اروپا در برابر لحظه سرنوشت‌ساز برای بازیابی اعتبار خود در برجام

رسانه آمریکایی نوشته اروپا به عنوان معمار و نگهبان توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ با انتخاب سرنوشت‌سازی روبه‌روست؛ یا نقش خود را به عنوان میانجی صادق در دیپلماسی چندجانبه برای عدم گسترش سلاح‌های هسته‌ای احیا کند و یا از تجاوزگری رژیم صهیونیستی علیه ایران با حمایت آمریکا حمایت کرده و با «اشتباهات بزرگ و کوته‌بینانه‌ای» مانند فعالسازی «سازوکار ماشه» به سمت رویارویی خطرناکی گام بردارد که تنها امنیت جهانی را بیش از پیش تضعیف می‌کند.

به گزارش خبرآنلاین، اتحادیه اروپا که در شکل‌گیری توافق هسته‌ای ایران نقش داشته است، اکنون باید تصمیم بگیرد که آیا بار دیگر پیشگام دیپلماسی خواهد شد یا تحت تاثیر این توهم قرار می‌گیرد که «زور چیزی را درست می‌کند».

به گزارشی ایسنا، در گزارش تحلیلی رسانه آمریکایی با این مقدمه مطرح شد: دیپلمات‌های اروپایی امروز در استانبول با همتایان ایرانی خود برای گفت‌وگوهای هسته‌ای دیدار کردند. اما با توجه به اینکه حملات نظامی اخیر اسرائیل و آمریکا علیه ایران، غرب آسیا را به ورطه بی‌ثباتی تازه‌ای کشانده و حقوق بین‌الملل را تضعیف کرده است، بقای یکی از معدود ابتکارات دیپلماسی که بدون جنگ موفق به محدود کردن برنامه هسته‌ای یک کشور شد، یعنی توافق هسته‌ای ۲۰۱۵، اکنون در خطر است.

به نوشته این رسانه، «اروپا به عنوان معمار و نگهبان توافق تاریخی برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) در سال ۲۰۱۵، با انتخاب سرنوشت‌سازی روبه‌روست؛ یا نقش خود را به عنوان میانجی صادق در دیپلماسی چندجانبه برای عدم گسترش سلاح‌های هسته‌ای احیا کند و یا از بازنگرش‌گری نظامی اسرائیل با پشتیبانی آمریکا پیروی کرده و به سمت آن رویارویی‌ گام بردارد که تنها امنیت جهانی را بیش‌ازپیش از هم می‌گسلد.»

پالتیکو در ادامه نوشت: لحظه کنونی از اهمیت بالایی برخوردار است، چرا که هفته گذشته ۱۰ سال از توافق ۲۰۱۵ گذشت، توافقی انقلابی که تحت رهبری اروپا شکل گرفت و هنوز هم جامع‌ترین توافق در زمینه منع گسترش تسلیحات هسته‌ای است که تاکنون مذاکره شده.

 برجام ثابت کرد که با پشتکار، وحدت و احترام به حقوق بین‌الملل، دیپلماسی می‌تواند موفق شود و اگر دولت‌های غربی واقعا قصد جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را دارند، این بار باید فراتر از اجبار، یک راه‌حل دیپلماسی ارائه دهند که هم تنش‌های کوتاه‌مدت را کاهش دهد و هم بنیانی برای ثبات بادوام را پایه‌ریزی کند. اگرچه در دوره‌ای به سر می‌بریم که اعتماد بین ایران و غرب در پایین‌ترین سطح خود قرار دارد، اما این لحظه به شکلی متناقض ممکن است پنجره‌ای منحصر به فرد، هرچند محدود برای چنین توافقی فراهم کند.

رسانه آمریکایی درباره خیانت دولت «دونالد ترامپ» به دیپلماسی با حمایت از تجاوزگری رژیم صهیونیستی به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران و تسهیل آن در میانه مذاکرات غیرمستقیم تهران-واشنگتن درباره توافقی هسته‌ای نوشت: بر کسی پوشیده نیست که حمله اسرائیل که در نهایت با حمایت آمریکا همراه شد، دقیقا در زمانی رخ داد که گفت‌وگوهای غیرمستقیم بین واشنگتن و تهران با میانجیگری عمان به مرحله جدیدی وارد شده بود. برخلاف مذاکرات برجام، این بار هیچ کشور دیگری، از جمله قدرت‌های اروپایی مشارکت نداشتند. سپس، اسرائیل به جای دادن فرصتی به تعمیق و گسترش دیپلماسی، دقیقا پیش از ازسرگیری مذاکرات، امور را به دست خود گرفت.

