پیشین کشاورزی، رییس سابق سازمان حفاظت از محیط زیست که در دوره‌ای مسئولیت احیای دریاچه‌ی ارومیه را عهده‌دار بود در کافه خبر خبرانلاین در پی می‌آید . بخش دوم در روزهای آتی منتشر خواهد شد. 

 بیشتر بخوانید: 

       نقش بخش کشاورزی در بحران آب/ عباسپور: مشکل آب فقط بارش نیست، مدیریت است!

       ذخایر آبی سدهای تهران در پایین‌ترین وضعیت خود در «یک قرن اخیر» / برای جبران محدودیت‌های ناشی از افت فشار، مشترکان نسبت به نصب مخزن اقدام کنند


سال‌هاست هشدارهای کارشناسان درباره‌ی بحران شدید آبی به گوش می‌رسد اما خبری از تغییر ریل سیاستگذار نیست. روزهای گرم تابستان امسال در شرایطی سپری می‌شود که پای قطع آب به شهرهایی که پیش از این با بحران روبه‌رو نبودند  و البته به تهران هم باز شده است. آیا ما در نقطه‌ی غیرقابل بازگشت قرار گرفته‌ایم یا هنوز می‌شود برای حل مشکل آب در این کشور چاره‌ای اندیشید؟

پاسخ هم آری است و هم نه. امکان بازگشت همیشه وجود دارد اما نکته این است که راه بازگشت به گذشته بسته است. یعنی شما هر چقدر هم تلاش کنید و منابع را مدیریت کنید باز نمی‌توانید شرایط را مثل سابق بکنید. در اثر اقدامات اشتباه بخش عمده‌ای از محل‌های نگهداری آب‌ها در زیر زمین از بین رفته اما محل‌های خالی که پر نشده‌اند را می‌شود پر کرد اما چنین اقدامی مستلزم تغییر سیاست‌هاست.

بسیاری از کارشناسان معتقدند بحران ایران در شرایط کنونی ناشی از مدیریت اشتباه است نه کمبود بارش و خشکسالی. نظر شما در این مورد چیست؟

بله. ماجرا این است که مصرف آب ما بالاست. آمارها نشان می‌دهد ما سالانه بین ۹۰ تا ۱۰۰ میلیارد متر مکعب در سال آب تجدیدپذیر داریم. بر اساس قواعد بین‌المللی کشورها نباید بیش از چهل درصد از آب‌های تجدیدپذیرشان استفاده کنند. در حقیقت اگر شما این کار را بکنید به مشکلات عدیده برمی‌خورید اما ما در ایران هیچ وقت کمتر از نود درصد از این آب‌ها را استفاده نکردیم. مساله اصلی برای بازیافت آب در پایدار کردن منابع آبی، کاهش مصرف است. ببینید افزایش بهره‌وری با کاهش مصرف دو چیز مختلف است. حالا باید چه کاری کرد؟ حداقل باید ظرف پنج سال تا شش سال آینده حدود چهل میلیارد متر مکعب مصرف آب را کم کنیم. این بدان معناست که باید مصرف آب سالیانه ده میلیارد مترمکعب کاهش یابد. از طرف دیگر لازم است بهره‌وری پنجاه میلیارد متر مکعب آبی که مجاز به مصرفش هستیم نیز به صددرصد برسد. باز هم تاکید می‌کنم افزایش بهره‌وری بدون کاهش مصرف فایده‌ای ندارد. چرا که اگر بهره‌وری را بالا ببریم و مصرف را کاهش ندهیم وضعیت ما بدتر خواهد شد. باید توجه داشته باشید که با بهره‌وری پایین بخشی از آب مصرفی برمی‌گردد به زیرِ زمین. به این ترتیب اگر بهره‌وری را در چنین شرایطی بالا برود همین اندک آب هم دیگر به زیر زمین بر نمی‌گردد و وضع در میان‌مدت بغرنج‌تر خواهد شد. لذا باید سیاست‌های آبی کشور تغییر کند. ببینید ما هم مشکلات اقتصادی داریم، هم مشکل بیکاری و هم مشکل آلودگی هوا. اگر سیاست‌مداران ما از روی منطق و عقل و علم عمل کنند همه‌ی این‌ها را می‌شود اصلاح کرد. هم تورم مهار می‌شود هم بیکاری از بین می‌رود و هم هوای پاک را خواهیم داشت اما اگر آب نباشد هیچ کاری می‌توان کرد چون آب غیرقابل بازگشت است. الان جامعه هم زیر فشار اقتصادی است،هم فشارهای زیست محیطی. در راس همه‌ی مشکلات هم آلودگی هواست. این مشکلات را می‌شود اصلاح کرد. ولی اگر آب را تمام کردید هر کاری هم بکنید قابل بازگشت نخواهد بود. الان بالای دویست میلیارد مترمکعب از آب‌های فسیلی را مصرف کردیم؛ یعنی علاوه بر آب‌های تجدیدپذیر بیش از دویست میلیارد متر مکعب از آب‌های زیرزمینی که فسیلی بودند را مصرف کردیم. خلاصه این‌که جواب من به این سئوال که چرا در این موقعیت قرار گرفتیم، این است که دلیل رسیدن به این وضعیت بحرانی این است که ما هیچ استراتژی درباره‌ی منابع پایه در جمهوری اسلامی نداشتیم.

 آیا عزمی برای رفع مشکلات و نجات آبی کشور می‌بینید؟

 مطمئن باشید چون شرایط را رعایت نکردیم و نمی‌کنیم به مشکلات عدیده‌ای برخواهیم خورد. نکته‌ی مهم این است که این تازه شروع مشکلات است. ما امروز نوک قله‌ی یخی را می‌بینیم. این فرونشست‌ها این کم‌آبی‌ها و این جنگ آبی که بین استان‌ها و شهرستان‌ها و روستاها درگرفته، تازه شروع ماجراست. ما هیچ چاره‌ای نداریم جز این‌که برگردیم به اصول توسعه پایدار که در داخل آن برای مصرف آب هم تعیین تکلیف شده.  طبق تعاریف بین‌المللی اگر تا بیست درصد آب‌های تجدیدپذیر را مصرف کنیم هیچ مشکل زیست محیطی نخواهیم داشت. با ریسک پذیری بسیار بالا گفته‌اند کشورها می‌توانند تا چهل درصد هم با مدیریت صحیح منابع از آب‌های تجدیدپذیر استفاده کنند. حالا ما در چه وضعیتی هستیم؟ ما هیچ وقت کمتر از ۹۰ درصد آب‌های تجدیدپذیر را مصرف نکردیم.

تحریم چگونه منابع آبی ایران را نابود کرد؟ / کلانتری: ما در آغاز مشکلات آبی قرار داریم / خطر جدی‌تر از چیزی است که فکر می‌کنید

از چه زمانی میزان مصرف آب‌های تجدیدپذیر ایران تا این حد از استانداردهای اعلامی فاصله گرفت؟ این اتفاقات تحت تاثیر شعارهای خودکفایی در غذا و ... رخ داد؟

بعد از دهه‌ی شصت. ما تا دهه‌ی شصت مشکل آب نداشتیم. میزان مصرف ما از آب‌های تجدیدپذیر در این دهه حدود ۳۵ درصد بود. هم جمعیت ایران کمتر بود و هم نیاز غذایی اندک‌تر. آن زمان ما ۱۳۲ میلیارد متر مکعب آب تجدیدپذیر داشتیم اما میزان مصرف ما حدود ۵۰ میلیارد مترمکعب آب بود. کم‌کم اما اتفاقاتی افتاد که مجبور شدیم از سیاست‌های توسعه پایدار فاصله بگیریم.

منظورتان تحریم‌هاست؟

دقیقا. تحریم‌ها سبب شد درآمدهای ایران کاهش یابد و به منابع فشار وارد شود. همین مساله سبب شد مصرف آب بدون توحه به پایداری برداشت صورت گیرد. این‌قدر در این وضعیت آب را نادرست مصرف کردیم تا رسیدیم به این‌جا. اگر بخواهیم با اصول بین المللی رفتار کنیم باید سالانه ۴۰ میلیارد متر مکعب مصرف کنیم اما همان‌طور که گفتم مصرف ما بالای ۹۰ میلیارد متر مکعب است. همچنان در حال مصرف منابع فسیلی هستیم. از سوی دیگر آب‌های جاری هم را به روی طبیعت بستیم.

 با سدسازی‌هایی که صورت گرفت؟

هم سدسازی و هم پمپاژها دیگر اجازه نمی دهد سهمی از رودخانه‌ها به تالاب‌ها و دریاچه‌ها و طبیعت برسد.  اصلا نمی‌گذاریم رودخانه جاری باشد. جاری بودن رودخانه یعنی زنده بودن طبیعت. خیلی لطف کردیم اجازه می‌دهیم لجن رودخانه کارون بریزد به خلیج فارس. مقدار خیلی جزئی هم از سفیدرود می‌ریزد به دریای مازندارن. بقیه رودخانه‌ها مرده‌اند. خیلی ناراحت‌‍کننده است اما ما دیگر رودخانه نداریم. هیچ رودخانه‌ی زنده و طبیعی در ایران نداریم.

سال‌هاست درباره‌ی رسیدن به بحران هشدار داده می‌شود اما به نظر می‌رسد هیچ حساسیتی برای تغییر مسیر و تغییر ریل سیاستگذاری وجود ندارد. چطور ممکن است کشور با چنین معضلی روبه‌رو باشد اما سیاست‌های اجرایی تداوم سیاست‌های پیشین باشد؟

 شما برنامه هفتم را که می‌خوانید می‌بینید چنین چیزی ممکن است. به صراحت نمی‌گوید اما مفادش تداوم وضعیت قبلی و حتی بدتر شدن اوضاع در بخش آب را گواهی می‌دهد.  البته برای این‌که نماینده‌ها بگویند حساسیت لازم را دارند تصویب کردند تا پایان برنامه ۱۵ میلیارد متر مکعب صرفه‌جویی در مصرف آب اتفاق بیفتد اما در همین برنامه دولت را مکلف کرده‌اند در محصولات استراتژیک ۹۰ درصد خودکفایی اتفاق بیفتد. چطور می‌شود این‌قدر متناقض قانون گذاشت. یک‌جا گفته ۱۵ میلیارد مصرف آب کم شود و میزان مصرف به ۷۵ میلیارد متر مکعب برسد و جایی دیگر گفته در این محصولات باید خودکفا باشید. رسیدن به خودکفایی نود درصدی در محصولات استراتژیک نیازمند مصرف ۱۱۰ میلیارد متر مکعب آب است. این شوخی است؟ از یک طرف می‌خواهند بگویند ما کشور انقلابی هستیم و باید ۹۰ درصد خودکفا بشویم و از اون طرف هم بگویند به طبیعت احترام می‌گذاریم و می‌گوییم ۱۵ میلیارد مصرف کم خواهد شد. در همین  برنامه هفتم مکلف کرده‌اند بهره‌وری آب سالی ده درصد افزایش یابد این در حالی است که درچهل سال گذشته بهره‌وری بیست و سه دهم درصد رشد داشته است. پس  من هیچ تغییر رویکردی از نظر اجرایی و عملیاتی نمی‌بینم و تردید ندارم وضعیت ما بدتر می‌شود.

مهمترین بحران مصرف آب در بخش کشاورزی است. شما خودتان سال‌ها در وزارت کشاورزی بودید. چرا این وزارتخانه هیچ‌وقت برای حل بحران اقدام موثر نکرده است. حتی در دوره‌ی مسئولیت شما.

برمی‌گردد به همان ماجرای تحریم. ما از نظر بین المللی ایزوله شدیم. حالا به هر دلیلی. ارتباط ما با اقتصاد جهانی قطع است. حتی نفت را نمی‌توانیم بفروشیم. درآمدهای ارزی ما به شدت محدود شده. جمعیت به شدت افزایش پیدا کرده. جمعیت سی و سه میلیون نفری اول انقلاب ایران به ۹۰ میلیون نفر رسیده. این‌ها غذا می‌خواهند اما درآمد ارزی محدود است.پس فشار می‌آورند که غذای این جمعیت باید در داخل ها تامین شود. باید متوسط دو هزار کالری برای هر فردی در هر گوشه ایران غذا تامین شود. حالا وقتی با دنیا قطع ارتباط هستید و بده بستان ندارید چطور باید این کار را بکنید؟ اگر بخواهیم به هر نفر دو هزار کالری غذا  برسانیم یعنی در اصل به چیزی نزدیک به ۷۰ تا ۸۰ میلیارد دلار غذا نیاز داریم. ارزش تولیدات غذایی ما در کشور ۴۰ میلیارد دلار است. پس ضرورت دارد حداقل سی میلیارد دلار باید از خارج غذا بیاوریم. وقتی پول نداریم چه می‌شود؟ فشار به منابع داخلی وارد می‌شود. باز هم تاکید می‌کنم اگر بخواهیم از منابع داخلی حفاظت کنیم حداکثر آب مصرفی ما در بخش کشاورزی باید حدود سی میلیارد مترمکعب باشد. ما آمارها نشان می‌دهد این رقم بسیار بالاست. الان دعوای وزارت نیرو و کشاورزی بر سر آب هم همین است. وزارت نیرو  می‌گوید۷۸ تا ۸۰ میلیارد متر مکعب آب در بخش کشاورزی مصرف می‌شود و وزارت جهاد کشاورزی می‌گوید حجم مصرف ۷۵ میلیارد متر مکعب است. حتی اگر حرف وزارت کشاورزی را قبول کنیم یعنی مصرف آب کشاورزی را ۳۵ تا ۴۰ میلیارد متر مکعب کم کنیم. در این صورت چهل میلیارد دلار تولیدات غذایی ما با بهره‌روی موجود باید به ۱۹ تا ۲۰ میلیارد دلار کاهش یابد. اما چون پول برای واردات غذا نداریم به منابع آب فشار می‌آوریم تا هر چه بیشتر در داخل غذا تولید شود. انگار سیاستگذار معتقد است در آینده هر چه شد، شد. مشکل امروز باید به هر قیمتی حل شود. در سایه‌ی این بحران آب و خاک و محیط زیست و ژنتیک حیوانی و گیاهی و منابع طبیعی قربانی می‌شوند. آن وقت در تعاریف و در ضوابط برای این که بگویند ما به مثلا توسعه پایدار اعتقاد داریم می‌گویند محیط زیست حفظ بشود. با این فشارها چطور می‌شود محیط زیست را حفظ کرد؟ همین وضعیت در هوای پاک هم هست. هوای پاک را چی آلوده می کند؟ هشتاد درصد آلایندگی در هوای کلان شهرها ناشی ازاتومبیل‌ها و کامیون‌ها و موتورسیکلت‌هاست. وقتی خودرو و سوخت استاندارد نیست و هشتاد درصد الایندگی هم مال این‌هاست، چطور می‌شود بدون تغییر این دو انتظار هوای پاک را داشت. پس برای پاک شدن هوا باید اول خودروی استاندارد و بعد سوخت استاندار داشته باشیم. اما خودروی غیراستاندار و سوخت غیراستاندار کماکان سر جایش هست اما حرف از هوای پاک می‌زنند. وقتی شما عملا راه ورود خودرو را بستید و خودروی داخلی را هم با هرکیفیتی تولید می‌کنید نتیجه همین می‌شود که هست.

 پس سیاست‌گذاری بر آسمان استوار است.این‌که باران ببارد و باد بوزد.

 بله و نتیجه‌ی این شکل سیاستگذاری از بین رفتن آب و هوا و خاک است. همان‌طور که گفتم بخشی از آب‌های زیرزمینی در حال مصرف است. مقادیری نمک همراه آبی است که از زیر زمین بیرون کشیده می‌شود. به این ترتیب سالیانه صدهای میلیون تن نمک را در اراضی کشورها انباشته می‌شود. این نمک به‌تدریج حاصلخیزی را کم می‌کند.اصلا سیاست‌های کلان ما با تقاضاهای خرد هیچ هم‌خوانی ندارد. یکی برای عوامفریبی است و یکی دیگه هم برای نوشتن. کلا عملیاتی نیستند. از سوی دیگر سیاست‌ها از نظر بین‌المللی طوری است که درآمدها ارزی محدود می‌شود چون ارتباطات کشور با دنیا قطع است. از این رو اصلا نمی‌شود سیاست کلان و بلندمدت تدارک دید. همه سیاست‌های ما کوتاه مدت است. ایران یک سرزمین هفت هزار ساله است. در هفت هزار سال گذشته هیچ وقت طبیعت ایران اندازه بیست سال گذشته تحت فشار نبوده. فشار به حدی بالاست که طبیعت ایران در حال نابودی است. همه‎ی این اتفاقات هم ناشی از همین سیاست‌های غلط کلان کشور است. شما به وزارت کشاورزی اشاره کردید. صراحت بگویم اصلا مهم نیست وزیر کشاورزی چه کسی باشد. وقتی بهش فشار بیاورند که تولید را افزایش بده باید به هر قیمتی این کار را بکند.  

پس چه کسی باید اعلام خطر کند؟

وزیر نیرو. او مسئولیت مستقیم را دارد.

وقتی منابع آب در حال نابودی است، سیاست کشاورزی کشور باید اصلاح بشود یا نه؟

امکان اصلاح شدن ندارد چون پول نداریم غذا وارد کنیم. به همین صراحت و سادگی . وقتی پول نیست و تحریم درآمد ارزی را کم کرده فشار بر منابع آبی بالا می‌رود.

شما وقتی وزیر کشاورزی بودید چنین هشدارهایی را مطرح می‌کردید یا خیر؟

 آن زمان فشار کم بود چون نیاز کم بود. بالاخره جمعیت ایران در آن زمان خیلی کمتر از حالا بود. آماری را ارائه می‌دهم تا ببینید اوضاع چطور تغییر کرده است. کل برداشت غیرمجاز آب ما در دولت مهندس موسوی حدود ۲ میلیارد متر مکعب بود. یعنی سالی دویست و پنجاه میلیون متر مکعب. در هشت سال دولت آقای هاشمی این رقم شد هشت میلیارد متر مکعب. یعنی سالیانه یک میلیارد متر مکعب آب غیرمجاز برداشت می‌شد. در هشت سال آقای خاتمی شد میزان برداشت غیرمجاز آب به ۳۲ میلیارد متر مکعب رسید. یعنی یک باره شد چهار برابر و در هشت سال دولت آقای احمدی نژاد شد ۷۶ میلیارد متر مکعب یعنی سالی ۹.۵ میلیارد متر مکعب اضافه برداشت داشتیم. در دوره هشت ساله‌ی دولت روحانی این رقم ۷۲ میلیارد متر مکعب شد. البته این کاهش به واسطه‌ی اصلاح سیاست‌ها نبود بلکه به این دلیل بود که چاه‌ها شروع کرد خشک شدن.

 افزایش چهار برابری برداشت غیرمجاز آب در دولت آقای خاتمی به اجرای سیاست خودکفایی در تولید گندم برمی‌گشت؟

بله. کلا ریشه در همین سیاست خودکفایی داشت. در سال ۸۱ و ۸۲ تصمیم گرفتند طرح خودکفایی گندم را اجرا کنند. با این طرح کل اقتصاد کشاورزی ایران را به هم ریختند. آمدند پنجاه درصد قیمت خرید گندم را بالا بردند و یک مرتبه نزدیک ۶۰۰ هزار هکتار سطح زیر کشت گندم اضافه شد. طبیعتا سطح زیر کشت محصولات دیگر کاهش یافت و تعادل به هم ریخت . مطمئنم این‌ها فکر می‌کردند که اگر سطح زیر کشت گندم را بالا ببرند تولید محصولات دیگر سرجایش می‌ماند. نتیجه اما این شد که عرضه‌ی محصولات دیگر کم شد و قیمت‌ها حسابی رفت بالا. ما تا سال ۸۲ غیر از چهار محصول شکر و شیر و گوشت قرمز و برنج، در بقیه محصولات به قیمت ارز روز مزیت نسبی برای صادرات داشتیم. از آن سال که اقتصاد کشاورزی را به هم ریختند این معادله هم تغییر کرد. امروز غیر از محصولات انگشت شماری مثل کیوی در بقیه محصولات به قیمت ارز روز هیچ مزیت نسبی نداریم. حتی همین حالا که قیمت ارز با بالاتر از هشتاد هزار تومان رسیده است.

ریشه‌ی این اقدام اشتباه هم همان سیاست‌های کلان بود. مملکت هم شغل می‌خواهد هم غذا. حالا ایجاد یک شغل در بخش صنعت نیاز به دویست هزار دلار سرمایه‌گذاری دارد اما ایجاد یک شغل در بخش کشاورزی تنها چهل هزار دلار سرمایه می‌خواهد. پس ترجیح می‌دهند این کار را انجام بدهند. دیگر نمی‌گویند بخش کشاورزی اشباع شده و بیکاری پنهانش قیمت تمام شده را برده بالا. ما در کل چیزی در حدود ۹ میلیون هکتار کشاورزی آبی داریم و ۵ میلیون بهره‌بردار. این خودش بیکاری پنهان بخش کشاورزی را فریاد می‌زند. این‌ها منهای کارگرانی است که کار می‌کنند.

 پس ظرفیت این همه اشتغال تمام وقت در کشاورزی نیست اما چون از ایجاد شغل در بخش‌های دیگر عاجز هستند به بخش کشاورزی فشار می‌آورند تا منابع هدر برود و تمدن تهدید بشود. امروز واقعا شهرهای مرکزی ایران در معرض فرونشست هستند. حتی اصفهان که دعوا دارند چرا آب نمی‌آید با خطر جدی وبه‌روست. متاسفانه به دلیل برداشت بیش از ظرفیت اصفهان در حال نابودی به دست اصفهانی‌هاست. در یک کلام جز دو استان شمالی و سه استان غربی ایران بقیه‌ی استان‌ها در معرض تهدید است. امروز بابت سیاست‌های بی باید نگران ایران باشیم . نگران موجودیت کشوری که منابعش با فشار بسیار زیادی روبه‌روست و این یک واقعیت انکارناپذیر است. 

۲۲۳۲۲۳

کد خبر 2092272

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین