به گزارش خبرآنلاین، پس از ماهها هشدار درباره محدودیتهای صهیونیستها در کمکرسانی، اکنون غزه به سمت قحطی کامل میرود، مقامات بهداشتی محلی دهها مورد مرگ - نزدیک به ۶۰ مورد فقط در ماه ژوئیه - ناشی از گرسنگی و سوءتغذیه را گزارش میدهند. برنامه جهانی غذا اعلام کرده که از هر سه نفر غزهای، یک نفر چندین روز بدون غذا میماند. مادران دچار سوءتغذیه دیگر برای فرزندانشان شیر ندارند، مجروحان قادر به بهبود نیستند و بیمارستانها مکملهای غذایی برای درمان نوزادان نارس را تمام کردهاند.
به گزارش ایسنا، فایننشال تایمز مینویسد: در حالی که هیچ کس از حملات ارتش اسرائیل در امان نمانده، وکلا، پزشکان، اساتید دانشگاه - حتی طبقه متوسط در ابتدا توانستند با صرف پساندازهای زندگی خود یا استفاده از حوالههای خارجی، بدترین ویرانیهای ناشی از گرسنگی را کاهش دهند اما اکنون غذا آنقدر کمیاب است که پول هم به کار نمیآید.
یوسف احمد عابد، ۳۶ ساله، که ۲۵ هزار دلار برای زنده نگه داشتن خانوادهاش هزینه کرده است، گفت: «هیچ ثروتمندی، هیچ طبقه متوسطی یا فقیری وجود ندارد. اکنون حتی پول هم نمیتواند کمکی کند، چیزی برای خرید وجود ندارد.»
جنگ ۲۱ ماهه ارتش صهیونیستی بخش عمدهای از اقتصاد غزه را نابود کرده و جمعیت فقیر آن را تقریباً به طور کامل به کمکهای بشردوستانه وابسته کرده است. اما سیاستهای رژیم صهیونیستی اکنون این منطقه محصور و ۲.۱ میلیون نفر جمعیت آن را به یک بحران گرسنگی غیرقابل تصور سوق داده است.
رژیم صهیونیستی در ماه مارس محاصره کامل و چند ماهه غزه را اعمال کرد و از ماه مه به سازمان ملل و سایر گروههای بشردوستانه اجازه داده است تنها مقدار کمی کمکهای بشردوستانه وارد کنند. در عوض، از بنیاد بشردوستانه جنجالی غزه حمایت کرده که چهار سایت توزیع نظامی را در مدلی که توسط سازمان ملل به عنوان «تلاشی برای تسلیحاتی کردن کمکها» محکوم شده است، اداره میکند.
تلآویو مدعی است محدودیتها برای جلوگیری از انحراف تدارکات توسط حماس ضروری است، اگرچه مقامات بینالمللی بارها گفتهاند که هیچ مدرکی مبنی بر انحراف سیستماتیک توسط این گروه ندیدهاند.
فایننشال تایمز: غذا در غزه آنقدر کمیاب است که دیگر پول هم به کار نمیآید
سرباز صهیونیست در حال حفاظت از محمولههای غذا
کمبود ارز خارجی اوضاع را برای مردم غزه بدتر میکند. دستگاههای خودپرداز و بانکها مدتهاست که بسته شدهاند و صرافان اکنون شِکِلهای کهنه اسرائیلی را در ازای حوالههای بانکی، با کارمزدهایی تا ۴۵ درصد میفروشند. عابد، که تمام پسانداز زندگیاش را صرف کرده، میگوید که هزینههای صراف را تحمل کرده و هر چه تاجران میخواستند، پرداخت میکرده، فقط برای اینکه به جایی نرسد که پسرش «برای نان گریه کند».
«اسماء» که حقوق ماهانهاش در سازمان ملل متحد ۱۲۰۰ دلار بود و قبل از جنگ میتوانست ماشین اجاره کند، بیرون غذا بخورد و سه فرزندش را به ساحل ببرد، اکنون مجبور است برای گذران زندگی، جواهراتش را بفروشد. یک کیسه آرد میتواند ۴۰ دلار برایش هزینه داشته باشد. کمبودها در روزهای اخیر آنقدر شدید بوده که «تمام چیزی که بچهها میتوانند به آن فکر کنند این است که "چه بخوریم؟"» او میگوید: «کوچکترینشان از من میپرسد: "مامان، آردی به غزه آمده؟"» پاسخ این است: کافی نیست.
بخش زیادی از آنچه وارد میشود در امتداد مرز غزه از بین میرود و سازمان ملل و دیگران به دلیل درگیریهای فعال، جادههای ناهموار و خطر نه تنها از سوی غارتگران، بلکه از سوی ارتش اسرائیل، برای توزیع آن با مشکل مواجه هستند. مقامات محلی میگویند در ماههای اخیر بیش از ۱۰۰۰ نفر در تلاش برای دریافت کمک کشته شدهاند که بسیاری از آنها در حملات نیروهای اسرائیلی هنگام تلاش برای رسیدن به مناطق توزیع غذا جان خود را از دست دادهاند. ارتش اسرائیل چندین بار به گشودن آتش اذعان کرده است، اما ادعا میکند که این کار را تنها پس از آن انجام داده است که مردم به روشی که آن را تهدیدآمیز میدانستند، به سربازان نزدیک میشدند.
برای «مصطفی»، گرسنگی به آرامی شروع شد و سپس ناگهان اجتنابناپذیر شد. پول از خارج از کشور در ابتدا به کاهش بدترین کمبودها کمک کرد اما خیلی زود، مردان خانواده قبل از اینکه کودکان و مادرانشان نیز گرسنه شوند، شروع به حذف وعدههای غذایی کردند.
مصطفی، هر روز این هفته، با کیف پول پر و شکم خالی، خانهاش را ترک کرده تا در خرابههای شهر غزه دنبال غذا بگردد. او ساعتها پیادهروی میکند و شایعات را دنبال میکند: «آرد در مغازهای در خیابان ناصر دیده شده، عدس نزدیک مسجد ویران شده، سبزیجات در جایی که قبلاً میدان سرایا بوده است.» چهار روز، او چیزی پیدا نکرد و دست خالی به خانه برادرش در ریمال، محلهای که زمانی طبقه متوسط کوچک این منطقه محصور در آن زندگی میکردند، بازگشت. روز پنجم، او یک دلال بازار سیاه را در کوچهای دنبال کرد و تقریباً ۱۰۰ دلار برای یک کیلو عدس پرداخت. این یافته نادر که در خانه روی هیزم علوفهای پخته شد، اولین وعده غذایی خانوادهاش در تقریباً یک هفته بود: چند قاشق عدس در آب نمک گرم، که بین شش کودک و ۹ بزرگسال تقسیم شد. او در حالی که صدای یک پهپاد اسرائیلی تقریباً صدایش را خفه میکرد، گفت: «ما مانند کارآگاهانی هستیم که بوی آرد را دنبال میکنیم و حتی اگر آن را پیدا کنیم، باید میلیونر باشیم تا یک کیلو از آن را بخریم.»
جستجوهای بیهوده مصطفی، آخرین نقطه تلخ در سقوط غزه به ورطه گرسنگی گسترده را نشان میدهد، چرا که حتی کسانی که پول دارند، خود را در همان کابوسی میبینند که افراد بیپول: گرسنگی و جستجوی غذا.
این چند هفته گذشته بدترین هفتهها بوده است. در روزهایی که او و برادرش نمیتوانند غذا پیدا کنند، بچهها یک قاشق غذاخوری نمک میخورند و شکمهایشان را با آب پر میکنند. مصطفی که قبل از جنگ قد بلند، چهارشانه و خوشقیافه بود - دوستانش به شوخی میگفتند که او میتواند ستاره سینما شود - گفت که ۴۰ کیلو وزن کم کرده است، تقریباً نیمی از وزنش. او دیگر از ارسال عکس خجالت میکشد. با ادب عذرخواهی میکند و میگوید: «متاسفم که این را میگویم، اما اگر خانوادهام در عملیات نظامی اسرائیل جان نبازند، ما از گرسنگی خواهیم مرد.»
310310