دولت آمریکا در نهایت از اقدام نظامی رژیم صهیونیستی پیروی کرد. حتی چندین واکنش از سوی رهبران اروپایی نیز که با متوسل شدن به بهانه‌هایی از جمله «حق اسرائیل برای دفاع از خود» و توصیف آن به عنوان «کار کثیف اما مفید» برای «پایان دادن» به برنامه هسته‌ای ایران، به طرز ناامیدکننده‌ای حاکی از تایید این اقدام بود.
الگوی نگران‌کننده استفاده بی‌اثر از نظامی‌گری برای متوقف کردن اشاعه تسلیحات هسته‌ای

در این گزارش مطرح شد: با این حال، اروپا نمی‌تواند تاریخ را نادیده بگیرد. تصمیم اسرائیل ادامه الگوی نگران‌کننده‌ای است که در آن بدون توجه به حقوق بین‌الملل یا جریان دیپلماسی، از نیروی نظامی بی‌اثر برای متوقف کردن اشاعه تسلحیات هسته‌ای استفاده می‌شود. به عنوان مثال، حمله اسرائیل به رآکتور «اوسیراک» عراق در سال ۱۹۸۱، بلندپروازی‌های هسته‌ای این کشور را از بین نبرد، بلکه «صدام حسین» را وادار کرد تا مخفیانه برنامه‌اش را با شدت بیشتری دنبال کند و در نهایت منطقه و غرب را به دهه‌ها بی‌ثباتی و جنگ کشاند.

شباهت‌های این رخداد با امروز آشکار است؛ افزایش خرابکاری‌ها، تحریم‌ها و حملات احتمالا به یک بازی دائمی «موش و گربه» پیرامون برنامه هسته‌ای ایران منجر خواهد شد که خطر از کنترل خارج شدن آن وجود داشته باشد. نکته نگران‌کننده این است که برخلاف سال ۱۹۸۱ که شورای امنیت سازمان ملل به طور یکپارچه اقدام رژیم صهیونیستی را محکوم کرد، این بار شاهد چنین واکنشی در پی بمباران‌های اخیر نبودیم.

در ادامه این مطلب با اشاره به تجاوزگری آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران با نقض آشکار قوانین بین‌الملل مطرح شد: حملات نظامی به تاسیسات هسته‌ای تحت پوشش توافق‌های بین‌المللی ایران، تاسیسات نظامی و مناطق مسکونی آن، از جمله تلاش برای ترور مقامات این کشور بر اساس منشور ملل متحد و حقوق بین‌الملل غیرقانونی است. این منشور استفاده از زور را مگر در موارد دفاع از خود در برابر حمله یا با مجوز شورای امنیت ممنوع می‌کند.

وضع این مقررات به دلیل اطمینان از این است که دیپلماسی اولین راه‌حل باشد، نه جنگ پیشگیرانه. اتحادیه اروپا همواره از این رویکرد حمایت کرده است. کنار گذاشتن آن در برهه کنونی و تحت تاثیر توهم اسرائیل برای تحمیل هژمونی منطقه‌ای خود، تنها به تشدید تنش‌ها دامن می‌زند و هنجارهای بین‌المللی را تضعیف خواهد کرد که از همه ما محافظت می‌کند.
اعتبار اروپا در خطر است

رسانه آمرکایی در این گزارش با هشدار درباره پیامدهای پیروی از چنین رویکردی نوشت: نظم حقوقی بین‌المللی در حال فروپاشی است. اگر این رویه تغییر پیدا نکند، خطر عادی‌سازی جهانی را در بر دارد که قدرت اصل اخلاقی را پایمال و توان غرب را به چالش کشیدن باورپذیر دیگر متجاوزان، اول از همه روسیه را در تداوم حملاتش به اوکراین تضعیف می‌کند.

در همین راستا با اشاره به تهدید تروئیکای اروپا(آلمان، فرانسه و انگلیس) به فعال کردن «سازوکار ماشه»(بازگردانی یک‌باره تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران) مطرح شده است: در همین حال، دولت‌های اروپایی تهدید کرده‌اند با سازوکار ماشه اقدام به بازگردانی تحریم‌ها علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل خواهند کرد که اشتباهی بزرگ و کوته‌بینانه خواهد بود. این سازوکار در توافقی معین شده که اکنون عملا از بین رفته است و هرگز به ایران حق متقابل برای چالش عدم پایبندی غرب را نداد.

فراموش نکنیم که ایران به مدت بیش از یک سال پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و بازگردانی تحریم‌های گسترده آن، به تعهدات خود پایبند بود. از سوی دیگر، اقدامات بعدی تهران برای کاهش پایبندی، برای ایجاد اهرم فشار پس از آن بود که شرکای باقی‌مانده، به ویژه اروپا، نتوانستند مزایای اقتصادی وعده‌داده شده را ارائه دهند و تاسیسات و دانشمندان این کشور هدف خرابکاری و ترور قرار گرفتند.

اعتبار اروپا به عنوان یک بازیگر دیپلماسی در خطر است. تهدیدهای اخیر به بازگردانی تحریم‌های بین‌المللی بیشتر از اینکه راهبردی به نظر بیاید، نمایشی و نوعی بازی خطرناک حقوقی است که برای حفظ ارتباط و نمایش اهرم فشار، نه پیشبرد واقعی دیپلماسی به راه افتاده است. استفاده از این سازوکار در حالی که پیشتر، اروپا خود مانع سوءاستفاده واشنگتن از آن شده بود، پیام خطرناکی مبنی بر این می‌فرستد که ابزارهای حقوقی، سلاح‌های سیاسی هستند که می‌توان در استفاده از آن‌ها گزینشی عمل کرد و توافق‌ها تنها برای یک طرف الزام‌آورند.

پالتیکو با اشاره به اینکه تا پیش از حملات متجاوزانه اخیر علیه ایران، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی یکی از سختگیرانه‌ترین برنامه‌های نظارتی و راستی‌آزمایی خود را در ایران به عمل می‌آورد، نوشت: این ایده که برنامه هسته‌ای ایران را می‌توان با زور از بین برد نیز نیاز به بررسی دقیق‌تری دارد. اگرچه بازسازی برخی زیرساخت‌های فیزیکی ممکن است زمان‌بر باشند، اما گزارش‌ها حاکی از آن است که ذخایر ۶۰ درصدی اورانیوم غنی‌شده ایران همچنان دست‌نخورده و در دسترس آن است. نبود نظارت بین‌المللی به این معناست که اطلاعات قابل راستی‌آزمایی درباره وضعیت یا محل این مواد در دسترس نیست.

نتیجه نهایی نظامی‌گری در این جا کاهش شفافیت و اعتماد است که پیامدی قابل پیش‌بینی برای تضعیف حقوق بین‌الملل بود. اکنون، ایران بعید است که بدون تضمین‌های موثق مبنی بر انجام نشدن عملیات نظامی بیشتر، به بازرسان اجازه ورود دهد یا به طور جدی در هرگونه روند دیپلماتیک شرکت کند. اما تا زمانی که بازرسی‌ها از سر گرفته نشود، جهان از وضعیت واقعی برنامه هسته‌ای ایران که مبنایی برای هرگونه توافق در آینده است، بی‌اطلاع می‌ماند.

بنابراین، اروپا باید فورا تصمیم بگیرد که آیا به مسیر اجبار ادامه دهد یا سرانجام، جایگاه رهبری دیپلماتیک خود را بازبیابد. اگر مسیر دیپلماسی را انتخاب کند، دولت‌های آن، به ویژه انگلیس، فرانسه و آلمان باید از یک رویکرد گام‌به‌گام حمایت کنند که آتش‌بس فعلی را با ارائه تضمین‌های امنیتی به ایران در طی مذاکرات تثبیت کند، سطح پایه اطلاع سازمان ملل درباره برنامه هسته‌ای ایران را احیا کند و برای مذاکرات اساسی‌تر درباره یک بسته دیپلماسی بلندمدت زمان بخرد.

چنین رویکردی احتمالا می‌تواند با معامله شفافیت و محدودیت‌های بلندمدت‌تر بر ذخایر، قابلیت‌ها، تحقیق و توسعه و تولیدات هسته‌ای ایران در ازای کاهش عمیق‌تر تحریم‌ها از دستاوردهای ۱۰ سال پیش فراتر رود. همچنین می‌تواند زمینه را برای ایجاد یک کنسرسیوم منطقه‌ای غنی‌سازی فراهم کند که برنامه هسته‌ای ایران بتواند مستقیما در آن مشارکت داشته باشد تا وابستگی متقابل بیشتری تحت نظارت بین‌المللی ایجاد شود.

راه پیش رو به‌ویژه به دلیل نقض اولیه توافق ۲۰۱۵ توسط واشنگتن و تشدید تنش‌های نظامی در مدت اخیر دشوار است. در حالی که اکنون مانند ۱۰ سال پیش اجماعی بین قدرت‌های بزرگ وجود ندارد، مهم است به یاد داشته باشیم که در اوایل دهه ۲۰۰۰ نیز، در میانه شکاف فراآتلانتیک ناشی از جنگ عراق، نیز چنین اجماعی وجود نداشت.

رسانه آمریکایی در پایان نوشت: در شرایطی که روابط دیپلماتیک شکننده شده و خطر جنگ همچنان وجود دارد، نقش احیاشده اروپا باید مبتنی بر نفی نظامی‌گری و با انگیزه راه‌حل‌های خلاقانه و عملی و مورد قبول تمامی طرفین باشد. تنها با چنین شجاعت، دوراندیشی و ابتکاری است که اروپا می‌تواند بخشی از اعتبار از دست‌رفته خود را بازگرداند.

310310

کد خبر 2094070

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین